1. خانه
  2. slash
  3. آینده جهان در قرآن
  4. slash
  5. معنای دین و ارتباط میان دینداری و بشارت خدا برای آینده

انتظار ظهور در اوج ناچاری و میوه این انتظار

در سوره مبارکه یونس آیه 20 آمده است: «و یقولون لو لا أنزل علیه آیة من ربه فقل أنّما الغیب لله فانتظروا إنّی معکم من المنتظرین؛ می‌گویند چرا از جانب خدا یک آیه و نشانه‌ای نمی‌آید که همه چیز روشن شود؟ به آن‌ها بگو که غیب دست خداست. منتظر باشید! من هم با شما منتظرم. نوبت این هم می‌رسد که آن آیه بیاید.» در سوره شعرا، آیه چهار گفته شده بود اگر بخواهیم یک آیه از آسمان برایشان نازل می‌کنیم، که همه آن‌ها خاضع شوند و در اینجا عنوان شده که غیب در دستان خداست و شما منتظر باشید! من هم با شما منتظرم که این اتفاق بیفتد. امام صادق (علیه‌السلام) فرمود: منظور از غیب همان ظهور «قائم» است، که دست خداست و در اختیار ما نیست. (بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۲۴)

یکی از دلایل زیبای اتفاق افتادن صیحه آسمانی در چند ماه قبل از ظهور، رحمانیت خداوند است. خدای مهربان فرصت می‌دهد که همه طالبان حق و حقیقت توبه کرده و آماده شوند و حجت بر همگان تمام شود و این مسأله را در آیه 158 سوره مبارکه انعام بیان کرده، آنجا که می‌فرماید هَلْ يَنْظُرُونَ إِلَّا أَنْ تَأْتِيَهُمُ الْمَلَائِكَةُ أَوْ يَأْتِيَ رَبُّكَ أَوْ يَأْتِيَ بَعْضُ آيَاتِ رَبِّكَ يَوْمَ يَأْتِي بَعْضُ آيَاتِ رَبِّكَ لَا يَنْفَعُ نَفْسًا إِيمَانُهَا لَمْ تَكُنْ آمَنَتْ مِنْ قَبْلُ أَوْ كَسَبَتْ فِي إِيمَانِهَا خَيْرًا قُلِ انْتَظِرُوا إِنَّا مُنْتَظِرُونَ؛ آیا جز این انتظار دارند که فرشتگانِ [عذاب] به سویشان آیند، یا [قیامت] پروردگارت [که روز جلوه کامل حق و ظهور و انکشاف تام توحید است] بیاید، یا برخی از نشانه‌های پروردگارت [مانند مرگ و آثار پس از آن] تحقق یابد؟ روزی که برخی از نشانه‌های پروردگارت به ظهور آید، ایمان آوردن کسی که پیش از این ایمان نیاورده یا در حال ایمانش عمل شایسته‌ای انجام نداده سودی نخواهد داشت. بگو: [شما با این وضع ناروایی که دارید] منتظر [عذاب] باشید. ما هم منتظریم [که عذاب خدا به شما برسد.].» روزی که آن آیه بیاید، دیگر ایمان آوردن به درد نمی‌خورد. آن آیه کی قرار است بیاید؟ امام صادق (علیه‌السلام) فرمودند: آن روزی که خدا می‌گوید اگر که بیاید دیگر ایمان به درد نمی‌خورد، روز ظهور«قائم» است. وقتی «قائم» ظاهر شد و از غیب در آمد؛ آن آیه رسیده است.

گاهی دیده می‌شود از نسل مسیحی و یهودی یا  از سایر ادیان، مؤمنی به دنیا می‌آید یا فرزندانشان در اثر مطالعه، تبلیغات و فعالیت‌هایی که اهل حق در دنیا می‌کنند، با حقانیّت آشنا شده و شیعه می‌شوند؛ لذا این فرصت از سر رحمت برای جداسازی اهل حق و باطل داده شده است. خداوند در سوره مبارکه طارق آیات 15 تا 17 می‌فرماید: «إِنَّهُمْ يَكِيدُونَ كَيْدًا وَأَكِيدُ كَيْدًا فَمَهِّلِ الْكَافِرِينَ أَمْهِلْهُمْ رُوَيْدًا؛ آنان همواره [برای خاموش کردن نور حق] حیله می‌کنند و من [هم در برابر آنان] چاره و تدبیری [مناسب] می‌کنم. پس کافران را مهلت ده و مدت اندکی آنان را در این حالی که هستند، واگذار.»  کافران کید می‌کنند و خدا می‌فرماید من هم کید می‌کنم. در اینجا نیز مانند آیات قبل خطاب به پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) و مؤمنین، می‌فرماید: به کافرین فرصت بدهید! تا کی باید به آن‌ها فرصت داد؟ امام صادق (علیه‌السلام) فرمودند: منظور از مهلت به کافران این است که تا زمان ظهور «قائم» به آن‌ها فرصت داده شود تا اگر کسی می‌خواهد برگردد، توبه کند و برای کسی حجتی باقی نماند. باید این مرز مشخص شود تا دیگر با هم  قاطی نباشند؛ (علل الشرائع، ج۱، ص۱۴۷) چون قرآن فرمود: من عذابم را زمانی نازل می‌کنم که دیگر مومنین و کافران کاملاً تفکیک شده باشند.

مضطر یعنی کسی که به اوج ناچاری رسیده است، اوج آن نیازی که باید خدا به دادش برسد و کمکش کند. سوره مبارکه نمل آیه 62 می‌فرماید«أَمَّنْ يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَيَكْشِفُ السُّوءَ وَيَجْعَلُكُمْ خُلَفَاءَ الْأَرْضِ أَإِلَٰهٌ مَعَ اللَّهِ قَلِيلًا مَا تَذَكَّرُونَ؛ [آیا آن شریکان انتخابی شما بهترند] یا آنکه وقتی درمانده‌ای او را بخواند اجابت می‌کند و آسیب و گرفتاریش را دفع می‌نماید، و شما را جانشینان [دیگران در روی] زمین قرار می‌دهد؟ آیا با خدا معبودی دیگر هست [که شریک در قدرت و ربوبیت او باشد؟!] اندکی متذکّر و هوشیار می‌شوند.»

امام (علیه‌السلام) فرمودند که مضطر امام زمان (علیه‌السلام) است. او مضطر است که همه فرزندانش را در حال نابودی می‌بیند و این اضطرار به جایی می‌رسد که دیگر می‌گوید: خدایا دیگر بس است! در روایت داریم حضرت کنار کعبه تا صبح این آیه را می‌خواند: «أمن یجیب المضطر إذا دعاه و یکشف السوء» بعد به او اجازه ظهور داده می‌شود. (الغیبة للنعمانی، ص۳۱۴) در ادامه آیه که اکثرا به آن توجهی نمی‌شود، می‌فرماید «و یجعلکم خلفاء الارض» و شما را خلیفه زمین قرار می‌دهد. وقتی که راجع به کلمه مضطر صحبت می‌کنیم باید حواسمان باشد که خودمان هم مضطریم. هیچ وقت به این اندازه و در این سطح مانند زمانه ما اضطرار در کره زمین رخ نداده است؛ که میلیون‌ها انسان، آب، برق، گاز، غذا، امکانات بهداشتی، امنیّت، خواب و هیچ امکاناتی برای حیات نداشته باشند. کودکان فلسطینی می‌گویند ما هیچ وقت بزرگ نمی‌شویم؛ ما شهید می‌شویم. چیزی به اسم آینده، بزرگ شدن و دیدن آینده در ذهن این کودکان نیست و این اضطرار است که دارد ظهور می‌کند و نشان می‌دهد که حجم اضطرار زمین دارد به اوج خود می‌رسد. نقطه‌ای که دیگر جایی برای ادامه این وضعیت وجود ندارد و باید حتماً یک فرجی شده و ریشه این ظالمین کنده شود و این میلیون‌ها انسان آزاد شوند، خیلی نزدیک است. این بشارت و قانون خداست که هر قدر حجم اضطرار بالا می‌رود، فرج نزدیکتر می‌شود. امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) قانون نظام خلقت را یادآور می‌شود «عِنْدَ تَنَاهِي الشِّدَّةِ، تَكُونُ الْفَرْجَةُ وَ عِنْدَ تَضَايُقِ حَلَقِ الْبَلَاءِ، يَكُونُ الرَّخَاءُ؛ چون سختى‌ها به نهايت رسد، گشايش پديد آيد و آن هنگام كه حلقه‌هاى بلا تنگ گردد آسايش فرا رسد.» (نهج البلاغه، حکمت ۳۵۱) آن موقع که شدت به اوج و انتهای خودش رسید، حتماً فرج حاصل می‌شود. این قانون در نظام خلقت هم اجرا می‌شود؛ این سنت خداست؛ مثلاً از غروب که هوا تاریک می‌شود، تاریکی به مرور زیاد شده تا به اوج می‌رسد و بعد در آن افق تاریک، یک روشنایی عمود می‌زند، که به آن فجر کاذب می‌گویند، سپس کم ‌کم این نور توسعه پیدا می‌کند این نور فجر صادق است؛ حالا دیگر همه جا کم کم روشن می‌شود که به آن طلوع اول می‌گویند و فاصله بین طلوع اول و طلوع کامل خورشید که طلوع دوم است؛ بین الطلوعین می‌نامند. امام علی (علیه‌السلام) می‌فرماید: فرج همیشه آن جایی دست می‌دهد که شدت اوج پیدا می‌کند. قرآن حد این ناامیدی را چنین نشان می‌دهد: خیلی از مؤمنین می‌گویند که به ما دروغ گفته‌اند؛ فرج و نصرت خدا نخواهد آمد «مَتَى نَصْرُ اللَّهِ؟» پس یاری خدا کو؟ کجاست؟ یعنی دیگر دارند ناامید می‌شوند و خیلی تحت فشار قرار می‌گیرند. «… حَتَّىٰ يَقُولَ الرَّسُولُ وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ مَتَىٰ نَصْرُ اللَّهِ أَلَا إِنَّ نَصْرَ اللَّهِ قَرِيبٌ؛ همانا نصرت خدا نزدیک است.» بله وقتی سختی به اوج رسید، آن اتفاق می‌افتد. اضطرار وقتی در سطح جهان به اوج خودش می‌رسد معلوم است اضطرار معمولی نیست؛ بلکه اضطرار جمعی و جهانی است؛ چون می‌گوید: «وَيَجْعَلُكُمْ خُلَفَاءَ الْأَرْضِ؛ شما خلیفه و جانشین خدا روی زمین خواهید شد؛ یعنی باید صدای جهان از شدت اضطرار بلند شود. دنیا الان از استکبار، ظلم، بی‌عدالتی، فساد، دروغگویی و نفاق خسته شده و می‌شنویم، که صدای دنیا کم کم در حال بلند شدن است.»

انسان‌ در دین‌داری باید به روشی که خدا راضی است عمل نماید؛ زیرا تنها با آن روش می‌تواند، خلیفة الله شده و به هدف خلقت خود برسد. خداوند در آیه 55 سوره مبارکه نور فرموده است: «وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ؛ خدا به کسانی از شما که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده‌اند، وعده داده است که حتماً آنان را در زمین جانشین [دیگران] کند، همان‌گونه که پیشینیان آنان را جانشین [دیگران] کرد.» در سوره مبارکه نمل آیه 62 بیان کرده که؛ «وَيَجْعَلُكُمْ خُلَفَاءَ الْأَرْضِ؛ و شما را جانشینان [دیگران در روی] زمین قرار می‌دهد.» و در آیه 55 سوره مبارکه نور خلافت را به صالحین از اهل ایمان اختصاص داده است. قرآن می‌فرماید: دین مورد رضایت خدا دینی است که تنها اهل‌بیت می‌توانند آن را ‌حاکم و اداره کنند؛ در نتیجه در جریان غدیر وقتی که پیامبر اکرم (صل‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) را منصوب کرد، خداوند فرمود: «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي؛ امروز [با نصبِ علی‌بن‌ابی‌طالب به ولایت، امامت، حکومت و فرمانروایی بر امت] دینتان را برای شما کامل و نعمتم را بر شما تمام کردم.» (المائده، 3) امروز که امام علی یعنی متخصص معصوم، معرفی شد، من دینتان را کامل کردم و راضی شدم که اسلام دین شما باشد. پس آن دینی که مورد رضایت خداست، دین اهل بیت است.

شیعه و سنی معتقدند که آن کسی که قرار است دین اسلام و دین حق را بر همه ادیان غلبه دهد حضرت مهدی (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) از اهل بیت پیامبر (صل‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) است. در این آیه می‌فرماید خدا وعده داده شما را به تمکین و قدرت برساند تا بتوانید آن دین حقیقی؛ یعنی دین اهل بیت را در کل کره زمین برپا کنید، تا همه بتوانند به این دین عمل کرده و مانعی نداشته باشند. وقتی او بیاید همه با امنیّت و آرامش تمام، در کره زمین، دینی که مورد رضایت خداست، یعنی دین اهل بیت (علیهم‌السلام) را پذیرفته و بدون ترس از مسخره شدن، تهدید، تحقیر و محدودیت، می‌توانند آن را  اجرا کنند. در واقع « وَيَجْعَلُكُمْ خُلَفَاءَ الْأَرْضِ و شما را جانشینان [دیگران در روی] زمین قرار می‌دهد.» (النمل، ۶۲) محصول اجرای جهانیِ این دین است؛ یعنی انسان‌های زیادی به مقام خلیفه اللهی و مقام کامل انسانی و هدف خلقتشان می‌رسند. در این حالت انسان به راحتی می‌تواند عبودیت خدا را داشته باشد. «يَعْبُدُونَنِي لَا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئًا؛ [و] هیچ‌چیزی را شریک من نگیرند.» (النور، ۵۵)؛ یعنی  در امنیت بتوانید حرف‌های منِ خدا که مربی شما هستم را گوش کنید و حرفای غلط، مشرکانه، ضعیف را با این عبودیّت مخلوط نکنید. تمرین خالص شدن، عبودیت بدون شرک؛ تمرین دقیق و درستِ آنچه که رب العالمین و مربی انسان به او می‌دهد در این محیط امکان پذیر است. وقتی شرک در عبودیت نباشد آدم‌ها خیلی زود شبیه مربی و ربشان می‌شوند.

اشتراک گذاری در

خداوند از روی رحمانیت خود برای ایمان آوردن تا پیش از ظهور منجی به همۀ کافران مهلت داده است تا امکان ایمان آوردن برای آنها هم وجود داشته باشد و حجت بر همگان تمام شود.
فرج و ظهور پس از گرفتاری در اوج ناچاری مردم رخ خواهد داد و اوج ناچاری زمانی است که امید انسان از همۀ ادیان و مذاهب و نحله‌های فکری غیرالهی ناامید شده و تنها به یاری خدا دلبسته است.
محور اداره جهان در آینده موعود جهان؛ تربیت «انسان صالح» است. محصول حکومت صالحان، تولید انسانهایی خواهد بود که هر کدام به مقام «انسان کامل» نائل شده و به خلیفة اللّهی رسیده‌اند.

«وَيَقُولُونَ لَوْلَا أُنْزِلَ عَلَيْهِ آيَةٌ مِنْ رَبِّهِ فَقُلْ إِنَّمَا الْغَيْبُ لِلَّهِ فَانْتَظِرُوا إِنِّي مَعَكُمْ مِنَ الْمُنْتَظِرِينَ؛ و می گویند: چرا از سوی پروردگارش معجزه ای [چون عصای موسی وناقه صالح وغیر آن] بر او نازل نشده؟ بگو: [آمدن و نیامدن معجزه از امور غیبی است و] غیب ویژه خداست؛ پس [به خاطر لجاجت و مخالفت با حق] به انتظار [عذاب] باشید که من هم با شما از منتظرانم.» (یونس، ۲۰)

«هَلْ يَنْظُرُونَ إِلَّا أَنْ تَأْتِيَهُمُ الْمَلَائِكَةُ أَوْ يَأْتِيَ رَبُّكَ أَوْ يَأْتِيَ بَعْضُ آيَاتِ رَبِّكَ يَوْمَ يَأْتِي بَعْضُ آيَاتِ رَبِّكَ لَا يَنْفَعُ نَفْسًا إِيمَانُهَا لَمْ تَكُنْ آمَنَتْ مِنْ قَبْلُ أَوْ كَسَبَتْ فِي إِيمَانِهَا خَيْرًا قُلِ انْتَظِرُوا إِنَّا مُنْتَظِرُونَ؛ آیا جز این انتظار دارند که فرشتگانِ [عذاب] به سویشان آیند، یا [قیامت] پروردگارت [که روز جلوه کامل حق و ظهور وانکشاف تام توحید است] بیاید، یا برخی از نشانه های پروردگارت [مانند مرگ و آثار پس از آن] تحقق یابد؟ روزی که برخی از نشانه های پروردگارت به ظهور آید، ایمان آوردن کسی که پیش از این ایمان نیاورده یا در حال ایمانش عمل شایسته ای انجام نداده سودی نخواهد داشت. بگو: [شما با این وضع ناروایی که دارید] منتظر [عذاب] باشید. ما هم منتظریم [که عذاب خدا به شما برسد.].» (الانعام، ۱۵۸)

«إِنَّهُمْ يَكِيدُونَ كَيْدًا وَأَكِيدُ كَيْدًا فَمَهِّلِ الْكَافِرِينَ أَمْهِلْهُمْ رُوَيْدًا؛ آنان همواره [برای خاموش کردن نور حق] حیله می کنند و من [هم در برابر آنان] چاره و تدبیری [مناسب] می کنم. پس کافران را مهلت ده و مدت اندکی آنان را در این حالی که هستند، واگذار.» (الطارق، ۱۷_۱۵)

«لَوْ تَزَيَّلُوا لَعَذَّبْنَا الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْهُمْ عَذَابًا أَلِيمًا؛ [و] اگر مؤمنان از کافران جدا بودند یقیناً کافران [از اهل مکه] را به عذابی دردناک عذاب می کردیم.» (الفتح، ۲۵)

«أَمَّنْ يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَيَكْشِفُ السُّوءَ وَيَجْعَلُكُمْ خُلَفَاءَ الْأَرْضِ أَإِلَهٌ مَعَ اللَّهِ قَلِيلًا مَا تَذَكَّرُونَ؛ [آیا آن شریکان انتخابی شما بهترند] یا آنکه وقتی درمانده ای او را بخواند اجابت می کند و آسیب و گرفتاریش را دفع می نماید، و شما را جانشینان [دیگران در روی] زمین قرار می دهد؟ آیا با خدا معبودی دیگر هست [که شریک در قدرت و ربوبیت او باشد؟!] اندکی متذکّر و هوشیار می شوند.» (النمل، ۶۲)

«حَتَّى يَقُولَ الرَّسُولُ وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ مَتَى نَصْرُ اللَّهِ أَلَا إِنَّ نَصْرَ اللَّهِ قَرِيبٌ؛ «…تا جایی که پیامبر و کسانی که با او ایمان آورده بودند [در مقام دعا و درخواست یاری] می‌گفتند: یاری خدا چه زمانی است؟ [به آنان گفتیم:] آگاه باشید! یقیناً یاری خدا نزدیک است.» (البقره، ۲۱۴)

وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ؛ خدا به کسانی از شما که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده اند، وعده داده است که حتماً آنان را در زمین جانشین [دیگران] کند، همان گونه که پیشینیان آنان را جانشین [دیگران] کرد.» (النور، ۵۵)

«الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي؛ امروز [با نصبِ علی بن ابی طالب به ولایت، امامت، حکومت و فرمانروایی بر امت] دینتان را برای شما کامل و نعمتم را بر شما تمام کردم.» (المائده، 3)

«لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ؛ تا آن را بر همه ادیان پیروز کند.» (الصف، ۹)

خداست و شما منتظر باشید من هم با شما منتظرم که این اتفاق بیفتد. من هم منتظرم انتظار. آقا امام صادق‌(علیه‌السلام) فرمود که غیب‌ همان ظهور قائم ‌‌‌هست «عَنْ یَحْیَی‌بْنِ‌أبِی الْقَاسِم: سَأَلْتُ الصَّادِقَ جَعْفَرَبْنَ‌مُحَمَّدٍ (علیه السلام) عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ الم ذلِکَ الْکِتابُ لا رَیْبَ فِیهِ هُدیً لِلْمُتَّقِینَ الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ فَقَالَ الْمُتَّقُونَ شِیعَهْ عَلِیٍّ (علیه السلام) وَ الْغَیْبُ فَهُوَ الْحُجَّهْ الْغَائِبُ وَ شَاهِدُ ذَلِکَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ یَقُولُونَ لَوْ لا أُنْزِلَ عَلَیْهِ آیَةٌ مِنْ رَبِّهِ فَقُلْ إِنَّمَا الْغَیْبُ لِلهِ فَانْتَظِرُوا إِنِّی مَعَکُمْ مِنَ الْمُنْتَظِرِینَ فَأَخْبَرَ عَزَّوَجَلَّ أَنَّ الْآیَةً هِیَ الْغَیْبُ وَ الْغَیْبُ هُوَ الْحُجَّهًُْ وَ تَصْدِیقُ ذَلِکَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ جَعَلْنَا ابْنَ مَرْیَمَ وَ أُمَّهُ آیَةً یَعْنِی حُجَّهْ؛ (از یحیی‌بن‌ابی‌القاسم نقل است: از امام صادق علیه السلام درباره‌ی تفسیر آیه‌ی الف. لام. میم. این است همان کتابی که در آن هیچ شکی نیست. پرهیزگاران را راهنماست: آنان که به غیب ایمان می‌آورند و نماز می‌گزارند، و از آنچه روزیشان داده‌ایم انفاق می‌کنند. (بقره/۳۱) سؤال کردم. امام در جواب فرمود: مقصود از الْمتَّقُونَ در این آیه، شیعیان علی علیه السلام هستند و الْغَیْبُ، حضرت قائم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است و دلیل من بر این گفتار، آیه‌ی وَ یَقُولُونَ لَوْلاَ أُنزِلَ عَلَیْهِ آیَةٌ مِّن رَّبِّهِ فَقُلْ إِنَّمَا الْغَیْبُ لِلهِ فَانْتَظِرُواْ إِنِّی مَعَکُم مِّنَ المُنتَظِرِینَ است. خداوند عزّوجلّ [در قرآن]، غیب را به نام آیَةٌ بیان کرد و غیب همان حجّت [و دلیل] است و شاهد این گفتار، کلام خداوند است که می‌فرماید: وَ جَعَلْنَا ابْنَ مَرْیَمَ وَ أُمَّهُ آیَةً؛ ما فرزند مریم و مادرش را آیه و نشانه‌ی خود قرار دادیم. (مؤمنون/۵۰) که [آیه] معنای حجّت و دلیل است.» (بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۲۴)

آقا امام صادق‌(علیه‌السلام) فرمود‌ آن روزی که اگر خدا‌ می‌گوید که‌ ‌می‌آید، که دیگر ایمان به درد نمی‌خورد، روز ظهور قائم‌ هست که وقتی قائم ظاهر شد یعنی از غیب دیگر در آمد‌ آن آیه رسید، دیگر بعداً نمی‌تواند کسی بگوید خب حالا من‌ می‌خواهم ایمان بیاورم، دیگر فایده‌ای ندارد. «عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ قَالَ اَلصَّادِقُ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ: فِي قَوْلِ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ: يَوْمَ يَأْتِي بَعْضُ آياتِ رَبِّكَ لا يَنْفَعُ نَفْساً إِيمانُها لَمْ تَكُنْ آمَنَتْ مِنْ قَبْلُ أَوْ كَسَبَتْ فِي إِيمانِها خَيْراً يَعْنِي خُرُوجَ اَلْقَائِمِ اَلْمُنْتَظَرِ مِنَّا ثُمَّ قَالَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ يَا أَبَا بَصِيرٍ طُوبَى لِشِيعَةِ قَائِمِنَا اَلْمُنْتَظِرِينَ لِظُهُورِهِ فِي غَيْبَتِهِ وَ اَلْمُطِيعِينَ لَهُ فِي ظُهُورِهِ أُولَئِكَ أَوْلِيَاءُ اَللَّهِ اَلَّذِينَ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ؛ ابو بصير از امام صادق عليه السّلام روايت كند كه در تفسير اين قول خداى تعالى: «يَوْمَ‌ يَأْتِي بَعْضُ‌ آياتِ‌ رَبِّكَ‌ لا يَنْفَعُ‌ نَفْساً إِيمانُها لَمْ‌ تَكُنْ‌ آمَنَتْ‌ مِنْ‌ قَبْلُ‌ أَوْ كَسَبَتْ‌ فِي إِيمانِها خَيْراً» فرمود: يعنى خروج قائم منتظر ما، سپس فرمود: اى ابا بصير! خوشا به حال شيعيان قائم ما، كسانى كه در غيبتش منتظر ظهور او هستند و در حال ظهورش نيز فرمانبردار اويند، آنان اولياى خدا هستند كه نه خوفى بر آنهاست و نه اندوهگين مى‌شوند.» (کمال الدین، ج۲، ص۳۵۷)

امام صادق علیه‌السلام: «إِنَّ اَلْقَائِمَ صَلَوَاتُ اَللَّهِ عَلَيْهِ يُنَادَى اِسْمُهُ لَيْلَةَ ثَلاَثٍ وَ عِشْرِينَ وَ يَقُومُ يَوْمَ عَاشُورَاءَ يَوْمَ قُتِلَ فِيهِ اَلْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيٍّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ؛ در شب بيست و سوم ماه، به نام قائم عليه السّلام ندا داده مى‌شود و در روز عاشورا كه روز قتل حسين بن على عليه السّلام است قيام مى‌فرمايد.» (الغیبة للطوسی، ص۴۵۲)

کافرین فرصت دارند؟ تا کی فرصت دارند؟ اگر خدا‌ می‌گوید فرصت بدهید بگذرید بگذارید تا کی؟ آقا امام صادق‌(علیه‌السلام) فرمود که منظور از مهلت به کافران این‌ هست که تا زمان ظهور قائم به آن‌ها فرصت بدهیم.
«عَنْ أَبِی بَصِیرٍ عَنْ عَنْ أَبِی‌عَبْدِ‌اللَّهِ (علیه السلام) فِی قَوْلِهِ تَعَالَی إِنَّهُمْ یَکِیدُونَ کَیْداً قَالَ کَادُوا رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) وَ کَادُوا عَلِیّاً (علیه السلام) وَ کَادُوا فَاطِمَهْ (علیه السلام) فَقَالَ اللَّهُ یَا مُحَمَّدُ (صلی الله علیه و آله) إِنَّهُمْ یَکِیدُونَ کَیْداً وَ أَکِیدُ کَیْداً فَمَهِّلِ الْکافِرِینَ یَا مُحَمَّدُ (صلی الله علیه و آله) أَمْهِلْهُمْ رُوَیْداً لَوْ قَدْ بُعِثَ الْقَائِمُ (عجل الله تعالی فرجه الشریف) فَیَنْتَقِمُ لِی مِنَ الْجَبَّارِینَ وَ الطَّوَاغِیتِ مِنْ قُرَیْشٍ وَ بَنِی أُمَیَّهْ وَ سَائِرِ النَّاسِ؛ از ابوبصیر از امام صادق علیه السلام در مورد آیه إِنَّهُمْ یَکِیدُونَ کَیْداً آمده است: به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و علیّ‌بن‌ابی‌طالب علیه السلام و فاطمه زهرا سلام الله علیها نیرنگ زدند. خداوند می‌فرماید: ای محمّد صلی الله علیه و آله! إِنَّهُمْ یَکِیدُونَ کَیْداً. وَ أَکِیدُ کَیْداً فَمَهِّلِ الْکافِرِینَ أَمْهِلْهُمْ رُوَیْداً؛ من نیز به آن‌ها مقابله به مثل می‌کنم ایشان را مهلت بده تا وقتی ظهور حضرت قائم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) خداوند به‌وسیله‌ی او از ستمگران و جبّاران قریش و بنی‌امیّه و سایر مردم انتقام می‌گیرد.» (بحارالانوار، ج۵۳، ص۱۲۰)

حضرت صادق علیه السلام در ذيل فرموده حقّ‌ تعالى: «لَوْ تَزَيَّلُوا لَعَذَّبْنَا اَلَّذِينَ‌» فرمودند: اگر حقّ‌ تعالى كفّارى را كه در اصلاب مؤمنين بوده و مؤمنين كه در اصلاب كفّار مى‌باشند خارج نمايد به طور حتم كفّار را عذاب خواهد نمود. فِي قَوْلِ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ لَوْ تَزَيَّلُوا لَعَذَّبْنَا اَلَّذِينَ كَفَرُوا مِنْهُمْ عَذاباً أَلِيماً لَوْ أَخْرَجَ اَللَّهُ مَا فِي أَصْلاَبِ اَلْمُؤْمِنِينَ مِنَ اَلْكَافِرِينَ وَ مَا فِي أَصْلاَبِ اَلْكَافِرِينَ مِنَ اَلْمُؤْمِنِينَ لَعَذَّبَ اَلَّذِينَ كَفَرُوا.» (علل الشرائع، ج۱، ص۱۴۷)

امام‌(علیه‌السلام) فرمودند«عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ: فِي قَوْلِهِ تَعَالَى: أَمَّنْ يُجِيبُ اَلْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ قَالَ نَزَلَتْ فِي اَلْقَائِمِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَ كَانَ جَبْرَئِيلُ عَلَيْهِ السَّلاَمُ عَلَى اَلْمِيزَابِ فِي صُورَةِ طَيْرٍ أَبْيَضَ فَيَكُونُ أَوَّلَ خَلْقِ اَللَّهِ مُبَايَعَةً لَهُ أَعْنِي جَبْرَئِيلَ وَ يُبَايِعُهُ اَلنَّاسُ اَلثَّلاَثُمِائَةِ وَ ثَلاَثَةَ عَشَرَ …؛ محمّد بن مسلم از امام باقر عليه السّلام روايت كرده كه آن حضرت در بيان اين فرمايش خداى تعالى كه مى‌فرمايد: «أَمَّنْ‌ يُجِيبُ‌ اَلْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ‌ »-الآية، «يا كسى كه پاسخ مى‌دهد به درمانده هنگامى كه او را مى‌خواند» فرمود: اين آيه در بارۀ قائم عليه السّلام نازل شده است و جبرئيل به صورت پرندۀ سفيدى بر ناودان كعبه نشسته و او نخستين خلق خداوند است از نظر بيعت با آن حضرت- مرادم جبرئيل است- و بعد آن سيصد و سيزده نفر با او بيعت مى‌كنند …» (الغیبة للنعمانی، ص۳۱۴)

در روایت داریم حضرت کنار کعبه تا صبح این آیه‌ را‌ می‌خواند. «أَمَّنْ يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَيَكْشِفُ السُّوءَ.» بعد به او اجازۀ ظهور داده‌ می‌شود. «وَيَجْعَلُكُمْ خُلَفَاءَ الْأَرْضِ» شما‌ را دیگر خلیفه زمین قرار‌ می‌دهد، جانشینان خدا در زمین قرار‌ ‌می‌دهد.
«أَمَّنْ يُجِيبُ اَلْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ يَكْشِفُ اَلسُّوءَ وَ يَجْعَلُكُمْ خُلَفٰاءَ اَلْأَرْضِ – فَإِنَّهُ حَدَّثَنِي أَبِي عَنِ اَلْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ فَضَّالٍ عَنْ صَالِحِ بْنِ عُقْبَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ قَالَ: نَزَلَتْ فِي اَلْقَائِمِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ هُوَ وَ اَللَّهِ اَلْمُضْطَرُّ إِذَا صَلَّى فِي اَلْمَقَامِ رَكْعَتَيْنِ وَ دَعَا اَللَّهَ فَأَجَابَهُ وَ يَكْشِفُ اَلسُّوءَ وَ يَجْعَلُهُ خَلِيفَةً فِي اَلْأَرْضِ؛ از امام صادق علیه السلام روایت شده: اين آيه در مورد مهدى از آل محمد علیهم السلام نازل شده، به خدا سوگند مضطر او است، هنگامى كه در مقام ابراهيم دو ركعت نماز بجا می ‏آورد و دست به درگاه خداوند متعال بر می ‏دارد دعاى او را اجابت می ‏كند، ناراحتی ‏ها را بر طرف می ‏سازد، و او را خليفه روى زمين قرار می دهد.» (بحارالانوار، ج۵۱، ص۴۲)

امیرالمؤمنین (علیه السلام) به‌عنوان‌ یک نظام قانون نظام خلقت‌ دارد به ما یاد‌ ‌‌می‌دهد‌ این را «عِنْدَ تَنَاهِي الشِّدَّةِ، تَكُونُ الْفَرْجَةُ وَ عِنْدَ تَضَايُقِ حَلَقِ الْبَلَاءِ، يَكُونُ الرَّخَاءُ؛ چون سختى‌ها به نهايت رسد، گشايش پديد آيد و آن هنگام كه حلقه‌هاى بلا تنگ گردد آسايش فرا رسد.» (نهج البلاغه، حکمت ۳۵۱)

ویدیو مشابه

کامنت خود را بگذارید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *