سیر حرکت تاریخ به سمت ظهور موعود
- خانه
- سیر حرکت تاریخ به سمت ظهور موعود
سیر حرکت تاریخ به سمت ظهور موعود
خداوند پیش از خلقت انسان امام و مربی انسان را آفرید و مسیر تاریخ را به سمت رسیدن انسان به هدف خلقتش پایهگذاری کرد. رسالت انبیاء در آیندۀ جهان حرکت به سمت استقرار حکومتی الهی بود که در آن انسان به وزن انسانیت و به سمت هدف خلقتش رشد کرده و پرورش پیدا کند؛ در واقع تمدن بشری اگر تمدنی انسانی نباشد و انسان را به معنای خود حقیقی و جاودانۀ انسان نشناخته، باور نکرده و برای رشد انسان در این جنبه برنامهای نداشته باشد، از دیدگاه خداوند ارزش و فایدهای نخواهد داشت. رسالت انبیاء در طول تاریخ حرکت انسان به سمت آیندۀ موعود و عبور سلامت انسانها در این مسیر بوده است. دورنمای آیندۀ جهان از منظر تمامی انبیاء رسیدن به آن حکومت موعود الهی است که رسالت انبیاء و پیروانشان نیز در تمام طول تاریخ نشر امید به آیندۀ روش زمین و رشد و حرکت در جهت تحقق این آینده بوده است. تاریخ برای رسیدن به آینده موعود جهان، مسیر پر فراز و نشیبی را طی کرده است که بیاحاطه و شناخت آن اثرگذاری و نقشآفرینی در آن نیز ناممکن خواهد بود. تمام پیامبران آسمانی، یک جهان صلحآمیز و بدون سیاهی را برای آینده جهان نوید دادهاند. این وعده بعد از قرنهای متمادی هنوز محقق نشده است و بشر همچنان در انتظار این آینده موعود است.
آیندهای که تشکیل حکومت صالحان برای انسان رقم میزند، سرشار از رشد و توحید خواهد بود و با حذف مستکبران و طاغوتهای عالم، در نهایت انسان برای ولایت الهی امام موعود آماده شده و میتواند در سایۀ ولایت الهی به اوج انسانیت و رشد دست پیدا کند.
انبیاء، اوصیا و امامان معصوم، مقدمهسازان ظهور امام مهدی علیهالسلام
کار ویژهٔ تمامی انبیاء الهی مقدمه سازی برای تشکیل حکومت صالحان به دست آخرین ذخیرهٔ الهی بوده است و میتوانایی چنین گفت که سیر حرکت تاریخ زندگی انسان بر زمین حرکتی پیوستهٔ به سمت هدفی مشخص را طی کرده. در این میان امامان معصوم به عنوان نزدیکترین و مهمترین سرداران این حرکت وارث تمامی انبیاء الهی و تکمیل کنندگان پازل ظهور هستند. برای کسب اطلاعات تکمیلی میتوانید به این ویدئو رجوع کنید؛
- لورم ایپسوم متن ساختگی با تولید سادگی
- لورم ایپسوم متن ساختگی با تولید سادگی
منجی در سیر حرکت تاریخ
منجی در ادیان الهی و غیرالهی از دیدگاه اسلام تنها یک نفر است. موعودی که خواهد آمد و انسان را به سرمنزل مقصود آفرینش خواهد رساند. موعودی که کار ویژه ای جهانی دارد و تنها منجی مسلمانان نیست. منجی در ادیان الهی از منظر دین اسلام همان انسان کاملی است که وظیفۀ هدایت انسان برای کسب شباهت به خدا را به دوش داشته و ظهورش پایان بخش تمام تلاطم های جهان است.
چرا تمام ادیان الهی و غیرالهی همواره چشم به آینده داشتهاند و پیروان خود را با نگاه به آیندهای موعود تربیت کردهاند؟
جایگاه منجی در ادیان الهی و غیرالهی چیست؟ و منجی در ادیان مختلف چه خویشکاری و وظیفهای بر عهده دارد؟
منجی در ادیان مختلف چه تفاوتها و چه اشتراکاتی دارد و آیا می توان برآوردی از خصوصیات مطلوب و معرفی شده برای منجی در ادیان مختلف به دست آورد؟
پاسخ تمام این سوالات را می توانید در مقالات زیر بیابید:
نقش پیامبران الهی در سیر حرکت تاریخ
اگر شما هم به کشف راز و رمزهای تاریخ علاقمندید، ممکن است با این سوالات روبه رو شده باشید؛ ما به تمامی این سوالات در این بخش از سایت پاسخ دادهایم
- پیامبران الهی در سیر تاریخ چه جایگاه و نقشی داشته اند؟
- چرا پیامبران الهی همواره امیدآفرین بوده اند؟
- دلیل تلاش پیامبران الهی و تلاش آنان برای نقش آفرینی هر چه بیشتر پیروانشان در سیر حرکت تاریخ به سمت تشکیل تمدن الهی چه بوده است؟
- مگر این پیامبران از چه راز و رمزهایی در سنت های الهی باخبر بوده اند؟
- سنت جاودانگی در تاریخ چگونه عمل می کند؟
- داستان پیامبران الهی از منظر تاریخ تحلیلی انسان شناسانه چگونه روایت می شود؟
- نقش اولین پیامبران الهی در سیر تمدن الهی چه بوده است؟
سرانجام سیر حرکت تاریخ
حرکت انیا و مسیر تاریخ به شبهه جزیرۀ عربستان و صحرای داغ حجاز ختم شد؛ آنجا که آخرین پیامبر خدا چشم به جهان گشود. پیامبری که نامش در بسایری از کتب آسمانی آمده بود و خاتمیت او برای رهبران و علمای ادیان آسمانی مسجل بود. تولد پیامبر اسلام به عنوان کسی که پس از او وحی الهی و جریان پیام آوری از غیب به نقطۀ انتهای خود خواهد رسید و مسیر ولایت و امامت آغاز خواهد شد؛ یکی از بزرگ ترین حوادث تاریخ است که نوید نزدیک شدن به آیندۀ موعود تمامی ادیان را در خود دارد.
امام موعود و منجی ادیان الهی از نسل پیامبر اسلام و از نوادگان اوست و برای شناخت امام مهدی قدم اول آشنایی با تاریخ صدر اسلام، اتفاقات و حوادث آن، شناخت پیامبر مکرم اسلام حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم و اهل بیت ایشان است.
سیر حرکت تاریخ پس از پیامبر اسلام
با رحلت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم در سال ۱۱ هجری دوران پرفراز و نشیب امامت ائمه آغاز شد. امامت و ولایت اهل بیت پیامبر از همان نخستین ساعات رحلت ایشان با چالشهای بزرگی همراه شد. چالشهای که مسیر جامعه اسلامی را از جهت حرکت درست خود به سمت بلوغ تمدن اسلامی منحرف کرده و تا جایی پیش رفت که در نهایت چیزی از نهال تمدن اسلامی که به دست پیامبر کاشته شده بود، باقی نماند. در این میان تمام تلاش ائمه معطوف به حفظ امت اسلامی و زمینه سازی دوباره برای تشکیل تمدن و حکومت اسلامی در آینده و پس از آمادگی امت اسلامی بود.
در تاریخ پر فراز و نشیب اسلام از سال 11 هجری قمری تا زمان غیبت امام زمان در سال 260 هجری قمری را می توان به عنوان پیکره ای واحد در نظر گرفت. پیکره ای واحد از زیست امت اسلامی به باغبانی ائمه و ولایت ایشان یا اصطلاحا انسان 250 ساله. دوران امامت ائمه را می توان به صورت زندگی انسانی ۲۵۰ ساله دید که هدف مشخصی را در پیش گرفته و در هر برهه از زندگی خود به فراخور شرایط محیطی و زمانی اقداماتی را انجام داده اند. بررسی این دوران در زندگی انسان ۲۵۰ ساله تنها در صورتی امکان پذیر است که زندگی ائمه را بر اساس خط سیر کلی و هدف اصلی ایشان یعنی تشکیل حکومت اسلامی تفسیر کنیم.
برای درک بهتر مفاهیمی که در این بخش بررسی کردیم، پیشنهاد ما تماشای دقیق ویدئوها، مطالعۀ مقالات و سپس مراجعه به بخش بعدی سایت یعنی ظهور امام مهدی علیه السلام دورنمای آینده جهان
روش پیامبران در ساخت آیندۀ موعود جهان
حق قطعا باطل را نابود میکند؛ این تعریفی است که قرآن ارائه میکند و با این جمله روش پیامبران الهی و اهل حق را در مقابله با باطل روشن میکند. پیروان ادیان الهی اگر حقیقتا بر صراط مستقیم قرار داشته باشند؛ آغازگر جنگ نخواهند بود و فقط دستور به دفاع دارند. اهل ایمان با پرورش حق در جهان درون خود و در واقع با قرا دادن تمامی خودشان در مسیر صراط مستقیم به غلبۀ حق بر باطل کمک کرده و در مجرای ارادۀ خدا برای آیندۀ جهان قرار خواهند گرفت؛ بنابراین روش پیامبران الهی، پرورش انسانهای حقجو و صالح، برای قدرت گرفتن جبهه حق بوده، تا آن روزی که حق به درجهای از قدرت برسد که بتواند باطل را در درون خود هضم کند. برای درک بهتری از این مفاهیم پیشنهاد ما به شما تماشای دقیق ویدئوی این بخش است:
- لورم ایپسوم متن ساختگی با تولید سادگی
- لورم ایپسوم متن ساختگی با تولید سادگی
مقالات پیشنهادی
اهمیت حاکمیت معصوم در شکلگیری تمدن نوین...
سیر حرکت تاریخ به سمت ظهور موعود, مقاله
رسالت انبیا، پدیدهای فراتر از مرزهای جغرافیایی و...
سیر حرکت تاریخ به سمت ظهور موعود, مقاله
آینده زمین و انسان چه خواهد شد؛...
سیر حرکت تاریخ به سمت ظهور موعود, مقاله
آیات و روایات
1. «وَإِنَّ جُنْدَنَا لَهُمُ الْغَالِبُونَ؛ و مسلماً سپاه ما پیروزند.» (الصافات، ۱۷۳)
2. «…وَكَانَ حَقًّا عَلَيْنَا نَصْرُ الْمُؤْمِنِينَ؛ … و یاری مؤمنان حقّی بر عهده ماست.» (الروم، ۴۷)
3. امام زمان(علیهالسلام): «وَ لَوْ اَنَّ اشْیاعَنا وَفَّقَهُمُ اللّهُ لِطاعَتِهِ عَلَی اجْتِماع مِنَ الْقُلُوبِ فِی الْوَفاءِ بِالْعَهْدِ عَلَیْهِمْ لَما تَاَخَّرَ عَنْهُمُ الْیُمْنَ بِلِقائِنا وَ لَتَعَجَّلَتْ لَهُمُ السَّعادَةُ بِمُشاهَدَتِنا عَلی حَقِّ الْمَعْرِفَةِ وَ صِدْقِها مِنْهُمْ بِنا فَما یَحْبِسُنا عَنْهُمْ اِلاّ ما یَتَّصِلُ بِنا مِمّا نَکْرَهُهُ وَ لا نُؤْثِرُهُ مِنْهُمْ.» (طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج، مصحح محمد باقر موسوی خرسان،، مشهد، المرتضی، ۱۴۰۳ق، ج۲، ص۴۹۸) (و چنانچه شيعيان ما – خدا به طاعت خود موفّقشان بدارد- قلباً در وفاى به عهدشان اجتماع مىشدند، نه تنها سعادت لقاى ما از ايشان به تأخير نمىافتاد، كه سعادت مشاهده ما با شتاب بديشان مىرسيد و اينها همه در پرتو شناخت كامل ما و صداقت محض نسبت به ما مىباشد، بنا بر اين هيچ چيز ما را از ايشان محبوس نمىدارد جز اخبارى كه از ايشان به ما مىرسد و ما را مكروه و ناراحت مىسازد و از ايشان انتظار نداريم.)
4. امام سجاد(علیهالسلام) در نقل سخن امام حسین (علیهالسلام) در مورد یارانش میفرماید: «فَإِنِّي لاَأَعْلَمُ أَصْحَاباً أَوْفَى وَ لاَخَيْراً مِنْ أَصْحَابِي وَ لاَأَهْلَ بَيْتٍ أَبَرَّ وَ لاَأَوْصَلَ مِنْ أَهْلِ بَيْتِي فَجَزَاكُمُ اَللَّهُ عَنِّي خَيْراً.» (مفید، محمد بن محمد، الإرشاد فی معرفة حجج الله على العباد؛ مصحح مؤسسة آل البیت علیهم السلام لاحیاء التراث، قم، المؤتمر العالمی لألفية الشيخ المفيد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۹۱) (همانا من يارانى باوفاتر از ياران خود سراغ ندارم و بهتر از ايشان نمیدانم و خاندانى نيكوكارتر و مهربانتر از خاندان خود نديدهام، خدايتان از جانب من پاداش نيكو دهد.)
5. «أَشْهَدُ لَكَ بِالتَّسْلِيمِ وَالتَّصْدِيقِ وَالْوَفاءِ؛ گواهی میدهم برای حضرتت به تسلیم و تصدیق و وفا.» (زیارت حضرت عباس)
6. «یا أَيُّها الَّذِينَ آمَنُوا مَنْ يَرْتَدَّ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلَا يَخَافُونَ لَوْمَةَ لَائِمٍ ذَلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشَاءُ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ؛ ای اهل ایمان! هر کس از شما از دینش برگردد [زیانی به خدا نمی رساند] خدا به زودی گروهی را میآورد که آنان را دوست دارد، و آنان هم خدا را دوست دارند؛ در برابر مؤمنانْ فروتن اند، و در برابر کافرانْ سرسخت و قدرتمندند، همواره در راه خدا جهاد میکنند، و از سرزنش هیچ سرزنش کننده ای نمی ترسند. این فضل خداست که به هر کس بخواهد میدهد؛ و خدا بسیار عطاکننده و داناست.» (المائده، ۵۴)
7. امام باقر(علیهالسلام): «اِرْتَدَّ اَلنَّاسُ بَعْدَ اَلنَّبِيِّ إِلاَّ ثَلاَثَةَ نَفَرٍ…» (مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علیهم السلام، گردآورنده علی اکبر غفاری، هدایت الله مسترحمی و …، بیروت_لبنان، دار إحیاء التراث
8. العربی، ۱۳۶۸، ج۳۴، ص۲۷۴) (همۀ صحابه بعد از پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) مرتد شدند، به جز سه نفر.)
9. «رُويَ أنّ النبيّ صلى الله عليه و آله سُئلَ عن هذهِ الآيةِ فَضَربَ بيَده على عاتِقِ سلمانَ فقالَ: هذا و ذَوُوهُ ثُمَّ قَالَ: لو كانَ الدِّينُ مُعَلّقا بالثُّريّا لَتَناوَلَهُ رِجالٌ مِن أبناءِ فارِسَ.» (حویزی، عبد علی بن جمعه، تفسیر نورالثقلین، گردآورنده هاشم رسولی، قم، اسماعیلیان، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۶۴۱) (روايت شده كه پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ـ در پاسخ به سؤال از آيه [۵۴ مائده] در حالى كه به شانه سلمان مىزد ـ فرمود: [آنان] اين مرد و هموطنان اويند سپس فرمود: اگر دين به ثريّا آويخته باشد، مردانى از ايرانيان به آن دست يابند.)
10. پيامبر خدا (صلىاللهعليهوآلهوسلم): «لو كانَ العِلمُ بالثُّريّا لَتَناوَلَهُ رِجالٌ مِن فارِسَ.» (متقی هندی، کنز العمّال فی سنن الاقوال و الافعال، محقق بكری حيانی – صفوة السقا، بیروت، مؤسسة الرسالة، ۱۴۰۱ق، چاپ پنجم، ج۱۲، ص۹۱) (اگر دانش در ثريّا باشد، بي گمان مردانى از ايران به آن دست يابند.)
11. «…وَإِنْ تَتَوَلَّوْا يَسْتَبْدِلْ قَوْمًا غَيْرَكُمْ ثُمَّ لَا يَكُونُوا أَمْثَالَكُمْ؛ …و اگر [از فرمانهای او] روی بگردانید به جای شما گروه دیگری را میآورد که مانند شما [روی گردان، سست عقیده و بخیل] نخواهند بود.» (محمد، ۳۸)
12. «تلا رسولُ اللّه ِصلى الله عليه و آله هذه الآية يوما: «و إنْ تَتَوَلَّوا يَسْتَبْدِلْ قَوْما غَيْرَكُمْ ثُمَّ لا يَكُونوا أمْثالَكُمْ» قالوا: و مَن يستبدِل بِنا؟ قال: فضربَ رسولُ اللّه ِ صلىاللهعليهوآله على مَنكبِ سلمانَ ثمّ قالَ: هذا و قومُهُ.» (ترمذی، محمد بن عیسی، سنن الترمذی، تحقیق إبراهيم عطوة عوض المدرس في الأزهر الشريف، مصر، شركة مكتبة ومطبعة مصطفى البابی الحلبی، ۱۳۹۵ق، چاپ دوم، ج۵، ص۳۸۳) (روزى رسول خدا صلى الله عليه و آله آيه «و اگر روى برتابيد [خدا] جاى شما را به مردمى غير از شما خواهد داد كه مانند شما نخواهند بود» را تلاوت كرد گفتند: اينهايى كه جاى ما را خواهند گرفت كيانند؟ حضرت دست بر شانههاى سلمان زد و فرمود: اين مرد و قومش.»)
13. پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآلهوسلم): «يَا عَلِيُّ وَ اِعْلَمْ أَنَّ أَعْجَبَ اَلنَّاسِ إِيمَاناً وَ أَعْظَمَهُمْ يَقِيناً قَوْمٌ يَكُوننُونَ فِي آخِرِ اَلزَّمَانِ لَمْ يَلْحَقُوا اَلنَّبِيَّ وَ حَجَبَتْهُمُ اَلْحُجَّةُ فَآمَنُوا بِسَوَادٍ عَلَى بَيَاضٍ.» (ابنبابویه، محمد بن علی، كمال الدين و تمام النعمة، گردآورنده علی اکبر غفاری، تهران، دار الکتب الإسلامیة، ۱۳۹۵ق، ج۱، ص۲۸۸) (اى على! بدان كه شگفتآورترين مردم در ايمان و بزرگترين آنان در يقين مردمى باشند در آخرالزمان كه پيغمبر خود را نديدند و از امام خود محجوبند و همان به نوشته كه خط سياهى است بر صفحۀ سفيد، ايمان آوردهاند.)
14. پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآلهوسلم): «أعظَمُ الناسِ نَصيبا في الإسلامِ أهلُ فارِسَ.» (متقی هندی، کنز العمّال فی سنن الاقوال و الافعال، محقق بكری حيانی – صفوة السقا، بیروت، مؤسسة الرسالة، ۱۴۰۱ق، چاپ پنجم، ج۱۲، ص۹۰) (بزرگترين سهم را در اسلام، مردم ايران دارند.)
15. «قَتَادَةَ عَنْ أَنَسِ قَالَ: لَمَّا رَجَعْنَا من غَزْوَةِ الْحُدَيْبِيَةِ وَقَدْ حِيلَ بَيْنَنَا وَ بینَ نُسُكِنَا فَنَحْنُ بَيْنَ الْحُزْنِ وَالْكَآبَةِ اذْ أنزل اللَّه عَزّ و جَل: {إِنَّا فَتَحْنَا لَكَ فَتْحاً مُبِيناً} فَقالَ رَسولُ الله صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِه وَ سَلَّمَ: لَقَدْ أُنْزِلَتْ عَلَيَّ آيَةٌ أَحَبُّ إِلَيَّ مِنَ الدُّنْيَا جَمِيعًا.» (طبرسى، فضل بن حسن، مجمع البيان فی تفسير القرآن، مصحح فضل الله يزدى طباطبايى، و هاشم رسولى، تهران، ناصر خسرو، 1372، چاپ سوم، ج۹، ص۱۶۵) (قتاده از انس نقل مىكند: هنگامى كه از جنگ حديبيه بازگشتيم، از انجام اعمال حج ما جلوگيرى شده بود، و ما همگى محزون و غمگين بوديم كه ناگهان خداوند نازل فرمود: (إِنَّا فَتَحْنالَكَ فَتْحاً مُبِيناً) پيامبر خدا فرمودند: آيهاى بر من نازل شده است كه در نظر من از تمام دنيا بهتر است.)
16. امام صادق(علیهالسلام): «عَنْ يُونُسَ بْنِ يَعْقُوبَ عَنْ يَعْقُوبَ بْنِ قَيْسٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ: يَا اِبْنَ قَيْسٍ وَ إِنْ تَتَوَلَّوْا يَسْتَبْدِلْ قَوْماً غَيْرَكُمْ ثُمَّ لايَكُونُوا أَمْث الَكُمْ عَنَى أَبْنَاءَ اَلْمَوَالِي اَلْمُعْتَقِينَ.» (مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علیهم السلام، گردآورنده علی اکبر غفاری، هدایت الله مسترحمی و …، بیروت_لبنان، دار إحیاء التراث العربی، ۱۳۶۸، ج۶۴، ص۱۷۴) (به سندش از يعقوب بن قيس كه امام صادق عليه السّلام به او فرمود: اگر رو برگردانيد به جاى شما مردمى آيند جز شما وانگه نباشند به مانند شما (۳۸-محمد) فرزندان آزاد شده موالى را قصد كرده.)
17. «حَدَّثَنَا صَالِحُ بْنُ أَبِي صَالِحٍ، مَوْلَى عَمْرِو بْنِ حُرَيْثٍ قَالَ: سَمِعْتُ أَبَا هُرَيْرَةَ، يَقُولُ: ذُكِرَتِ الأَعَاجِمُ عِنْدَ النَّبِيِّ صَلَّىاللَّهُعَلَيْهِوَسَلَّمَ، فَقَالَ النَّبِيُّ صَلَّىاللَّهُعَلَيْهِوَسَلَّمَ: «لَأَنَا بِهِمْ أَوْ بِبَعْضِهِمْ أَوْثَقُ مِنِّي بِكُمْ أَوْ بِبَعْضِكُمْ.» (ترمذی، محمد بن عیسی، سنن الترمذی، تحقیق إبراهيم عطوة عوض المدرس فی الأزهر الشريف، مصر، شركة مكتبة ومطبعة مصطفى البابی الحلبی، ۱۳۹۵ق، چاپ دوم، ج۵، ص۷۲۵) (ابوهریره گوید: از موالی یا عجمهای نزد رسول خدا (صلّیاللهعلیهوآلهوسلم) سخنی رفت، حضرت فرمود: سپس فرمود: به خدا قسم! البته من اعتمادم به آن ها بیشتر از شما یا بعض شماست.)
18. امام علی(علیهالسلام): «ضَرَبْتُمُوهُمْ عَلَى تَنْزِيلِهِ وَ لاَ تَنْقَضِي اَلدُّنْيَا حَتَّى يَضْرِبُوكُمْ عَلَى تَأْوِيلِهِ.» (حمیری، عبدالله بن جعفر، قرب الاسناد، محقق مؤسسة آل البیت علیهم السلام لإحیاء التراث، قم، مؤسسة آل البیت علیهم السلام لإحیاء التراث، ۱۴۱۳ق، ص۱۱۰) (شما بر سر تنزيل قرآن با آنان جنگيديد و دنيا به آخر نمى رسد تا آن كه آنان بر سر تأويل قرآن با شما بجنگند.)
19. «وَلَوْ نَزَّلْنَاهُ عَلَى بَعْضِ الْأَعْجَمِينَ، فَقَرَأَهُ عَلَيْهِمْ مَا كَانُوا بِهِ مُؤْمِنِينَ؛ و اگر آن را بر برخی از غیر عرب ها نازل کرده بودیم، و او آن را بر عرب ها میخواند، باز هم به آن ایمان نمی آوردند!!» (الشعرا، ۱۹۸ و ۱۹۹)
20. امام صادق(علیهالسلام): «لو اُنزِلَ القرآنُ على العَجَمِ ما آمَنَت بهِ العَرَبُ و قد نَزَلَ علَى العَرَبِ فَآمَنَت بهِ العَجَمُ فهذهِ فَضيلَةُ العَجَمِ.» (قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، محقق طیب جزایری، قم، دارالکتاب، ۱۴۰۴ق، ج ۲، ص ۱۲۴) (اگر قرآن بر غير عربها نازل مى شد، عربها به آن ايمان نمى آوردند. در حالى كه بر عربها نازل شد و عجمها به آن ايمان آوردند و اين فضيلتى است براى عجمها.)
21. «وَآخَرِينَ مِنْهُمْ لَمَّا يَلْحَقُوا بِهِمْ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ؛ و [نیز پیامبر را] بر مردمی دیگر [از عرب و غیر عرب] که هنوز به آنان نپیوسته اند [برانگیخت]. و او توانای شکست ناپذیر و حکیم است.» (الجمعه، ۳)
22. «إِنْ يَشَأْ يُذْهِبْكُمْ أَيُّها النَّاسُ وَيَأْتِ بِآخَرِينَ وَكَانَ اللَّهُ عَلَى ذَلِكَ قَدِيرًا؛ ای مردم! اگر خدا بخواهد همه شما را از میان برمی دارد، و گروه دیگری را [به جای شما] میآورد؛ و خدا همواره بر این کار تواناست.» (النساء، ۱۳۳) وقتى اين آيه شريفه بر رسول خدا 6 نازل شد، دست مبارك خود را به پشت سلمان فارسى زد و فرمود: آن قومى كه مىآيند و در قبول اسلام و دعوت حق تعالى از شما اعراب پيشى مىگيرند، قوم اين مردند.» (طباطبايى، محمد حسين، ترجمه تفسير الميزان، قم، دفتر انتشارات اسلامی (وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم)، 1374، چاپ پنجم، ج۵، ص۱۶۸)
23. «أُولَئِكَ الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ وَالْحُكْمَ وَالنُّبُوَّةَ فَإِنْ يَكْفُرْ بِهَاهَ ؤُلَاءِ فَقَدْ وَكَّلْنَا بِها قَوْمًا لَيْسُوا بِها بِكَافِرِينَ؛ آنان کسانی هستند که به ایشان کتاب ومنصب داوری ونبوّت دادیم؛ پس اگر اینان [که به سبب مشرک بودنشان دشمنی و مخالفت میکنند] به این حقایق [که پایههای آیین الهی اند] کفر ورزند، یقیناً گروهی را [برای نگهبانی و مراعات امر نبوّت و برنامه دین] میگماریم که نسبت به آنها کافر نیستند.» (الانعام، ۸۹)
24. «قال المجلسي في قوله تعالى: «فَإِنْ يَكْفُرْ بِها هؤُلاءِ فَقَدْ وَكَّلْنا بِها قَوْماً لَيْسُوا بِها بِكافِرِينَ». أقول: فسّر القوم بالشيعة أو أولاد العجم.» (قمی، عباس، سفینة البحار و مدینة الحکم و الآثار مع تطبیق النصوص الواردة فیها علی بحار الأنوار، قم، اسوه، بیتا، ج۶، ص۱۶۷) (علامه مجلسی در مورد آیه ۸۹ انعام میفرماید: قوم را به شیعه یا فرزندان عجم تفسیر کردهاند.)
25. «إِلَّا تَنْفِرُوا يُعَذِّبْكُمْ عَذَابًا أَلِيمًا وَيَسْتَبْدِلْ قَوْمًا غَيْرَكُمْ وَلَا تَضُرُّوهُ شَيْئًا وَاللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ؛ اگر باششتاب بیرون نروید، خدا شما را به عذابی دردناک عذاب میکند و گروه دیگری را به جای شما میآورد؛ و شما [با نرفتن به میدان نبرد] هیچ زیانی به خدا نمی رسانید؛ و خدا بر هر کاری تواناست.» (التوبه، ۳۹)
26. «وقيل: هم أبناء فارس، عن سعيد بن جبير.» (طبرسى، فضل بن حسن، مجمع البيان فی تفسير القرآن، مصحح فضل الله يزدى طباطبايى و هاشم رسولى، تهران، ناصر خسرو، 1372، چاپ سوم، ج۵، ص۴۷) (سعید بن جبیر در مورد آیه
27. ۳۹ توبه میگوید: آنها فرزندان فارس هستند.)
28. «وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ؛ و ما میخواستیم به آنان که در آن سرزمین به ناتوانی و زبونی گرفته شده بودند، نعمتهای با ارزش دهیم، و آنان را پیشوایان مردم و وارثان [اموال، ثروت ها و سرزمینهای فرعونیان] گردانیم.» (القصص، ۵)
29. «وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَلَيُممَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَى لَهُمْ وَلَيُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا يَعْبُدُونَنِي لَايُشْرِكُونَ بِي شَيْئًا وَمَنْ كَفَرَ بَعْدَ ذَلِكَ فَأُولَئِكَ هُمُ الْففَاسِقُونَ؛ خدا به کسانی از شما که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده اند، وعده داده است که حتماً آنان را در زمین جانشین [دیگران] کند، همان گونه که پیشینیان آنان را جانشین [دیگران] کرد، و قطعاً دینشان را که برای آنان پسندیده به سودشان استوار و محکم نماید، و یقیناً ترس و بیمشان را تبدیل به امنیت کند، [تا جایی که] فقط مرا بپرستند [و] هیچ چیزی را شریک من نگیرند. و آنان که پس از این نعمتهای ویژه ناسپاسی ورزند [در حقیقت] فاسقاند.» (النور، ۵۵)
30. «هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ؛ اوست که پیامبرش را با هدایت و دین حق فرستاد، تا آن را بر همه ادیان پیروز گرداند، هر چند مشرکان خوش نداشته باشند.» (التوبه، ۳۳)
31. «وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُها عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ؛ و همانا ما پس از تورات در زبور نوشتیم که زمین را بندگان شایسته ما به میراث میبرند.» (الانبیا، ۱۰۵)
32. پیامبراکرم(صلیاللهعلیهوآلهوسلم): «یخرجُ ناسٌ مِنَ المَشرِقِ فَيُوَطِّئونَ لِلمَهدِيِ سُلطانَهُ.» (اربلی، علی بن عیسی، كشف الغمة في معرفة الأئمة، شارح جعفر سبحانی تبریزی، تبریز، بنی هاشمی، ۱۳۸۱ق، ج ۲، ص۴۷۷) (مردمى از مشرق قيام مىكنند و زمينه حكومت مهدى (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) را فراهم مىآورند.)
33. پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآلهوسلم): «أفضَلُ أعمالِ اُمَّتي إنتظارُ الفَرَجِ مِنَ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ.» (ابن بابویه، محمد بن علی، کمال الدین و تمام النعمه، مصحح علی اکبر غفاری، تهران، اسلامیه، ۱۳۹۵ق، چاپ دوم، ج۲، ص۶۴۴) (افضل اعمال امّت من انتظار فرج از ناحيه خداى تعالى است.)
34. پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآلهوسلم): «أفضَلُ جِهادِ اُمَّتي انتِظارُ الفَرَجِ.» (ابن شعبه حرانی، حسن بن علی، تحف العقول عن آل الرسول صلى الله عليهم، مصحح علی اکبر غفاری، قم، مؤسسة النشر الاسلامی (التابعه) لجماعة المدرسين بقم المشرفة، ۱۴۰۴ق، چاپ دوم، ص۳۷) (برترین جهاد امت من، انتظار فرج است.)
35. پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآلهوسلم): «أَفْضَلُ الْعِبَادَةِ انْتِظَارُ الْفَرَجِ.» (ابن بابویه، محمد بن علی، کمال الدین و تمام
36. النعمه، مصحح علی اکبر غفاری، تهران، اسلامیه، ۱۳۹۵ق، چاپ دوم، ج۱، ص۲۸۷) (برترین عبادت انتظار فرج است.)
37. «ما این واقعیت و حقیقت را در سیاست خارجی و بین الملل اسلامیمان بارها اعلام نمودهایم که درصدد گسترش نفوذ اسلام در جهان و کم کردن سلطه جهانخواران بوده و هستیم. حال اگر نوکران امریکا نام این سیاست را توسعه طلبی و تفکر تشکیل امپراتوری بزرگ میگذارند، از آن باکی نداریم و استقبال میکنیم. ما درصدد خشکانیدن ریشههای فاسد صهیونیزم، سرمایه داری و کمونیزم در جهان هستیم. ما تصمیم گرفتهایم، به لطف و عنایت خداوند بزرگ، نظامهایی را که بر این سه پایه استوار گردیدهاند نابود کنیم؛ و نظام اسلام رسول الله – صلی الله علیه و آله و سلم – را در جهان استکبار ترویج نماییم. و دیر یا زود ملتهای دربند شاهد آن خواهند بود.» (خمينى، روحالله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خمينى (س)، ۱۳۸۹، چاپ پنجم، ج۲۱، ص۸۱)
38. «ما با تمام وجود از گسترش باجخواهی و مصونیت کارگزاران امریکایی، حتی اگر با مبارزه قهرآمیز هم شده باشد، جلوگیری میکنیم. ان شاء الله ما نخواهیم گذاشت از کعبه و حج، این منبر بزرگی که بر بلندای بام انسانیت باید صدای مظلومان را به همه عالم منعکس سازد و آوای توحید را طنین اندازد، صدای سازش با امریکا و شوروی و کفر و شرک نواخته شود. و از خدا میخواهیم که این قدرت را به ما ارزانی دارد که نه تنها از کعبه مسلمین، که از کلیساهای جهان نیز ناقوس مرگ امریکا و شوروی را به صدا درآوریم.» (خمينى، روحالله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خمينى (س)، ۱۳۸۹، چاپ پنجم، ج۲۱، ص۸۲)
39. «مسلمانان جهان و محرومین سراسر گیتی از این برزخ بیانتهایی که انقلاب اسلامی ما برای همه جهانخواران آفریده است احساس غرور و آزادی کنند؛ و آوای آزادی و آزادگی را در حیات و سرنوشت خویش سر دهند و بر زخمهای خود مرهم گذارند؛ که دوران بن بست و نا امیدی و تنفس در منطقه کفر به سر آمده است، و گلستان ملتها رخ نموده است. و امیدوارم همه مسلمانان شکوفههای آزادی و نسیم عطر بهاری و طراوت گلهای محبت و عشق و چشمه سارِ زلال جوشش اراده خویش را نظاره کنند. همه باید از مرداب و باتلاق و سکوت و سکونی که کارگزاران سیاست امریکا و شوروی بر آن تخم مرگ و اسارت پاشیدهاند به درآییم.» (خمينى، روحالله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خمينى (س)، ۱۳۸۹، چاپ پنجم، ج۲۱، ص۸۲)
40. «ما برای احقاق حقوق فقرا در جوامع بشری تا آخرین قطره خون دفاع خواهیم کرد. امروز جهان تشنه فرهنگ اسلام ناب محمدی است. و مسلمانان در یک تشکیلات بزرگ اسلامی رونق و زرق و برق کاخهای سفید و سرخ را از بین خواهند برد. امروز خمینی آغوش و سینه خویش را برای تیرهای بلا و حوادث سخت و برابر همه توپها و موشکهای دشمنان باز کرده است و همچون همه عاشقان شهادت، برای درک شهادت روزشماری میکند. جنگ ما جنگ عقیده است، و جغرافیا و مرز نمیشناسد. و ما باید در جنگ اعتقادیمان بسیج بزرگ سربازان اسلام را در جهان به راه اندازیم.» (خمينى، روحالله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خمينى (س)، ۱۳۸۹، چاپ پنجم، ج۲۱، ص۸۲)
41. پيامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآلهوسلم): «لِلَّهِ مِنْ عِبَادِهِ خِيَرَتَانِ فَخِيَرَتُهُ مِنَ اَلْعَرَبِ قُرَيْشٌ وَ مِنَ اَلْعَجَمِ فَاررِسُ وَ كَانَ يَقُولُ عَلِيُّ بْنُ اَلْحُسَيْنِ أَنَا اِبْنُ اَلْخِيَرَتَيْنِ لِأَنَّ جَدَّهُ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّىاَللَّهُعَلَيْهِوَآلِهِ وَ أُمَّهُ بِنْتُ يَزْدَجَرْدَ اَلْمَلِكِ وَ أَنْشَأَ أَبُواَلْأَسْوَدِ وَ إِنَّ غُلاَمماً بَيْنَ كِسْرَى وَ هَاشِمٍ لَأَكْرَمُ مَنْ نِيطَتْ عَلَيْهِ اَلتَّمَائِمُ.» (مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علیهم السلام، گردآورنده علی اکبر غفاری، هدایت الله مسترحمی و …، بیروت_لبنان، دار إحیاء التراث العربی، ۱۳۶۸، ج۴۶، ص۴) (خداوند از بين مردم دو تيره انتخاب نمود از عربها قريش را و از غير عرب مردم فارسى زبان را و حضرت على بن الحسين ميفرمود من فرزند دو تيره منتخب خدايم زيرا جدش پيغمبر و مادرش دختر يزدجرد بود. ابو الاسود دئلى در همين مضمون اين شعر را سروده: و ان غلاما بين كسرى و هاشم لا كرم من نيطت عليه التمائم.)
42. امام باقر(علیهالسلام): «كَأَنِّي بِقَوْمٍ قَدْ خَرَجُوا بِالْمَشْرِقِ يَطْلُبُونَ اَلْحَقَّ فَلاَ يُعْطَوْنَهُ ثُمَّ يَطْلُبُونَهُ فَلاَ يُعْطَوْنَهُ فَإِذَا رَأَوْا ذَلِكَ وَضَعُوا سُيُوفَهُمْ عَلَى عَوَاتِقِهِمْ فَيُعْطَوْنَ مَا سَأَلُوهُ فَلاَ يَقْبَلُونَهُ حَتَّى يَقُومُوا وَ لاَيَدْفَعُونَها إِلاَّ إِلَى صَاحِبِكُمْ قَتْلاَهُمْ شُهَدَاءُ أَمَا إِنِّي لَوْ أَدْرَكْتُ ذَلِكَ لاَسْتَبْقَيْتُ نَفْسِي لِصَاحِبِ هَذَا اَلْأَمْرِ.» (نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبة، تهران، مکتبة الصدوق، ۱۳۹۷ق، ص۲۷۳) (گوئى مىبينم كه قومى در مشرق خروج كردهاند و خواستار حقّاند ولى به ايشان داده نمىشود، باز خواستار آن مىشوند و به آنان داده نمىشود، پس چون چنين مىبينند شمشيرهاى خود را بر گردن خويش مىافكنند (آمادۀ كارزار مىشوند) پس آنچه مىطلبند به ايشان بدهند ولى ايشان از پذيرفتن آن خوددارى مىكنند تا اينكه قيام نمايند و آن را به كسى باز ندهند مگر به صاحب شما، كشتگانشان شهيدند، بدانيد اگر من خود آن را در مىيافتم حتما خود را براى صاحب اين امر نگاه مىداشتم.)
43. امام کاظم(علیهالسلام) میفرماید: «قَالَ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ قُمَّ يَدْعُو اَلنَّاسَ إِلَى اَلْحَقِّ يَجْتَمِعُ مَعَهُ قَوْمٌ كَزُبَرِ اَلْحَدِيدِ لاَ تُزِلُّهُمُ اَلرِّيَاحُ اَلْعَوَاصِفُ وَ لاَ يَمَلُّونَ مِنَ اَلْحَرَبِ وَ لاَ يَجْبُنُونَ وَ عَلَى اَللَّهِ يَتَوَكَّلُونَ وَ اَلْعاقِبَهٌ لِلْمُتَّقِينَ.» (مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علیهم السلام، گردآورنده علی اکبر غفاری، هدایت الله مسترحمی و …، بیروت_لبنان، دار إحیاء التراث العربی، ۱۳۶۸، ج ۵۷، ص۲۱۶) (مردى از اهل قم مردم را بحق بخواند و با گروهى چون پارههاى آهن به پا خيزند كه بادهاى تند آنها را نلغزاند، و جز نبرد ندانند و نخواهند و بر خدا توكل دارند و سرانجام از آن پرهيزكارانست.)
44. امام کاظم(علیهالسلام): «قُمُّ عُشُّ آلِ مُحَمَّدٍ وَ مَأْوَى شِيعَتِهِمْ.» (مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علیهم السلام، گردآورنده علی اکبر غفاری، هدایت الله مسترحمی و …، بیروت_لبنان، دار إحیاء التراث العربی، ۱۳۶۸، ج ۵۷، ص ۲۱۴) (قم، جايگاه و پايگاه خاندان محمّد (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) و پناهگاه شيعيانشان است.)
45. «عَنْ وَاسِطِ بْنِ سُلَيْمَانَ عَنْ أَبِي اَلْحَسَنِ اَلرِّضَا عَلَيْهِ السَّلاَمُ قَالَ: إِنَّ لِلْجَنَّةِ ثَمَانِيَةَ أَبْوَابٍ وَ لِأَهْلِ قُمَّ وَاحِدٌ مِنْها فَطُوبَى لَهُمْ ثُمَّ طُوبَى لَهُمْ ثُمَّ طُوبَى لَهُمْ.» (مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علیهم السلام، گردآورنده علی اکبر غفاری، هدایت الله مسترحمی و …، بیروت_لبنان، دار إحیاء التراث العربی، ۱۳۶۸، ج ۵۷، ص ۲۱۵) (بسندى از امام هشتم عليه السّلام كه بهشت ۸ در دارد و يكى از آن اهل قم است و خوشا بحال آنها-تا سه بار-فرمود.)
46. «وَ عَنْ يَعْقُوبَ بْنِ يَزِيدَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ جَمِيلِ بْنِ دَرَّاجٍ عَنْ زُرَارَةَ بْنِ أَعْيَنَ عَنِ اَلصَّادِقِ عَلَيْهِ ا السَّلاَمُ قَالَ: أَهْلُ خُرَاسَانَ أَعْلاَمُنَا وَ أَهْلُ قُمَّ أَنْصَارُنَا وَ أَهْلُ كُوفَةَ أَوْتَادُنَا وَ أَهْلُ هَذَا اَلسَّوَادِ مِنَّا وَ نَحْنُ مِنْهُمْ.» (مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علیهم السلام، گردآورنده علی اکبر غفاری، هدایت الله مسترحمی و …، بیروت_لبنان، دار إحیاء التراث العربی، ۱۳۶۸، ج ۵۷، ص ۲۱۴) (بسندى از امام صادق عليه السّلام كه مردم خراسان پرچمهاى ما باشند و مردم قم ياران ما و مردم كوفه ميخهاى سازمان ما و مردم اين سواد از ما باشند و ما از آنها.)
47. «وَ رُوِيَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَهْلِ اَلرَّيِّ: أَنَّهُمْ دَخَلُوا عَلَى أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِالسّالسَّلاَمُ وَ قَالُوا نَحْنُ مِنْ أَهْلِ اَلرَّيِّ فَقَالَ مَرْحَباً بِإِخْوَانِنَا مِنْ أَهْلِ قُمَّ فَقَالُوا نَحْنُ مِنْ أَهْلِ اَلرَّيِّ فَأَعَادَ اَلْكَلاَمَ قَالُوا ذَلِكَ مِرَاراً وَ أَجَابَهُمْ بِمِثْلِ مَا أَجَابَ بِهِ أَوَّلاً فَقَالَ إِننَّ لِلَّهِ حَرَماً وَ هُوَ مَكَّهُ وَ إِنَّ لِلرَّسُولِ حَرَماً وَهُوَ اَلْمَدِينَهُ وَ إِنَّ لِأَمِيرِ اَلْمُؤْمِنِينَ حَرَماً وَ هُوَ اَلْكُوفَهُ وَ إِنَّ لَنَا حَرَماً وَ هُوَ بَلْدَةُ قُمَّ وَ سَتُدْفَنُ فِيها اِمْرَأَةٌ مِنْ أَوْلاَدِي تُسَمَّى فَاطِمَهَ فَمَنْ زَارَها وَجَبَتْ لَهُ اَلْجَنَّهُ قَالَ اَلرَّاوِي وَ كَانَ هَذَا اَلْكَلاَمُ مِنْهُ قَبْلَ أَنْ يُولَدَ اَلْكَاظِمُ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ.» (مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علیهم السلام، گردآورنده علی اکبر غفاری، هدایت الله مسترحمی و…، بیروت_لبنان، دار إحیاء التراث العربی، ۱۳۶۸، ج۵۷، ص۲۱۶) (و از گروهی از مردم رى روايت است كه بر ابی عبدالله (علیهالسلام) وارد شدند و گفتند: ما اهل رى هستيم، فرمود: مرحبا به برادران قمى ما، گفتند ما اهل رى هستيم و سخن خود را باز گفت، چند بار گفتند و همان پاسخ را شنيدند. پس فرمود: خدا را حرمى است كه مكه است و رسول خدا را حرمی كه مدينه است و اميرالمؤمنين را حرمى كه كوفه است و ما را هم حرمى كه شهر قم است و البته در آن زنى از فرزندانم به خاك رود به نام فاطمه و هر كه زيارت كند بهشتش واجب شود. راوى گفت: اين سخن او پيش از اين بود كه امام كاظم (علیهالسلام) زائيده شود.)
48. پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآلهوسلم): «لَمَّا أُسْرِيَ بِي إِلَى اَلسَّمَاءِ اَلرَّابِعَةِ نَظَرْتُ إِلَى قُبَّةٍ مِنْ لُؤْلُؤٍ لَهها أَرْبَعَةُ أَرْكَانٍ وَ أَرْبَعَةُ أَبْوَابٍ كُلُّها مِنْ إِسْتَبْرَقٍ أَخْضَرَ قُلْتُ يَا جَبْرَئِيلُ مَا هَذِهِ اَلْقُبَّةُ اَلَّتِي لَمْ أَرَ فِي اَلسَّمَاءِ اَلرَّابِعَةِ أَحْسَنَ مِنْها فَقَالَ حَبِيبِي مُحَمَّدٌ هَذِهِ صُورَةُ مَدِينَةٍ يُقَالُ لَها قُمُّ يَجْتَمِعُ فِيها عِبَادُ اَللَّهِ اَلْمُؤْمِنُونَ يَنْتَظِرُونَ مُحَمَّداً وَ شَفَاعَتَهُ لِلْقِيَامَةِ وَ اَلْحِسَابِ يَجْرِي عَلَيْهِمُ اَلْغَمُّ وَ اَلْهَمُّ وَ اَلْأَحْزَانُ وَ اَلْمَكَارِهُ.» (مفید، محمد بن محمد، الاختصاص، محقق علیاکبر غفاری و محمود محرمی زرندی، قم، الموتمر العالمى لالفية الشيخ المفيد، ۱۴۱۳ق، چاپ اول، ص۱۰۱) (چون مرا به آسمان چهارم بردند نگاه كردم به گنبدى از لؤلؤ كه ۴ پايه و ۴ در داشت و چون ديباى سبز بود، گفتم: اى جبرئيل اين گنبد چيست كه در آسمان چهارم بهتر از آن نديدم، فرمود: دوستم محمّد، اين صورت شهريست كه به آن قم گويند كه مردمى با ايمان در آن گرد آيند، منتظر محمّد صلّىاللّهعليهوآلهوسلم و شفاعت او در قيامت و روز حساب، دچار اندوه و گرفتارى و بديها باشند.)
منابع
الاحتجاج
الامالی
النوادر للراوندی
تفسیر نورالثقلین
کلیات حدیث قدسی
کنز العمّال فی سنن الاقوال و الافعال
مکارم الاخلاق
اسرار الحکم
الاختصاص
الإحتجاج على أهل اللجاج للطبرسی
الإرشاد فی معرفة حجج الله على العباد
البرهان فیتفسير القرآن
التفسير المنسوب إلى الإمام الحسن العسكری عليهالسلام
التوحید
الخرائج و الجرائح
الخصال
الزام الناصب فی اثبات الحجه الغائب عجلاللهتعالیفرجهالشریف
السعود فی النفوس منضود (نام درست کتاب: سعد السعود للنفوس منضود
الغیبة
الفقه المنسوب علی الامام الرضاعلیهالسلام
الکافی
اللهوف فی قتلى الطفوف
المحاسن
الواعظین (نام کامل کتاب: روضة الواعظين و بصيرة المتعظين)
الوافی
امالی المرتضی
إثبات الهداة بالنصوص و المعجزات
بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علیهم السلام
بیانات مقام معظم رهبری
تحف العقول عن آل الرسول صلىاللهعليهمترجمه تفسير المیزان
تفسير الصافی
تفسیر العیاشی
تفسیر القمی
دعائم الاسلام
زیارت عاشورا
سفینة البحار و مدینة الحکم و الآثار مع تطبیق النصوص الواردة فیها علی بحار الأنوار
سنن الترمذی
شرح اصول الکافی
صحیح مسلم
صحیفه امام
صحیفه سجادیه
عده الداعی
عقد الدرر فی اخبار المنتظر
علم الیقین
غرر الحکم و دررالکلم
قرآن کریم
قرب الاسناد
كشف الغمة في معرفة الأئمة
كمال الدين و تمام النعمة
کلیات حدیث قدسی
مجمع البيان فی تفسير القرآن
مختصر البصائر
مصباح الشریعه
معانی الاخبار
مفاتیح الجنان
مکارم الاخلاق
من لایحضره الفقیه
موسوعة الامام امیرالمؤمنین علی بن ابیطالبعلیهالسلام
موسوعة كلمات الامام الحسين عليهالسلام
نهج البلاغه