مروری بر مسئله نبوت و شریعت حضرت موسی و معرفی کتاب آسمانی ایشان

  1. خانه
  2. نقش پیامبران الهی در سیر تاریخ
  3. مروری بر مسئله نبوت و شریعت حضرت موسی و معرفی کتاب آسمانی ایشان

شریعت حضرت موسی چه بود و یهودیان چگونه از آن استفاده کردند؟

حضرت موسی (علیه السلام) سومین پیامبر اولوالعزم و پیامبر بنی اسرائیل هستند. شریعت حضرت موسی بر یکتاپرستی استوار و نام آن «یهود» است. بعضی معتقدند که رسالت حضرت موسی جهانی بوده و محدود به قوم یا گروه خاصی نبوده، درحالی که بعضی محققان معتقدند که دین یهود و کتاب مقدس حضرت موسی مختص قوم بنی اسرائیل بوده و سایر امت ها مخاطب شریعت حضرت موسی و کتاب مقدس ایشان نبوده اند.

زندگی حضرت موسی (علیه السلام) سرشار از وقایع تاریخی جریان ساز و تعیین کننده در مسیر تاریخ بوده است. یکی از این وقایع تأمل برانگیز تکلم ایشان با خداست. حضرت موسی بدون واسطه در کوه طور با خدا تکلم کردند، به همین دلیل ایشان را «کلیم الله» و پیروان ایشان را «کلیمی» می گویند. در مورد چگونگی این تکلم نظریه های مختلفی وجود دارد که ضمن مقاله به بیان آنها می پردازیم. در این گفتگو حکم رسالت حضرت به ایشان ابلاغ شد و ایشان از جانب خدا مأمور نجات قوم بنی اسرائیل از دست فرعون شدند. ما در این مقاله به صورت مبسوط به شرح ماجرای تکلم ایشان با خدا، شریعت حضرت موسی و کتاب مقدس ایشان می پردازیم.

کتاب مقدس حضرت موسی «تورات» نام دارد. مسلمانان هم این کتاب را باور داشته و به نسخۀ تحریف نشدۀ آن اعتقاد دارند، اما متأسفانه این کتاب در گذر زمان دچار تحریف شده و از حقیقت اصلی اش فاصله گرفته است. کتاب مقدس دیگری در یهود به نام «تلمود» وجود دارد. این کتاب توسط علمای یهودی در طول قرن ها گردآوری و تدوین شده است، که آن را تورات شفاهی می دانند.

بررسی موضوع تکلم خدا با حضرت موسی

اگرچه خدا در معراج بدون واسطه با حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) سخن گفت، اما صفت کلیم الله مخصوص حضرت موسی است[1]. در مورد چگونگی تکلم خداوند با حضرت موسی هم نظرهای مختلفی وجود دارد، مثلاً بعضی معتقدند که چون خدا شیوۀ سخن گفتنش با حضرت موسی را توضیح نداده، ما هم باید در مورد ماهیت آن سکوت کنیم[2]، اما به طور کلی اغلب کسانی که به شریعت حضرت موسی اعتقاد دارند و اغلب عالمان مسلمان می گویند، این گفتگو به صورت مستقیم و بدون واسطۀ فرشتگان بوده است[3]. در این شکل از گفتگو بدون آنکه گویندۀ کلام مشاهده شود، کلام به مخاطب رسانده می شود؛ زیرا حجاب و مانعی وجود دارد که از مشاهدۀ گوینده جلوگیری می کند[4].

بعضی علمای شیعه معتقدند که خداوند با ایجاد امواج صوتی در فضا و اجسام با حضرت موسی سخن گفتند[5]. برخی هم می گویند، خدا کلام را در جسمی ایجاد کرده تا مقصودش را برساند[6]. بعضی مفسران هم نقل کرده اند که خدا صوت و کلام را آفرید و حضرت آن را شنیدند[7].

پس آنچه مسلم و قطعی است، آن است که تکلم خدا با حضرت موسی تکلمی بدون استفاده از اعضا و جوارح مادی مثل زبان و دهان است و با سخن گفتن مخلوقات متفاوت است.

ماجرای تکلم با خدا در کوه طور

حوادث پیش از تولد حضرت موسی علیه السلام تا زمان رسالت ایشان را در مقاله حضرت موسی در قرآن شرح دادیم و گفتیم که پس از آنکه حضرت موسی حدود ده سال نزد حضرت شعیب در شهر مدین زندگی کردند، برای دیدار با خانواده مدین را ترک کردند. همسر باردار حضرت هم در این سفر سخت و پرچالش همراه ایشان بودند. حضرت موسی علیه السلام برای امنیت بیشتر از بی راهه حرکت می کردند، همین عامل باعث شد که راه را گم کنند و در طوفان و سرمای مسیر آواره شوند. همسر ایشان در حال وضع حمل بودند و به گرمای زیادی نیاز داشتند، اما حضرت موسی قادر به تولید آتش نبودند. در همین هنگام حضرت موسی از جانب کوه طور آتشی دیدند[8]، ایشان به تنهایی برای به دست آوردن آتش به سمت کوه طور حرکت کردند، ناگهان صدایی از میان درختی در کوه طور بلند شد و گفت، ای موسی! منم، من پروردگار عالمیان هستم؛ وقتی ایشان به نزدیک آتش رسیدند، دیدند که آتشی از درون شاخۀ سبز درخت می درخشد و مدام زیباتر می شود. حضرت شاخۀ کوچکی در دست گرفتند و خواستند از آن شعله بردارند، اما آتش به سمت ایشان شعله ور می شد. ناگهان ندا آمد که: «ای موسی! من پروردگارت هستم، کفش هایت را دربیاور، زیرا تو در سرزمین مقدس طوی هستی.[9]»

خدا از حضرت موسی پرسید، در دست راستت چه داری؟ حضرت پاسخ دادند اين عصاى من است كه بر آن تكيه مى‏كنم و با آن براى گوسفندانم برگ فرو مى‏تكانم، و حاجتهاى ديگر نيز به آن دارم. ‏خداوند دستور داد که حضرت عصایشان را بیاندازند. حضرت عصا را انداختند و عصا به ماری پر جنب وجوش تبدیل شد[10]، ایشان ترسیدند و عقب رفتند. ناگهان ندا آمد که نترس و برگرد، تو در امانی؛ سپس به ایشان دستور داده شد که دستت را زیر بغل ببر و بیرون بیاور؛ وقتی حضرت دستشان را بیرون آوردند، دست ایشان درخشنده و سفید شده بود[11].

خداوند بعد از این وقایع از حضرت موسی خواست که به سمت فرعون بروند و مردم را از دست او نجات دهد. حضرت موسی برای آسان شدن سنگینی بار رسالت از خدا خواستند که برایشان وزیر و یاوری از نزدیکانشان انتخاب کنند. ایشان از خدا درخواست کردند که برادرشان هارون را معاون ایشان قرار دهد، تا بتوانند تکلیفشان را بهتر ادا کنند، خداوند هم تقاضای حضرت را پذیرفت و حضرت هارون را معاون ایشان قرار داد؛ سپس حضرت موسی کفش هایشان را پوشیدند و با قلبی آرام وادی مقدس را ترک کردند، نزد همسرشان برگشتند و پس از آرام شدن شرایط به سمت مصر حرکت کردند.

شریعت حضرت موسی

دیدگاه های مختلفی در مورد اینکه شریعت حضرت موسی صرفاً مربوط به هدایت بنی اسرائیل بوده یا دینی جهانی است، وجود دارد.

دیدگاه اول:

عده ای معتقدند که شریعت حضرت موسی مختص بنی اسرائیل بوده است. در مطالعۀ تاریخ زندگی رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) می خوانیم که دین ایشان در دوران قبل از بعثتشان، دین حنیف یعنی دین حضرت ابراهیم بوده است، در صورتی که پس از حضرت ابراهیم دو پیامبر اولوالعزم دیگر هم با دو دین دیگر وجود داشته اند. حال این سؤال مطرح می شود که چرا با وجود دین حضرت موسی و حضرت عیسی بعد از حضرت ابراهیم همچنان دین حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) دین ابراهیم حنیف بوده است؟ رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) در حدیثی فرموده اند، پنج چیز به من داده شده که پیش از من به کسی داده نشده است، هر پیامبری برای قوم خودش مبعوث شد، اما من برای همه مبعوث شدم[12]. علاوه بر آن ظاهر آیات بسیاری از قرآن نشان می دهد که دین حضرت موسی جهانی نبوده؛ مثلاً خداوند در قرآن فرموده که قوم خودت را از تاریکی ها به سمت روشنی ها بیاور[13]. احتمال دارد که حضرت موسی فقط پیامبر بنی اسرائیل بوده باشند و اگر هم با فرعون وارد بحث شده اند، به این دلیل بوده که بنی اسرائیل را از دست او نجات بدهند[14]. خدا در قرآن صراحتاً کتاب آسمانی حضرت موسی را رهنمودی برای هدایت بنی اسرائیل معرفی می کند[15]. بر اساس قواعد فنی زبان عربی چون در قرآن عبارت «لِبَنی اسرائیل» آمده و لام جر در اینجا به مالکیت دلالت ندارد و به معنای «اختصاص» است، یعنی پیامبری حضرت موسی به بنی اسرائیل اختصاص دارد. وقتی خدا در سورۀ بقره[16] نعمت هایش را برای بنی اسرائیل یادآوری می کند، رسالت حضرت موسی را هم مطرح می کند، این موضوع به این معناست که حکمت رسالت حضرت موسی هدایت بنی اسرائیل بوده است؛ حتی زمان بیان حکم قصاص قتل در قرآن از عبارت «کتبنا علی بنی اسرائیل» استفاده می شود، که عین همین عبارت در تورات محفوظ مانده است[17]. موضوع آن است که اغلب خطاب ها، نکات و دستورات خدا به حضرت موسی در رابطه با بنی اسرائیل است، نه همۀ مردم.

تورات هم معتقد است که شریعت حضرت موسی مخصوص قوم بنی اسرائیل است. خطاب های باب پنجم، هشتم، بیست، بیست و یک، بیست و سه و بیست و پنجم سِفر خروج تورات همگی خطاب به قوم بنی اسرائیل است. در باب پنجم و باب چهاردهم سِفر تثنیه می بینیم که اغلب موضوع ها مربوط به یهود و مسائل آنهاست.

دیدگاه دوم:

علامه طباطبایی معتقد است که تمام پیامبران اولوالعزم دینی جهانی داشته اند. علامه معتقد است که چون خدا حضرت موسی را به سمت فرعون فرستاد و فرعون از قوم بنی اسرائیل نبود، دلیلی بر عمومی بودن دعوت حضرت موسی است[18]. او می گوید، چون ساحران غیر بنی اسرائیلی هم به حضرت ایمان آوردند، نشانۀ جهانی بودن رسالت ایشان است[19]. البته لازم است بدانیم که بسیاری از علمای شیعه معتقدند که تمام پیامبران اولوالعزم دینی جهانی داشته اند. امام رضا (علیه السلام) در احادیث مختلفی فرموده اند که پیامبران اولوالعزم بر شرق، غرب، انسان ها و جنیان مبعوث شدند. هر رسولی در دوران حضرت موسی و پس از آن باشد، تا زمانی که حضرت عیسی مبعوث شوند، تابع شریعت حضرت موسی و کتاب مقدس ایشان است[20]. این سخنان نشان دهندۀ عمومی و جهانی بودن شریعت حضرت موسی است.

مساله مهمتر پیرامون شریعت حضرت موسی علیه السلام نه شمول آن بر بنی اسرائیل یا تمامی مردم جهان بلکه زمان پیامبری ایشان است که مطابق با عقاید مسلمانان تنها مربوط به زمان خود ایشان است و اعتبار آن تنها تا بعثت پیامبر بعدی است و پس از بعثت حضرت عیسی دیگر نمیتوان شریعت حضرت موسی را دارای اعتبار دانست و مطابق سنت الهی پیراون راستین حضرت موسی میبایست از حضرت عیسی علیه السام اطاعت میکردند.

کتاب مقدس شریعت حضرت موسی

کتاب مقدس حضرت موسی تورات نام دارد. نام تورات به وفور در قرآن تکرار شده است و قرآن آن را کتاب آسمانی حضرت موسی و بنی اسرائیل دانسته است. این کتاب از نظر تاریخی قدیمی ترین کتاب بین ادیان ابراهیمی است. چند طومار متعلق به قبل از میلاد، قدیمی ترین آثار باقی مانده از توراتند[21]. تورات کلمه ای عبریست و تورا خوانده می شود، تورا به معنای شریعت است[22].

یهودی ها معتقدند که تورات در کوه سینا به حضرت موسی نازل شده و آن را ناموس موسی هم می نامند[23]. قرآن به دو شکل در مورد کتاب مقدس یهود و شریعت حضرت موسی سخن گفته است. بعضی آیات به الواح نازل شده به حضرت موسی اشاره می کنند و بعضی آیات از لفظ تورات برای این کتاب استفاده می کنند[24]. از تفاسیر یهودی به نظر می رسد، «الواح حضرت موسی» شامل ده فرمان اخلاقی بوده و تورات متداول شامل مجموعه ای از احکام و اخلاقیات است.

«سِفر» در فرهنگ یهود و شریعت حضرت موسی به معنای نامه و کتاب بزرگ است. تورات از 5 سفر تشکیل شده که به آنها اسفار پنج گانه می گویند. این اسفار عبارتند از سفر پیدایش، سفر خروج، سفر لاویان، سفر اعداد و سفر تثنیه.

  • سفر پیدایش:

این بخش از تورات به داستان آفرینش انسان و جهان، سرگذشت حضرت آدم و حوا، حضرت نوح، حضرت ابراهیم، حضرت لوط، حضرت اسماعیل، حضرت اسحاق، حضرت یعقوب و فرزندان ایشان می پردازد و با بیان سرگذشت حضرت یوسف و مرگ ایشان به پایان می رسد.

  • سفر خروج:

سفر خروج داستان بردگی قوم بنی اسرائیل در مصر را بیان می کند، تولد و رسالت حضرت موسی، خروج قوم بنی اسرائیل و سرگردانی آنها در بیابان، احکام مختلف  و «احکام عشرة» یا ده فرمان در این بخش آورده شده است.

  • سفر لاویان:

احکام اخلاقی و شرعی در این سفر پردازش شده و به نوعی کتاب راهنمای کاهنان این قوم است، زیرا آداب عبادت در معبد، حدود طهارت، معرفی اوقات مقدس و اعیاد خاص در این سفر گفته شده است.

  • سفر اعداد:

به مسافرت بنی اسرائیل در بیابان، حوادث بین مسیر مصر و اورشلیم و فتح زمین های کنعان پرداخته است.

  • سفر تثنیه:

چون این سفر به تکرار احکام و گزارش های قبلی در اسفار دیگر و شریعت حضرت موسی پرداخته است، گاهی آن را «تورات مکرر» یا «تکرار تورات» می گویند. در این سفر علاوه بر تکرار قوانین و دستورات قبلی، یوشع به عنوان رهبر بنی اسرائیل معرفی شده و درگذشت حضرت موسی شرح داده شده است.

 

یهودیان معتقد به شریعت حضرت موسی و مسلمانان در منشأ نزول تورات با هم اختلاف نظر دارند. یهودیان و مسیحیان با وجود آنکه تورات را به حضرت موسی نسبت می دهند، اما اعتقاد ندارند که عین الفاظ تورات وحی الهی باشد؛ اما مسلمانان آن توراتی که تحریف نشده را عین وحی خداوند می دانند. مسلمان ها معتقدند، تورات تحریف شده و بخش مهمی از محتوای آن به دست افراد تغییر یافته است؛ زیرا قرآن تأکید کرده که تورات و انجیل تحریف شده اند[25]. یک نمونه از تحریف های جدی تورات تغییر وصف پیامبر اسلام و بشارت آمدن ایشان است. مسلمانان معتقدند، تورات فعلی شامل بخشی از تورات اصلی شریعت حضرت موسی و بخشی از تورات تحریف شده است.

الواح حضرت موسی

در شریعت حضرت موسی به آیاتی از تورات که شامل دستورات مهم توحیدی و اجتماعیست و در کوه سینا به حضرت موسی نازل شد، ده فرمان می گویند. در تورات آمده که خدا پیمان های ده فرمان را روی لوح هایی نوشت[26]. وقتی حضرت موسی همراه یوشع حدود سه ماه بعد از خروج بنی اسرائیل از مصر به کوه سینا رفتند و چهل روز آنجا ماندند، این الواح به آنها نازل شد[27]. ده فرمان به دستورهایی گفته می شود که روی این لوح ها نوشته شده و به حضرت موسی نازل شدند. در تورات آمده که ده فرمان توسط انگشت خداوند روی دو لوح سنگی نوشته شد، اما دیگر احکام موجود در تورات را خود حضرت موسی نوشتند[28].

این ده فرمان ریشۀ احکام و دستورات تورات است و به شکل های گوناگونی در تورات شمارش شده است. معروف ترین محتوای ده فرمان به این صورت است که خدا با حضرت موسی سخن گفت و این احکام را بر ایشان صادر کرد:

1.من پروردگار تو هستم، همان خداوندی که تو را از بندگی و اسارت مصر رها کرد.

2.نباید هیچ خدای دیگری جز من داشته باشی و هیچ بتی به شکل های مختلف حیواناتی مثل پرنده یا ماهی نساز، در مقابلشان زانو نزن و آنها را پرستش نکن؛ زیرا من خدای غیور تو هستم و دشمنانم را مجازات می کنم، اما به کسانی که مرا دوست داشته باشند و از دستوراتم پیروی کنند، رحمت می فرستم.

3.از نام من به عنوان پروردگارت سوءاستفاده نکن، چنانچه به نام من بی احترامی کنی یا قسم دروغ بخوری، به مجازاتم دچار می شوی.

4.روز شنبه را فراموش نکن و آن را مقدس بدان. شش روز هفته را کار کن، اما در روز هفتم کاری نکن؛ زیرا خداوند تمام عالم را در شش روز آفرید و روز هفتم دست از کار کشید.

5.به پدر و مادرت احترام بگذار، تا در سرزمینی که خداوند به تو می بخشد، عمری طولانی داشته باشی.

6.قتل نکن.

7.زنا نکن.

8.دزدی نکن.

9.دروغ نگو.

10.به مال و ناموس دیگران چشم طمع نداشته باش و به تصاحب اموال همسایگانت طمع نکن.

خداوند در بعضی آیات قرآن کریم به محتوای این ده فرمان اشاره کرده است[29] و از الواح حضرت موسی سخن گفته است[30]. در مورد ارتباط تورات و الواح حضرت موسی حدس و گمان های متعددی وجود دارد. بعضی محتوای این دو را یکسان می دانند و بعضی آنها را درجه بندی می کنند، حتی در مورد تعداد لوح ها هم اختلاف نظرهایی وجود دارد، مفسرین تعداد آنها را بین دو، هفت یا نه عدد می دانند، که بعد از آنکه حضرت موسی آنها را به زمین زدند، فقط یک یا دو عدد از آنها در دست حضرت باقی ماند و خدا بقیه را پس گرفت[31]. در مورد جنس این الواح هم جنس هایی مثل زبرجد، یاقوت سرخ، زمرد یا سنگی محکم و سخت دانسته اند، البته پیامبر (صلی الله علیه وآله و سلم) جنس آن را از سدر بهشت دانسته اند[32].

تلمود

در مطالعۀ شریعت حضرت موسی علاوه بر تورات با اثری به نام «تلمود» هم مواجه می شویم. تلمود اثری مفصل و چند جلدی است که در چندین قرن توسط نسل های متعدد علما و محققان یهودی گردآوری و تدوین شده است؛ در واقع این اثر شبیه دایرة المعارفی است که دارای اطلاعات گوناگون و گسترده ای در مورد زندگی، رسوم و آداب، اعتقادات و سنت های یهود و غیر یهود می باشد. کار گردآوری و نوشتن تلمود از قرن دوم تا اوایل قرن ششم میلادی طول کشید که به آن «دورۀ تلمودی» می گویند.

مجموعۀ آثار تلمود دارای دو بخش «میشناه» و «گمارا» است. میشناه بدنه و محتوای اصلی تلمود است، اما گمارا یک اثر تکمیلی و ضمیمه برای میشناه متن شریعت شفاهی یهود، آیین نامۀ قانونی یهود و کتاب درسی نظام حقوقی و الهیات آنهاست. گمارا علاوه بر آنکه میشناه را توضیح می دهد، اطلاعات فراوانی در مورد موضوعات مختلفی مثل مباحث حقوقی، شریعت حضرت موسی، موضوعات غیر شرعی مثل مطالب ادبی و قصه ها دارد. چون میشناه در دو مرکز مستقل بابِل و فلسطین نوشته شد، دو تلمود اورشلیمی و بابلی وجود دارد.

تلمود به قدری برای یهود مهم و ارزشمند است که لقب «تورات شفاهی» به آن دادند. آنها معتقدند که تورات شفاهی هم در طور سینا به همراه تورات مکتوب به حضرت موسی نازل شده است، اما تورات شفاهی به صورت محفوظات قلبی بوده و سینه به سینه منتقل شده؛ پس اهمیت آن با تورات مکتوب یکسان است.

اساساً میشناه برای حفظ کردن، به خاطر سپردن و از حفظ خواندن است. محتوای آن شامل 6 بخش یا حکم و 63 باب یا رساله است، هر باب هم فصل های مختلفی دارد که مجموعاً 523 فصل را شامل می شود، البته هر فصل هم فقراتی دارد.

در میشناه چهار هزار مسئلۀ دینی گفته شده و 6 بخش آن دربارۀ موضوع هایی مثل کشاورزی، جشن ها و اعیاد، احکام خانواده و زنان، قانون های جنایی و مدنی، احکام طهارت، احکام غذاها و قوانین نماز است.

تلمود به جماعت های پراکندۀ یهودیان در نقاط مختلف جهان هویت بخشیده است و عامل بقای این قوم محسوب می شود؛ البته فرقه های مختلف یهود در مقابل گردآوری تلمود واکنش های یکسانی نداشتند. بعضی از این فرقه ها مقابل کاتبان تلمود ایستادند و گفتند، فقط تورات مکتوب مقدس است و فقط باید به آن استناد و اتکا کنیم. مسلمانان معتقدند که تنها آنچه توسط خداوند به حشرت موسی نازل شده است جنبۀ الهی دارد و تلمود را هم ارض با سایر تحریفات وارد شده بر تورات ارزیابی میکنند.

 

جمع بندی

به طور کلی در این مقاله به معرفی شریعت حضرت موسی و نظریه های مختلف در مورد قومی یا جهانی بودن آن پرداختیم. از مکان و شیوۀ به نبوت رسیدن حضرت موسی گفتیم و تکلم خداوند با ایشان را در کوه طور بررسی کردیم؛ سپس از کتاب مقدس شریعت حضرت موسی گفتیم و انواع آنها و جایگاه آن را در قرآن بررسی کردیم. چنانچه مشتاقید در مورد سرگذشت حضرت موسی، معجزه های ایشان، چالش های حضرت موسی با قوم بنی اسرائیل و ظرفیت های سرگذشت ایشان برای الگوبرداری در تمدن سازی  بدانید، در مقالات بعدی با ما همراه باشید.

[1] بروجردی، سید محمد ابراهیم، تفسیر جامع، تهران، صدر، چاپ ششم، 1366 شمسی، ج 2، ص 462/ فضل الله، سید محمدحسین، تفسیر من وحی القرآن، بیروت، دارالملاک للطباعة و التشر، چاپ دوم، 1419 قمری، ج 20، ص 202

[2] مغنیه، محمدجواد، تفسیر الکاشف، تهران، دارالکتب الإسلامیة، چاپ اول، 1424 قمری، ج 2، ص 495

[3] همان

[4] فضل الله، سید محمدحسین، تفسیر من وحی القرآن، بیروت، دارالملاک للطباعة و التشر، چاپ دوم، 1419 قمری، ج 20، ص 202

[5] مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الإسلامیة، چاپ اول، 1374 شمسی

[6] شیخ طوسی، محمد بن حسن، الرسائل العشر، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، 1414 قمری، ص 95

[7] حسینی شیرازی، سید محمد، تبیین القرآن، بیروت، دارالعلوم، چاپ دوم، 1423 قمری، ص 115

[8] قصص: 29/ طه:10 و 12/ نمل:7

[9] طه:آیات 10 تا 13/ نمل: آیات 7 تا 9/ قصص: 29 و 30

[10] طه: 19 و 20/ نمل: 10/ قصص: 31

[11] طه: 22 تا 24

[12] سبحانی، جعفر، مفاهیم القرآن، قم، مؤسسة الإمام الصادق، 1421 قمری، ج 3، ص 100

[13] ابراهیم: 5

[14] سبحانی، جعفر، مفاهیم القرآن، قم، مؤسسة الإمام الصادق، 1421 قمری، ج 3، ص 78

[15] اسراء: 2/ سجده: 23

[16] آیه 53

[17] مائده: 32

[18] طه: 24

[19] طه:70

[20] مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ سوم، 1403، ج 11، ص 34/ قمی، ابوالقاسم، کامل الزیارات، نشر پیام حق، 1377، ص 592

[21] محسنیان راد، مهدی، هنجارها در سه کتاب مقدس تورات انجیل و قرآن، قم، نشر دانشگاه ادیان و مذاهب، 1392 شمسی، ص 20

[22] دایرة المعارف الاسلامیة، بیروت، دارالمعرفة، بی تا، ج 6، ص 1

[23] البستانی، بطرس، دائرة المعارف و هو قاموس عام لکل فن و مطلب، بیروت، دارالمعرفة، بی تا، ج 7، ص 264

[24] طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی التفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، چاپ پنجم، 1417 قمری، ج 3، ص 11

[25] بقره: 75 و 79/ آل عمران: 78/ نساء: 46/ مائده: 13 و 41

[26] کتاب مقدس، سفر خروج، باب 34، آیه 28

[27] موسوی سبزواری، سید عبدالاعلی، مواهب الرحمان فی تفسیر القرآن، بیروت، مؤسسة اهل بیت، چاپ دوم، 1409 قمری

[28] کتاب مقدس، سفر خروج، باب 31، آیه 18

[29] بقره: 83 و 84/ انعام: 151 تا 153/ اسراء: 22 تا 39

[30] اعراف: 45

[31] تاکیم و محمدپور، «ده فرمان و الواح در تفاسیر شیعه و سنی»، مجله پژوهش های قرآنی، شماره 65 و 66، تابستان 1390

[32] طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، بیروت، دارالمعرفة، 1408، ج 4، ص 733

اشتراک گذاری در

مقالات مشابه

کامنت خود را بگذارید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *