امام کیست؟

امام کیست؟ چرا انسان نیازمند حضور امام است؟

تنها اگر انسان به درک و تعریف درستی از وجود خود رسیده باشد؛ معنای واژه امام را درک خواهد کرد و می‌تواند پاسخ درستی به سؤال «امام کیست؟» ارائه کند؛ اگر انسان را با خصوصیات بخش‌های جمادی، گیاهی، حیوانی یا عقلی وجود انسان معنا کنیم، حضور و ظهور امام معنایی دیگرگونه خواهد داشت، اما اگر انسان را به معنای موجودی فناناپذیر از خدا تا خدا معنا کنیم، امام به عنوان الگوی این موجود بی‌نهایت برای بی‌نهایت شدن معنا می‌شود. امام شبیه‌ترین تجلی به وجود خداوند است و تنها الگوی کامل و قابل لمس از وجود خداست که می‌تواند انسان را به سمت هدف خلقت انسان هدایت کند. امام از نگاه اسلام یگانه موجود کامل و قابل لمسی است که می‌تواند انسان را به بلندای انسان رشد داده و به وجودی بی‌نهایت تبدیل کند. انسان بدون امام حتی در ابعاد پائینی وجود هم کامل نخواهد بود و نمی‌تواند از تمام توانمندی‌های وجودی خود استفاده کند.

ویدئوها

ویدیو شماره 1

آنچه باید برای یک زندگی تخصصی و سالم، بدانید! معرفی مهم‌ترین اصل زندگی انسانی

ویدیو شماره 2

هر آئینی، نیاز به مربّی برای تعلیم متربّیان دارد. جدیّت در اطاعت از مربی،

امام چه نقشی در زندگی ما دارد؟

گفتیم که انسان موجودی بی‌نهایت با توانایی رشد بی‌نهایت و شباهت به خداوند است، اما شباهت به خدا یعنی چه؟ چگونه می‌توان شبیه خدا شد و در مسیر رسیدن به هدف خلقت حرکت کرد؟ انسان برای انسان شدن نیازمند مربی، الگو و یا عبارتی امام است. شاید این تعریف امام با آنچه در ذهن ماست متفاوت باشد، اما پاسخ جهان‌بینی اسلامی به سوال «امام کیست؟» دقیقاً همین است. امام نمونه و الگوی ما برای شباهت به خداوند است، به عبارتی امام الگوی انسان شدن است؛ در حالی که اگر از اغلب ما بپرسند امام کیست؟ پاسخ ما به این سوال این است که امام انسان خوبی است که برای هدایت ما آمده است، اما اگر از ما بپرسند انسان خوب دقیقاً یعنی چه؟ هدایت چیست و چگونه انجام می‌شود؟ پاسخی برای این سوالات نخواهیم داشت.

امام از نگاه اسلام

شباهت و نزدیکی به چیزی جز با داشتن الگویی کامل و دقیق از آن ممکن نمی‌شود. امام همان مثل اعلی یا شبیه‌ترین نمونه از خداوند است که پیروی از او می‌تواند ما را به آنچه که در جستجوی آن هستیم، برساند. آرامش شادی و عشق پایدار در دنیا و زندگی پس از آن دورنمایی است که اسلام برای ما از پیروی امام رسم کرده است. پیروی از امام می‌تواند ما را در نهایت به شباهت امام که همان شبیه شدن به خداوند است برساند و مسیر رشد انسانی ما را تکمیل کند.
امام از نگاه اسلام مربی و راهنمای مسیر انسان شدن است. اسلام، مسلمانان را به پیروی از سیره و روش امام توصیه کرده است. پیروی و الگوگیری از امام از نگاه اسلام تنها راه و مسیر حرکت در جهت هدف خلقت انسان و تضمین‌کنندۀ سلامت انسان در دنیا و پس از تولد به جهان آخرت است. برای حرکتی سریع، بدون اشتباه و پیوسته به سمت مقصد انسانی، تنها راه الگوبرداری از امام است و تنها امام می‌تواند ما را در این مسیر به درستی هدایت کند.

موعود کیست؟

امام موعود تنها و آخرین ذخیرۀ خداوند برای انسان در آخرالزمان است. در طول تاریخ خداوند حجت‌ها یا به عبارتی جهت‌نماهای زیادی را برای هدایت انسان گسیل کرده است که انسان توانایی استفاده درست از هیچ کدام آنان را نداشته و در نتیجه از وجود آن‌ها محروم شده است. امام موعود همان امام زنده و حاضری است که هدایت کنندۀ انسان‌ها به سمت مسیر خلقت در زمانۀ ماست. امام و ذخیره‌ای که تنها زمانی از وجود او بهره‌مند می‌شویم که همه توانایی درک او و تحمل حضور او را در جامعه داشته باشیم. امام موعود همان امام وعده داده‌ای است که تمام ادیان ظهور او را به پیروان خود مژده داده‌اند. امامی که روزی خواهد آمد و از برکت وجود او جهان گلستان می‌شود. نکته‌ای که اغلب ما از آن غافل مانده‌ایم، این است که ظهور موعود بدون آمادگی بشر فایده‌ای نخواهد داشت و آنچه که سبب ایجاد تفاوت در اجتماع انسانی و تبدیل آن به مدینۀ فاضلۀ موعود است، باور، درک و طلب متفاوت انسان از امام، فهم امام و توانایی بهره‌برداری از وجود امام به عنوان معلم و مربی رشد انسانی خواهد بود.

جمع‌بندی

در این صفحه به بررسی پاسخ سوال امام کیست و نقش امام مهدی در هدایت انسان پرداختیم. امام در اسلام، الگوی کامل و شبیه‌ترین تجلی خداوند است که می‌تواند انسان را به سمت کمال هدایت کند. امام موعود آخرین ذخیره الهی برای هدایت بشر است که حضورش بستگی به آمادگی انسان‌ها دارد. پیروی از امام می‌تواند انسان را به آرامش، شادی و عشق پایدار برساند و مسیر رشد انسانی را تکمیل کند.

آیات و روایات

امام رضا(علیه‌السلام): «أَنَّ اَللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى لَمْ يُبِحْ أَكْلاً وَ لاَ شُرْباً إِلاَّ لِمَا فِيهِ اَلْمَنْفَعَةُ وَ اَلصَّلاَحُ وَ لَمْ يُحَرِّمْ إِلاَّ مَا فِيهِ اَلضَّرَرُ وَ اَلتَّلَفُ وَ اَلْفَسَادُ فَكُلُّ نَافِعٍ مُقَوٍّ لِلْجِسْمِ فِيهِ قُوَّةٌ لِلْبَدَنِ فَحَلاَلٌ وَ كُلُّ مُضِرٍّ يَذْهَبُ بِالْقُوَّةِ». (مؤسسه آل البیت علیهم السلام لإحیاء التراث، الفقه المنسوب علی الامام الرضا(علیه‌السلام)، قم، مؤسسه آل البیت علیهم السلام لإحیاء التراث، ۱۴۰۶ق، ص۲۵۴) (خداوند تبارک و تعالی هیچ خوردنی و نوشیدنی را حلال نکرده است، مگر آن که درآن منفعت و صلاحی بوده و هیچ خوردنی و نوشیدنی را حرام ننموده، مگر آن که در آن ضرر و مرگ و فسادی بوده است. پس هر چیز مفید و مقوّی بدن، که باعث تقویت آن شود، حلال شده است.)
«قُلْ إِنَّمَا الْعِلْمُ عِنْدَ اللَّهِ وَإِنَّمَا أَنَا نَذِيرٌ مُبِينٌ؛ بگو: دانش و آگاهی [این حقیقت] فقط نزد خداست و من تن‌ها بیم دهنده ای آشکارم.» (الملک، ۲۶)
«وَيَسْأَلُونَكَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّي وَمَا أُوتِيتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلَّا قَلِيلًا؛ و از تو درباره روح می‌پرسند، بگو: روح از امر پروردگار من است، و از دانش و علم جز اندکی به شما نداده اند.» (الأسراء، ۸۵)
«اللَّهُ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ وَكِيلٌ؛ خدا آفریننده هر چیزی است و او بر هر چیزی نگهبان و کارساز است.» (الزمر، ۶۲)
«قُلْ أَغَيْرَ اللَّهِ أَبْغِي رَبًّا وَهُوَ رَبُّ كُلِّ شَيْءٍ وَلَا تَكْسِبُ كُلُّ نَفْسٍ إِلَّا عَلَيْ‌ها وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى ثُمَّ إِلَى رَبِّكُمْ مَرْجِعُكُمْ فَيُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ؛ بگو: آیا جز خدا پروردگاری بجویم در حالی که او پروردگار هر چیزی است؟! و هیچ کس جز به زیان خود [عمل زشتی] مرتکب نمی شود، و هیچ سنگین باری بار گناه دیگری را بر نمی دارد؛ سپس بازگشت همه شما به سوی پروردگارتان خواهد بود، پس شما را به [حقّانیّت] آنچه درباره آن [با مردم مؤمن] اختلاف می‌کردید، آگاه می‌کند.» (۱۶۴، الانعام)
«هُوَ الْأَوَّلُ وَالْآخِرُ وَالظَّاهِرُ وَالْبَاطِنُ وَهُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ؛ اوست اول و آخر و ظاهر و باطن، و او به همه چیز داناست.» (الحدید، ۳)
«أَلَا إِنَّهُمْ فِي مِرْيَةٍ مِنْ لِقَاءِ رَبِّهِمْ أَلَا إِنَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ مُحِيطٌ؛ آگاه باش! که آنان نسبت به دیدار [قیامت و محاسبه اعمال به وسیله] پروردگارشان در تردیدند. [و] آگاه باش! که یقیناً او به همه چیز [با قدرت و دانش بی نهایتش] احاطه دارد.» (فصلت، ۵۴)
«أَلَا يَعْلَمُ مَنْ خَلَقَ وَهُوَ اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ؛ آیا کسی که [همه موجودات را] آفریده است، نمی داند؟ و حال آنکه او لطیف و آگاه است.» (الملک، ۱۴)
امام باقر(علیه‌السلام): «إِنَّمَا يُدَاقُّ اَللَّهُ اَلْعِبَادَ فِي اَلْحِسَابِ يَوْمَ اَلْقِيَامَةِ عَلَى قَدْرِ مَا آتَاهُمْ مِنَ اَلْعُقُولِ فِي اَلدُّنْيَا؛ خدا در
روز قيامت نسبت به بندگان خود به اندازۀ عقلى كه به آن‌ها داده خرده‌گيرى مى‌كند.» (کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، گردآورنده علی اکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۸۹ق، ج۱، ص۱۱)
«أَفَرَأَيْتُمْ مَا تَحْرُثُونَ، أَأَنْتُمْ تَزْرَعُونَهُ أَمْ نَحْنُ الزَّارِعُونَ؛ مرا خبر دهید آنچه را می‌کارید، آیا شما آن را می‌رویانید، یا ما می‌رویانیم؟» (الواقعه، ۶۳ و ۶۴)
«أَفَرَأَيْتُمْ مَا تُمْنُونَ، أَأَنْتُمْ تَخْلُقُونَهُ أَمْ نَحْنُ الْخَالِقُونَ؛ آیا از [حالات و دگرگونی‌های] نطفه‌ای که در رحم می‌ریزید آگاه هستید؟ آیا شما آن را [تا انسانی معتدل و آراسته شود] می‌آفرینید یا ما آفریننده‌ایم؟» (الواقعه، ۵۸ و ۵۹)
امام کاظم(علیه‌السلام): «إِنَّ لِلَّهِ عَلَى اَلنَّاسِ حُجَّتَيْنِ حُجَّةً ظَاهِرَةً وَ حُجَّةً بَاطِنَةً فَأَمَّا اَلظَّاهِرَةُ فَالرُّسُلُ وَ اَلْأَنْبِيَاءُ وَ اَلْأَئِمَّةُ وَ أَمَّا اَلْبَاطِنَةُ فَالْعُقُولُ.» (فیض کاشانی، محمد بن شاه مرتضی، محقق حسین اعلمی، بی جا، مکتبة الصدر، ۱۳۷۳، ج ۲، ص ۱۶۸) (همانا خداوند را بر مردم دو حجت وجود دارد يكى حجت ظاهرى و ديگرى حجت باطنى: اما حجت ظاهرى عبارت از رسولان و پيامبران و امامان است و اما حجت باطنى عبارت از عقل‌ها است.)
امام باقر(علیه‌السلام): «…تَعَلَّمُوا اَلْقُرْآنَ فَإِنَّ اَلْقُرْآنَ يَأْتِي يَوْمَ اَلْقِيَامَةِ فِي أَحْسَنِ صُورَةٍ نَظَرَ إِلَيْ‌ها اَلْخَلْقُ وَ اَلنَّاسُ صُفُوفٌ عِشْرُونَ وَ مِائَةُ أَلْفِ صَفٍّ ثَمَانُونَ أَلْفَ صَفٍّ أُمَّةُ مُحَمَّدٍ وَ أَرْبَعُونَ أَلْفَ صَفٍّ مِنْ سَائِرِ اَلْأُمَمِ فَيَأْتِي عَلَى صَفِّ اَلْمُسْلِمِينَ فِي صُورَةِ رَجُلٍ فَيُسَلِّمُ فَيَنْظُرُونَ إِلَيْهِ ثُمَّ يَقُولُونَ لاَ إِلَهَ إِلاَّ اَللَّهُ اَلْحَلِيمُ اَلْكَرِيمُ إِنَّ هَذَا اَلرَّجُلَ مِنَ اَلْمُسْلِمِينَ نَعْرِفُهُ بِنَعْتِهِ وَ صِفَتِهِ غَيْرَ أَنَّهُ كَانَ أَشَدَّ اِجْتِهَاداً مِنَّا فِي اَلْقُرْآنِ فَمِنْ هُنَاكَ أُعْطِيَ مِنَ اَلْبَهَاءِ وَ اَلْجَمَالِ وَ اَلنُّورِ مَا لَمْ نُعْطَهُ ثُمَّ يُجَاوِزُ حَتَّى يَأْتِيَ عَلَى صَفِّ اَلشُّهَدَاءِ … ثُمَّ يُجَاوِزُ حَتَّى يَنْتَهِيَ إِلَى رَبِّ اَلْعِزَّةِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى فَيَخِرُّ تَحْتَ اَلْعَرْشِ فَيُنَادِيهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى يَا حُجَّتِي فِي اَلْأَرْضِ وَ كَلاَمِيَ اَلصَّادِقَ اَلنَّاطِقَ اِرْفَعْ رَأْسَكَ وَ سَلْ تُعْطَ وَ اِشْفَعْ تُشَفَّعْ فَيَرْفَعُ رَأْسَهُ فَيَقُولُ اَللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى كَيْفَ رَأَيْتَ عِبَادِي فَيَقُولُ يَا رَبِّ مِنْهُمْ مَنْ صَانَنِي وَ حَافَظَ عَلَيَّ وَ لَمْ يُضَيِّعْ شَيْئاً وَ مِنْهُمْ مَنْ ضَيَّعَنِي وَ اِسْتَخَفَّ بِحَقِّي وَ كَذَّبَ بِي وَ أَنَا حُجَّتُكَ عَلَى جَمِيعِ خَلْقِكَ فَيَقُولُ اَللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى وَ عِزَّتِي وَ جَلاَلِي وَ اِرْتِفَاعِ مَكَانِي لَأُثِيبَنَّ عَلَيْكَ اَلْيَوْمَ أَحْسَنَ اَلثَّوَابِ وَ لَأُعَاقِبَنَّ عَلَيْكَ اَلْيَوْمَ أَلِيمَ اَلْعِقَابِ.» (کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، گردآورنده علی اکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۸۹ق، ج۲، ص۵۹۶) (قرآن را بياموزيد زيرا قرآن در بهترين صورت‌ها كه مردم ديده‌اند روز قيامت بيايد و مردم در يك صد و بيست هزار صف هستند كه هشتاد هزار آن صف‌ها از امت محمد است و چهل هزار صف از امتهاى ديگر پس به صورت مردى در برابر صف مسلمانان درآيد و آن‌ها به وى نظر كنند و گويند: معبودى جز خداى بردبار و كريم نيست، همانا اين مردى از مسلمانان است كه به سيما و صفت او را بشناسيم جز اينكه او در بارۀ قرآن كوشاتر از ما بوده و از اين رو درخشندگى و زيبائى و روشنى بيشترى باو داده شده كه به ما داده نشده، سپس از آن‌ها بگذرد تا در برابر صف شهيدان قرار گيرد … پس بگذرد تا به درگاه رب العزة تبارك و تعالى رسد و پاى عرش به سجده در افتد، خداى تعالى او را ندا كند: اى حجت من در زمين و اى سخن راست و گويايم سربردار و بخواه تا به تو داده شود، و شفاعت كن تا شفاعتت پذيرفته شود، پس سربردارد و خداى تبارك و تعالى باو فرمايد بندگان مرا (نسبت به خود) چگونه ديدى‌؟ عرض كند: بار پروردگارا برخى از ايشان مرا نگهدارى كرد و محفوظ‍‌ داشت و چيزى از مرا ضايع نكرد، و برخى از ايشان مرا ضايع كرد و حق مرا (بر خود) سبك شمرد و مرا تكذيب كرد با اينكه من حجت تو بر تمامى بندگانت بودم‌؟ پس خداى تبارك و تعالى فرمايد: به عزت و جلال خودم و مكانت والايم سوگند امروز بهترين ثواب را به تو دهم و دردناكترين كيفر را به خاطر تو بكنم.)
پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله‌و‌سلم): «إذا التَبَسَتِ الاُمورُ علَيكُم كَقِطَعِ اللَّيلِ المُظلِمِ فعلَيكُم بالقرآنِ؛ فإنّهُ شافِعٌ مُشَفَّعٌ، وماحِلٌ مُصدَّقٌ، ومَن جَعَلَهُ أمامَهُ قادَهُ إلَى الجَنَّةِ ومَن جَعَلَهُ خَلفَهُ قادَهُ إلَى النارِ.» (متقی هندی، کنز العمّال فی سنن الاقوال و الافعال، محقق بكری حيانی – صفوة السقا، بیروت، مؤسسة الرسالة، ۱۴۰۱ق، چاپ پنجم، ج۲، ص۲۸۹) (هر گاه كار‌ها همچون پاره‌هاى شب تار بر شما تاريك و شبهه‌ناك شد، به قرآن روى آوريد؛ زيرا قرآن شفيعى است كه شفاعتش پذيرفته است و شاكى و خصمى است كه شكايتش قبول مى شود. هر كه قرآن را فراپيشِ خود قرار دهد، او را به سوى بهشت كشاند و هر كه آن را پشت سر خويش نهد، به سوى دوزخش كشاند.)
«إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ قُرْآنًا عَرَبِيًّا لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ؛ ما آن را قرآنی به زبان عربی نازل کردیم تا شما [درباره حقایق، مفاهیم، اشارات و لطایفش] تعقّل کنید.» (یوسف، ۲)
«وَمِنْ آيَاتِهِ خَلْقُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافُ أَلْسِنَتِكُمْ وَأَلْوَانِكُمْ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِلْعَالِمِينَ؛ و از نشانه‌های [قدرت و ربوبیت] او آفرینش آسمان ‌ها و زمین و اختلاف و گوناگونی زبان ‌ها و رنگ‌های شماست؛ بی تردید در این [واقعیات] نشانه هایی است برای دانایان.» (الروم، ۲۲)
امام علی(علیه‌السلام): «صَاحِبُ اَلْأَمْرِ هُوَ اَلشَّرِيدُ اَلطَّرِيدُ اَلْفَرِيدُ اَلْوَحِيدُ.» (حر عاملی، محمد بن حسن، إثبات الهداة بالنصوص و المعجزات، شهاب الدین مرعشی و علاء الدین اعلمی، بیروت – لبنان، مؤسسه الأعلمی للمطبوعات، ۱۴۲۵ق، ج۵، ص۱۹۸) (صاحب اين امر همان آواره، طردشده، تک و تن‌ها است.)
«أَفَحُكْمَ الْجَاهِلِيَّةِ يَبْغُونَ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ حُكْمًا لِقَوْمٍ يُوقِنُونَ؛ پس آیا [با وجودِ مشعل نبوّت و آیات روشن قرآن در میانشان] داوری جاهلیت را می‌طلبند؟! و برای قومی که یقین دارند، چه کسی در داوری بهتر از خدا است؟» (المائده، ۵۰)
«اللَّهُ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ وَكِيلٌ؛ خدا آفریننده هر چیزی است و او بر هر چیزی نگهبان و کارساز است.» (الزمر، ۶۲)
«قُلْ أَغَيْرَ اللَّهِ أَبْغِي رَبًّا وَهُوَ رَبُّ كُلِّ شَيْءٍ وَلَا تَكْسِبُ كُلُّ نَفْسٍ إِلَّا عَلَيْ‌ها وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى ثُمَّ إِلَى رَبِّكُمْ مَرْجِعُكُمْ فَيُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ؛ بگو: آیا جز خدا پروردگاری بجویم در حالی که او پروردگار هر چیزی است؟! و هیچ کس جز به زیان خود [عمل زشتی] مرتکب نمی شود، و هیچ سنگین باری بار گناه دیگری را بر نمی دارد؛ سپس بازگشت همه شما به سوی پروردگارتان خواهد بود، پس شما را به [حقّانیّت] آنچه درباره آن [با مردم مؤمن] اختلاف می‌کردید، آگاه می‌کند.» (الانعام، ۱۶۴)
«بِسْمِ اللّهِ الَّذى هُوَ مُدَبِّرُ الاُمُورِ؛ به نام خدایى که تدبیرگر امور است.» (دعای نور)
«يَا أَيُّ‌ها الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ؛ ای پیامبر! آنچه از سوی پروردگارت [درباره ولایت و رهبری علی بن أبی طالب امیرالمؤمنین (علیه‌السلام)] بر تو نازل شده ابلاغ کن؛ و اگر انجام ندهی پیام خدا را نرسانده ای. و خدا تو را از [آسیب و گزند] مردم نگه می‌دارد؛ قطعاً خدا گروه کافران را هدایت نمی کند.» (المائده، ۶۷)
«…الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا فَمَنِ اضْطُرَّ فِي مَخْمَصَةٍ غَيْرَ مُتَجَانِفٍ لِإِثْمٍ فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ؛ …امروز [با نصبِ علی بن ابی طالب به ولایت، امامت، حکومت و فرمانروایی بر امت] دینتان را برای شما کامل، و نعمتم را بر شما تمام کردم، و اسلام را برایتان به عنوان دین پسندیدم. پس هر که در حال گرسنگی شدید بی آنکه مایل به گناه باشد [به خوردن مُحرّمات بیان شده] ناچار شود، [می تواند به اندازه ضرورت از آن‌ها بهره گیرد]؛ یقیناً خدا بسیار آمرزنده و مهربان است.» (المائده، ۳)
«بِالْبَيِّنَاتِ وَالزُّبُرِ وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ؛ [همه پیامبران را] با دلایل روشن و کتاب‌های آسمانی [فرستادیم]، و قرآن را [هم] به سوی تو نازل کردیم به خاطر اینکه برای مردم آنچه را که برای [هدایتشان] به سویشان نازل شده بیان کنی و برای اینکه [در پیامبری تو و آنچه را به حق نازل شده] بیندیشند.» (النحل، ۴۴)
«ذَلِكَ الَّذِي يُبَشِّرُ اللَّهُ عِبَادَهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى وَمَنْ يَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَزِدْ لَهُ فِي‌ها حُسْنًا إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ شَكُورٌ؛ این است چیزی که خدا آن را به بندگانش که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده اند، مژده می‌دهد. بگو: از شما [در برابر ابلاغ رسالتم] هیچ پاداشی جز مودّت نزدیکان را [که بنابر روایات بسیار اهل بیت ـ علیهم السلام ـ هستند] را نمی خواهم. و هر کس کار نیکی کند، بر نیکی اش می‌افزاییم؛ یقیناً خدا بسیار آمرزنده و عطاکننده پاداش فراوان در برابر عمل اندک است.» (الشوری، ۲۳)
«قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ؛ بگو: اگر خدا را دوست دارید،
پس مرا پیروی کنید تا خدا هم شما را دوست بدارد، و گناهانتان را بیامرزد؛ و خدا بسیار آمرزنده و مهربان است.» (آل عمران، ۳۱)
«إِلَّا مَنْ تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ عَمَلًا صَالِحًا فَأُولَئِكَ يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا؛ مگر آنان که توبه کنند و ایمان آورند و کار شایسته انجام دهند، که خدا بدی هایشان را به خوبی ‌ها تبدیل می‌کند؛ و خدا بسیار آمرزنده و مهربان است.» (الفرقان، ۷۰)
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ الرَّحْمَنُ عَلَّمَ الْقُرْآنَ خَلَقَ الْإِنْسَانَ؛ (خدای) رحمان قرآن را تعلیم داد انسان را آفرید.» (الرحمن، ۳_۱)
«وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا رَحْمَةً لِلْعَالَمِينَ؛ و تو را جز رحمتی برای جهانیان نفرستادیم.» (الانبیاء، ۱۰۷)
پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم): «كُلَّما ازدادَ العَبدُ إيمانا ازدادَ حُبّا للنِّساءِ.» (ابن حيون، نعمان بن محمد مغربى، دعائم الإسلام، محقق و مصحح آصف فیضی، قم، مؤسسة آل البيت عليهم السلام‏، 1385ق، چاپ دوم، ج 2، ص 192)
«قُلْ إِنَّمَا حَرَّمَ رَبِّيَ الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْ‌ها وَمَا بَطَنَ وَالْإِثْمَ وَالْبَغْيَ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَأَنْ تُشْرِكُوا بِاللَّهِ مَا لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ سُلْطَانًا وَأَنْ تَقُولُوا عَلَى اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ؛ بگو: پروردگارم فقط کارهای زشت را چه آشکارش باشد و چه پنهانش و گناه و ستم ناحق را و اینکه چیزی را که خدا بر حقّانیّت آن دلیلی نازل نکرده شریک او قرار دهید و اینکه اموری را از روی نادانی و جهالت به خدا نسبت دهید، حرام کرده است.» (الأعراف، ۳۳)
امام صادق(علیه‌السلام): «إِنَّ قَائِمَنَا إِذَا قَامَ أَشْرَقَتِ اَلْأَرْضُ بِنُورِ‌ها فَاسْتَغْنَى اَلْعِبَادُ عَنْ ضَوْءِ اَلشَّمْسِ فَذَهَبَتِ اَلظُّلْمَةُ وَ يَعْمُرُ اَلرَّجُلُ فِي مُلْكِهِ حَتَّى يُولَدَ لَهُ أَلْفُ ذَكَرٍ لاَ يُولَدُ فِيهِمْ أُنْثَى وَ تُظْهِرُ اَلْأَرْضُ كُنُوزَ‌ها حَتَّى يَرَاهُ اَلنَّاسُ عَلَى وَجْهِ‌ها وَ يَطْلُبُ اَلرَّجُلُ مِنْكُمْ مِنْ فَصِيلِهِ بِمَالِهِ وَ يَأْخُذُ زَكَاتَهُ لاَ يَجِدُ أَحَداً يَقْبَلُ مِنْهُ ذَلِكَ اِسْتِغْنَاءَ اَلنَّاسِ بِمَا رَزَقَهُمُ اَللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ.» (فتال نیشابوری، محمد بن احمد، روضة الواعظین، الشریف الرضی، قم، ۱۳۷۵، ج۲، ص۲۶۴) (چون قائم ما قيام كند، زمين آنچنان روشن و تابناك مى‌شود كه مردم از پرتو خورشيد بى‌نياز مى‌شوند و تاريكى از ميان مى‌رود و به هنگام فرمانروايى او مردان چنان عمرى طولانى دارند كه براى ايشان هزار پسر متولد مى‌شود و دخترى براى آنان متولد نمى‌شود و زمين گنجينه‌هاى خود را آشكار مى‌سازد كه مردم آن‌ها را بر روى زمين مى‌بينند و در آن هنگام شخصى در جستجوى كسى بر مى‌آيد كه زكات اموال خود را به او بدهد و هيچ كس را نمى‌يابد كه از او بپذيرد و اين به آن سبب است كه همۀ مردم از فضل خداوند متعال بى‌نيازند.)
پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم): «تَقِيءُ اَلْأَرْضُ أَفْلاَذَ كَبِدِ‌ها مِثْلَ اَلْأُسْطُوَانِ مِنَ اَلذَّهَبِ وَ اَلْفِضَّةِ.» (سید مرتضی،
علی بن حسین، امالی المرتضی، مصحح محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، دارالفکر، ج۱، ص۹۵) (زمين گنج هاى خود را مثل ستون هاى طلا و نقره بيرون مى‌ريزد.)
امام علی(علیه‌السلام): «لَوْ قَدْ قَامَ قَائِمُنَا لَأَنْزَلَتِ اَلسَّمَاءُ قَطْرَ‌ها وَ لَأَخْرَجَتِ اَلْأَرْضُ نَبَاتَ‌ها وَ لَذَهَبَتِ اَلشَّحْنَاءُ مِنْ قُلُوبِ اَلْعِبَادِ وَ اِصْطَلَحَتِ اَلسِّبَاعُ وَ اَلْبَهَائِمُ.» (ابن بابویه، محمد بن علی، الخصال، قم، جماعة المدرسين فی الحوزة العلمیة بقم. مؤسسة النشر الإسلامی، ۱۴۱۶ق، ج۲، ص۶۱۰) (اگر قائم ما (آل محمد) قیام کند، آسمان قطرات خود را فروفرستد و زمین گیاهان خود را بیرون دهد و کینه ‌ها از سینه هابیرون رود و ددان و چهارپایان در صلح و صفا باشند.)
امام سجاد(علیه‌السلام): «إِذَا قَامَ اَلْقَائِمُ أَذْهَبَ اَللَّهُ عَنْ كُلِّ مُؤْمِنٍ اَلْعَاهَةَ وَ رَدَّ إِلَيْهِ قُوَّتَهُ.» (نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبة، تهران، مکتبة الصدوق، ۱۳۹۷ق، ص۳۱۷) (چون قائم قيام كند خداوند از هر مؤمنى بيمارى نقص و آفت را دور ساخته و نيرويش را بدو باز خواهد گردانيد.)
امام صادق(علیه‌السلام): «اَلْعِلْمُ سَبْعَةٌ وَ عِشْرُونَ حَرْفاً، فَجَمِيعُ مَا جَاءَتْ بِهِ اَلرُّسُلُ حَرْفَانِ، فَلَمْ يَعْرِفِ اَلنَّاسُ حَتَّى اَلْيَوْمِ غَيْرَ اَلْحَرْفَيْنِ، فَإِذَا قَامَ اَلْقَائِمُ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ أَخْرَجَ اَلْخَمْسَةَ وَ اَلْعِشْرِينَ حَرْفاً فَبَثَّ‌ها فِي اَلنَّاسِ، وَ ضَمَّ إِلَيْ‌ها اَلْحَرْفَيْنِ حَتَّى يَبُثَّ‌ها سَبْعَةً وَ عِشْرِينَ حَرْفاً.» (حلى، حسن بن سليمان بن محمد، مختصر البصائر، تحقیق مشتاق مظفر، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، ۱۴۲۱ق، چاپ اول، ص ۳۲۰) (دانش، بيست و هفت قسمت است. تمامى آنچه پيامبران آورده‌اند، دو قسمت است و مردم تاكنون بيش از دو قسمت را نشناخته‌اند. چون قائم به پاى خيزد، بيست و پنج قسمت ديگر را بيرون آورد و در ميان مردم بپراكند.)
«حيثُ كانَ جالِسا عَلى نَهرِ الفُراتِ وبِيَدِهِ قضیب، فَضَرَبَ به علی صفحة الماء و قال: لَو شِئتُ لَجَعَلتُ لَكُم مِنَ الماءِ نوراً وناراً.» (شریف قرشی، باقر، موسوعة الامام امیر‌المؤمنین علی بن ابی‌طالب(علیه‌السلام)، بی‌جا، مؤسسة الکوثر، ۱۴۲۳ق‌، چاپ اول، ج۷، ص۳۶) (روزی امام علی(علیه‌السلام) در کنار رودخانه فرات نشسته بود و به دست ایشان چوبی بود و با آن به آن زد و فرمود: اگر می‌خواستم، برای شما از این آب، نور و آتش (گرما) تولید می‌کردم.)
«و َجَلَّتْ وَ عَظُمَتْ مُصیبَتُکَ فِی السَّمواتِ عَلی جَمیعِ اَهْلِ السَّمواتِ؛ تحمل آن مصیبت بزرگ در آسمان‌ها بر جمیع اهل سموات سخت و دشوار بودپس خدا لعنت کند امتی که اساس ظلم و ستم را بر شما اهل بیت رسول بنیاد کردند.» (زیارت عاشورا)
«وَ لَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً دَفَعَتْکُمْ عَنْ مَقامِکُمْ و َاَزالَتْکُمْ عَنْ مَراتِبِکُمُ الَّتی رَتَّبَکُمُ اللَّهُ فیها؛ و خدا لعنت کند مردمی را که کنار زدند شما را از مقام مخصوصتان و دور کردند شما را از آن مرتبه هائی که خداوند آن رتبه ‌ها را به شما داده بود.» (زیارت عاشورا)
«أَنْ يرْزُقَنِي طَلَبَ ثَارِي مَعَ إِمَامٍ هُدًي؛ که خون‌خواهی‌ام را به همراه امام هدایتگرروزی من کند.» (زیارت عاشورا)
«وَلَعَنَ اللّهُ أُمَّةً دَفَعَتْكُمْ عَنْ مَقامِكُمْ وَأَزالَتْكُمْ عَنْ مَراتِبِكُمُ الَّتِي رَتَّبَكُمُ اللّهُ فِيها؛ و خدا لعنت کند قومی که شما را از مقامتان دور کرد و از مرتبه‌هایتان برکنار نمود، مرتبه‌هایی که خدا شما را در آن‌‌ها جای داد.» (زیارت عاشورا)
امام على(عليه‌السلام): «مَن أحَبَّنا بِقَلبِهِ وأعانَنا بِلِسانِهِ وقاتَلَ مَعَنا أعدَاءَنا بِيَدِهِ فَهُوَ مَعَنا فِي الجَنَّةِ في دَرَجَتِنا. ومَن أحَبَّنا بِقَلبِهِ وأعانَنا بِلِسانِهِ ولَم يُقاتِل مَعَنا أعداءَنا فَهُوَ أسفَلُ مِن ذلِكَ بِدَرَجَتَينِ ، ومَن أحَبَّنا بِقَلبِهِ ولَم يُعِنّا بِلِسانِهِ ولا بِيَدِهِ فَهُوَ فِي الجَنَّةِ.» (ابن بابویه، محمد بن علی، الخصال، گردآورنده علی اکبر غفاری، قم، جماعة المدرسين فی الحوزة العلمیة بقم. مؤسسة النشر الإسلامی، ۱۴۱۶ق، ج۲، ص۶۱۰) (هر كه در دل ما را دوست بدارد و با زبانش ياريمان رساند و در كنار ما عملاً با دشمنانمان بجنگد، در بهشت با ما هم درجه خواهد بود و هر كه در دل ما را دوست بدارد و با زبانش ياريمان رساند، ولى در كنار ما با دشمنانمان نجنگد، دو درجه پايين تر از آن قرار خواهد گرفت و هر كه در دل ما را دوست بدارد، اما با زبان و دست خود ياريمان نرساند، او نيز در بهشت خواهد بود.)
«يَا أَيُّ‌ها الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يُحْيِيكُمْ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ وَأَنَّهُ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ؛ ای اهل ایمان! هنگامی که خدا و پیامبرش شما را به حقایقی که به شما [حیات معنوی و] زندگی [واقعی] می‌بخشد، دعوت می‌کنند اجابت کنید، و بدانید که خدا میان آدمی و دلش حایل و مانع می‌شود [تا حق را باطل و باطل را حق مپندارد] و مسلماً همه شما به سوی او گردآوری خواهید شد.» (الانفال، ۲۴)
«…وَلِكُلِّ قَوْمٍ هَادٍ؛ ..و برای هر قومی هدایت کننده ای است.» (الرعد، ۷)
«فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِيعُونِ؛ بنابراین از خدا پروا کنید و از من فرمان ببرید.» (الشعراء، ١٢٦)
«وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ أَبَى وَاسْتَكْبَرَ وَكَانَ مِنَ الْكَافِرِينَ؛ و [یاد کن] هنگامی که به فرشتگان گفتیم: به آدم سجده کنید، [پس] سجده کردند مگر ابلیس که سر پیچید و تکبّر ورزید و از کافران شد.» (البقره، ۳۴)
«وَجَحَدُوا بِها وَاسْتَيْقَنَتْ‌ها أَنْفُسُهُمْ ظُلْمًا وَعُلُوًّا..؛و آن‌ها را در حالی که باطنشان به الهی بودن آن معجزات یقینداشت، ستمکارانه و برتری جویانه انکار کردند…» (النمل، ۱۴)
حضرت علی(عليه‌السلام): «الرَّاضِي بِفِعْلِ قَوْمٍ كَالدَّاخِلِ فِيهِ مَعَهُمْ وَ عَلَى كُلِّ دَاخِلٍ فِي بَاطِلٍ إِثْمَانِ، إِثْمُ الْعَمَلِ بِهِ وَ إِثْمُ الرِّضَى بِه؛ آن كس كه از كار مردمى خشنود باشد، چونان كسى است كه همراه آنان بوده و هر كس كه به باطلى روى آورد، دو گناه بر عهده او باشد، گناه كردار باطل، و گناه خشنودى به كار باطل.» (نهج البلاغه، حكمت۱۵۴)
امام صادق(علیه‌السلام): «إِنَّ اَللَّهَ يَحْشُرُ اَلنَّاسَ عَلَى نِيَّاتِهِمْ يَوْمَ اَلْقِيَامَةِ.» (برقی، احمد بن محمد، المحاسن، گردآورنده
جلال الدین محدث، قم، دار الکتب الاسلامیه، بی‌تا، ج۱، ص۲۶۲) (خداوند در روز قيامت مردم را مطابق نیت‌هایشان محشور می‌کند.)
امام رضا(علیه‌السلام): «إِذَا كَانَ يَوْمُ اَلْقِيَامَةِ أُوقِفَ اَلْمُؤْمِنُ بَيْنَ يَدَيْهِ فَيَكُونُ هُوَ اَلَّذِي يَتَوَلَّى حِسَابَهُ فَيُعْرَضُ عَلَيْهِ عَمَلُهُ فَيَنْظُرُ فِي صَحِيفَتِهِ، فَأَوَّلُ مَا يَرَى سَيِّئَاتِهِ فَيَتَغَيَّرُ لِذَلِكَ لَوْنُهُ وَ تَرْتَعِشُ فَرَائِصُهُ وَ تَفْزَعُ نَفْسُهُ، ثُمَّ يَرَى حَسَنَاتِهِ فَتَقَرُّ عَيْنُهُ وَ تُسَرُّ نَفْسُهُ وَ تَفْرَحُ رُوحُهُ، ثُمَّ يَنْظُرُ إِلَى مَا أَعْطَاهُ اَللَّهُ مِنَ اَلثَّوَابِ فَيَشْتَدُّ فَرَحُهُ ثُمَّ يَقُولُ اَللَّهُ لِلْمَلاَئِكَةِ هَلُمُّوا اَلصُّحُفَ اَلَّتِي فِي‌ها اَلْأَعْمَالُ اَلَّتِي لَمْ يَعْمَلُوهَا، قَالَ: فَيَقْرَءُونَ‌ها ثُمَّ يَقُولُونَ وَ عِزَّتِكَ إِنَّكَ لَتَعْلَمُ أَنَّا لَمْ نَعْمَلْ مِنْ‌ها شَيْئاً، فَيَقُولُ: صَدَقْتُمْ نَوَيْتُمُو‌ها فَكَتَبْنَا‌ها لَكُمْ ثُمَّ يُثَابُونَ عَلَيْهَا.» (قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، محقق طیب جزایری، قم، دارالکتاب، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۲۶) (چون روز قيامت شود، مؤمن در پيشگاه خداوند بايستد و كار حسابرسى او را خداوند خود به عهده گيرد و اعمالش را به او نشان دهد. مؤمن در كارنامه خود مى نگرد و اولين چيزى كه مى بيند گناهان خود است. با مشاهده آن‌ها رنگش بر مى‌گردد و بدنش به لرزه مى افتد و در جانش وحشت مى نشيند. سپس خوبى هايش را مى‌بيند و از مشاهده آن‌ها چشمش روشن و جانش مسرور و روحش شاد مى شود و آنگاه به ثوابى كه خداوند ارزانيش فرموده مى نگرد و شاديش افزون مى شود. سپس خداوند به فرشتگان مى فرمايد: كارنامه اى را بياوريد كه در آن اعمال ناكرده آنهاست! حضرت فرمود: مؤمنان آن كارنامه را مى خوانند و آنگاه مى گويند: به عزّتت سوگند كه تو خود مى دانى ما هيچ يك از اين كار‌ها را انجام نداده ايم! خداوند فرمايد: راست مى گوييد، اما شما نيّت انجام آن‌ها را داشتيد و ما آن كار‌ها را برايتان نوشتيم. آنگاه پاداش آن اعمال به ايشان داده مى شود.)
امام علی(علیه‌السلام): «اَلذِّكْرُ لَيْسَ مِنْ مَرَاسِمِ اللِّسَانِ وَ لاَ مِنْ مَنَاسِمِ الْفِكْرِ وَ لَكِنَّهُ أَوَّلٌ مِنَ اَلْمَذْكُورِ وَ ثَانٍ مِنَ اَلذَّاكِرِ.» (تمیمی آمدی، عبدالواحد بن محمد، غررالحکم و دررالکلم، مصحح مهدی رجایی، قم، دارالکتاب الإسلامی، ۱۴۱۰ق، چاپ دوم، ص۱۱۸) (ياد و ذكر خدا از وظائف زبان نيست و نه از راههاى فكر و انديشه، بلكه نخست از خدايى است كه يادش كنند و سپس از آنکه یادکند و ذکر خدا بنماید.)
«وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُ‌ها عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ؛ وهمانا ما پس از تورات در زبور نوشتیم که زمین را بندگان شایسته ما به میراث می‌برند.» (الأنبیاء، ١٠٥)
«إِنَّ فِي هَذَا لَبَلَاغًا لِقَوْمٍ عَابِدِينَ؛ بی تردید در این [حقایق] برای [رسانیدن] مردم عبادت پیشه [به نهایت مقصود و اوج مطلوب] کفایت است.» (الأنبیاء، ۱۰۶)
«وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ؛ و ما می‌خواستیم به آنان که در آن سرزمین به ناتوانی و زبونی گرفته شده بودند، نعمت‌های با ارزش دهیم، و آنان را پیشوایان مردم و وارثان [اموال،
ثروت ‌ها و سرزمین‌های فرعونیان] گردانیم.» (القصص، ۵)
امام علی(علیه‌السلام) در تفسير آيه ۵ قصص فرمود: «قَالَ هُمْ آلُ مُحَمَّدٍ يَبْعَثُ اَللَّهُ مَهْدِيَّهُمْ بَعْدَ جَهْدِهِمْ فَيُعِزُّهُمْ وَ يُذِلُّ عَدُوَّهُمْ.» (طوسی، محمد بن حسن، الغیبة، محقق عبادالله تهرانی و علی احمد ناصح، قم، مؤسسة المعارف الإسلامیة، ۱۴۲۵ق، ص۱۸۴) (كسانى كه ضعيف شده‌اند در روى زمين آل محمّد هستند، خداى متعال مهدى آل محمّد را مبعوث مى‌فرمايد، پس ايشان را [اهل بيت را] عزيز و دشمنانشان را ذليل مى‌كند.)
«وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَى لَهُمْ وَلَيُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا يَعْبُدُونَنِي لَايُشْرِكُونَ بِي شَيْئًا وَمَنْ كَفَرَ بَعْدَ ذَلِكَ فَأُولَ ئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ؛ خدا به کسانی از شما که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده اند، وعده داده است که حتماً آنان را در زمین جانشین [دیگران] کند، همان گونه که پیشینیان آنان را جانشین [دیگران] کرد، و قطعاً دینشان را که برای آنان پسندیده به سودشان استوار و محکم نماید، و یقیناً ترس و بیمشان را تبدیل به امنیت کند، [تا جایی که] فقط مرا بپرستند [و] هیچ چیزی را شریک من نگیرند. و آنان که پس از این نعمت‌های ویژه ناسپاسی ورزند [در حقیقت] فاسق‌اند.» (النور، ۵۵)
«هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ؛ اوست که پیامبرش را با هدایت و دین حق فرستاد، تا آن را بر همه ادیان پیروز گرداند، هر چند مشرکان خوش نداشته باشند.» (التوبه، ۳۳)
«عَنْ أَبِی‌بَصِیرٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ(علیه‌السلام) عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ فِی کِتَابِهِ هُوَ الَّذِی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدی وَ دِینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَی الدِّینِ کُلِّهِ وَ لَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ فَقَالَ وَ اللَّهِ مَا نَزَلَ تَأْوِیلُ‌ها بَعْدُ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ وَ مَتَی یَنْزِلُ تَأْوِیلُ‌ها قَالَ حِینَ یَقُومُ الْقَائِمُ(عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) إِنْ شَاءَ اللَّهُ فَإِذَا خَرَجَ الْقَائِمُ (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) لَمْ یَبْقَ کَافِرٌ وَ لَا مُشْرِکٌ إِلَّا کَرِهَ خُرُوجَهُ حَتَّی لَوْ أَنَّ کَافِراً أَوْ مُشْرِکاً فِی بَطْنِ صَخْرَةً لَقَالَتِ الصَّخْرَةً یَا مُؤْمِنُ فِی بَطْنِی کَافِرٌ أَوْ مُشْرِکٌ فَاقْتُلْهُ قَالَ فَیَجِیئُهُ فَیَقْتُلُهُ.» (بحرانی، هاشم بن سلیمان، البرهان فی‌تفسير القرآن، بنیاد بعثت (واحد تحقیقات اسلامی)، قم، مؤسسة البعثة (مرکز الطباعة و النشر)، ۱۴۱۵ق، ج۵، ص۳۶۶) (ابوبصیر گوید: درباره‌ی این کلام خداوند عزّوجلّ الذِی أَرْسَل رَسُولهُ بِالهُدَی و دِینِ الحَقِّ لیُظْهِرَهُ عَلی الدِّینِ کُلهِ و لو کَرِهَ المُشْرِکُونَ پرسیدم و ایشان فرمود: «به خدا سوگند، هنوز تأویل آن نازل نشده است». گفتم: «فدایت شوم، چه زمانی تأویل آن نازل می‌شود»؟ فرمود: ان‌شاءالله زمانی‌که قائم (فرجه الشریف بیاید. هنگامی‌که قائم (ظهور کند، هر کافر و مشرکی از ظهور او ناخشنود و بیزار است. کافران و مشرکان حتّی اگر درون صخره‌ای پنهان شوند، صخره می‌گوید: ای مؤمن! درون من کافر یا مشرکی است، او را بکش. پس به‌سمت او می‌آید و او را می‌کشد.)
پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم): «لاَ يَقُومُ اَلسَّاعَةُ حَتَّى يَمْلِكَ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ بَيْتِي يُوَاطِئُ اِسْمُهُ اِسْمِي يَمْلَأُ اَلْأَرْضَ عَدْلاً وَ قِسْطاً كَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً.» (اربلی، علی بن عیسی، كشف الغمة في معرفة الأئمة، شارح جعفر سبحانی تبریزی، تبریز، بنی هاشمی، ۱۳۸۱ق، ج۲، ص۴۷۱) (قیامت برپا نمی شود، تا مردی از خاندان من که همنام من است ظهور کند، زمین را از عدل و داد پر کند، همچنان که از ظلم و ستم پر شده باشد.)

منابع

قرآن کریم
تفسیر القمی
البرهان فی‌تفسير القرآن
نهج البلاغه
مفاتیح‌الجنان
الفقه المنسوب علی الامام الرضا(علیه‌السلام)
الکافی
مکتبة الصدر
کنز العمّال فی سنن الاقوال و الافعال
إثبات الهداة بالنصوص و المعجزات
دعائم الإسلام
روضة الواعظین
امالی المرتضی
الخصال
الغیبة
مختصر البصائر
موسوعة الامام امیر‌المؤمنین علی بن ابی‌طالب(علیه‌السلام)
المحاسن
غررالحکم و دررالکلم
كشف الغمة في معرفة الأئمة