نکتهای که در آیات ۱۰۵ و ۱۰۶ سوره مبارکه انبیاء وجود دارد، این است که این آیه، برای هر دینداری یک نشانه است و آن خلاصه کردن معنای دینداری در فهم آینده و آیندهسازی است. اساساً کسی که با تاریخ بشریت، با تاریخ انبیا، زمان حال و آیندهای که خداوند تبارک و تعالی بشارت داده، پیوند نداشته باشد و دینداریاش، دینداری محدود زمینی یعنی محدود به زمان حال باشد، در حقیقت فهمی از دین نداشته و به معنای واقعی هیچ پیوندی با دین ندارد.
دین جریانیست که از گذشته شروع شده و تا قیامت ادامه پیدا خواهد کرد؛ بنابراین انسان دیندار کسی است که در این روند قرار گرفته و خودش را عضو این مجموعه بداند و بر اساس عضویت در حزب خدا و گروه انبیاء فعالیت داشته باشد.
شخصیت صالحان بهقدری برای خداوند تبارک و تعالی ارزشمند است که وقتی میگوید «زمین از آن صالحان خواهد شد و به وراثت به صالحان خواهد رسید»، آنها را با لفظ فوقالعاده زیبای «بندگان من» خطاب کرده است. بندگان صالح تعلق خاصی به خداوند و آموزههای الهی دارند و زندگیشان را بر اساس آموزههای الهی تنظیم میکنند. سبک زندگی آنها نقطه مقابل زندگی فاسقان و طاغوتهاست؛ زیرا ممکن نیست که کسی ادعا کند که متدین و دیندار است، اما سبک زندگیاش با سبک زندگی حاکمان فعلی زمین هماهنگ باشد. این نکته خیلی مهم است که اگر ما بخواهیم آیندهساز باشیم، باید سبک زندگی خود را بر اساس سبک زندگی بندگان صالح خدا هماهنگ کنیم.
آیه دیگری که در قرآن کریم درباره آینده بشریت است و بشارتهای فوقالعاده خوبی داده و نکات سازندهای دارد. آیه ۵ سوره مبارکه قصص است که در آن خداوند میفرماید: «وَ نُرِیدُ أَن نَّمُنَّ عَلَی الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ؛ و ما میخواستیم به آنان که در آن سرزمین به ناتوانی و زبونی گرفته شده بودند، نعمتهای با ارزش دهیم و آنان را پیشوایان مردم و وارثان [اموال، ثروتها و سرزمینهای فرعونیان] گردانیم.» در این آیه سخن از اراده خدا بر پیروزی مستضعفان است و اینکه مستضعفان هم امام زمین هستند و هم وارث زمین خواهند بود.
خداوند میگوید من اینطور اراده کردهام و حتماً هم این اراده تحقق پیدا خواهد کرد. نکتهای که برای مومنان نویدبخش است این است که خداوند پیروزی جبهه حق را تضمین کرده است، ما برای هدفی که احتمال شکست در آن بدهیم، تلاش نمیکنیم؛ بلکه برای چیزی تلاش میکنیم که پیروزی در آن قطعی و تضمین شده است. این نوید زندگی مومنان را شیرین و آرام خواهد کرد.
اما صالحین و مستضعفین چه کسانی هستند؟ مستضعفین کسانی هستند که بهوسیله مستکبرین محدود شدهاند و نمیتوانند به گونهای که میخواهند در زمین حاکمیت و فعالیت داشته باشند. مستضعفان در زمان مستکبران «مبسوط الید» نیستند؛ یعنی قدرت را در دست ندارند. فعالیتشان متوقف نمیشود، اما کسانی هستند که ضعیف شده و جلوی حرکت الهیِ آزادانهشان گرفته شده است، ولی خداوند میفرماید من حتماً آنها را امام و وارث زمین قرار میدهم.
خداوند اراده کرده که مستضعفان زمین را امام و وارث زمین قرار دهد. این بشارت نشان میدهد که جریان تاریخی زندگی مستضعفین و صالحین، به سمت کادرسازی و کسب قدرت پیش میرود، نه به سمت ضعف. با وجودی که در قرن بیستم، دین به ضعف کشیده شده و اساساً خود دین بهعنوان افیون ملتها و عامل ضعف ملتها معرفی میشد، اکنون خود دین به عامل قدرت و نشاط مردم زمین تبدیل شده است.
نکته بسیار مهم این است که همیشه بندگان مستضعف و صالحی وجود خواهند داشت، که در حال کسب قدرت هستند و در آخرالزمان این نیروها رو به فزونی خواهند گذاشت؛ یعنی در آخرالزمان مستضعفان به قدری به دین و دینداری روی میآورند که میتوانند مستکبران و طاغوتها را نابود کنند.
قرآن در این آیه بیان میکند که حتماً در آخرالزمان جریانی وجود خواهد داشت، که توسط آن جریان مستضعفان عالم از نظر تربیت دینی و آمادگی برای امامت و وراثت زمین زیاد خواهند شد.
سؤال اين است كه اين آيه چگونه تحقق پيدا مىكند؟ درواقع مستضعفان برای آنکه بتوانند زمین را به وراثت دریافت کرده و امام آن شوند، بايد به قدرتى برسند كه اين قدرت چند جنبه دارد: جنبه سياسى، نظامى، اجتماعى، اقتصادى و فرهنگى؛ در نتیجه طبق اين آيه باید در آخرالزمان قدرت بزرگى تشكيل شود، كه زمينه امامت و وراثت مستضعفان را فراهم كند.