اهمیت خودشناسی در چیست؛ جامعۀ اسلامی چگونه به معرفت نفس پیوند می‌خورد؟

  1. خانه
  2. نقش هر کدام از ما در ظهور موعود
  3. اهمیت خودشناسی در چیست؛ جامعۀ اسلامی چگونه به معرفت نفس پیوند می‌خورد؟

حرکت از جامعه مسلمانی به جامعه اسلامی در سایه درک اهمیت خودشناسی

جایگاه معرفت نفس و اهمیت خودشناسی در تمدن نوین اسلامی چیست؟ انسان‌ها در حکومت صالحان که توسط امام مهدی (علیه‌السلام) تشکیل می‌شود، چه جایگاهی دارند و معیار ارزش‌گذاری آن‌ها بر چه اساسی است؟

برای اینکه درک درستی از فضای حاکم بر تمدن نوین اسلامی و حکومت صالحان پس از ظهور منجی موعود (علیه‌السلام) داشته باشیم، لازم است ابتدا با مبانی اعتقادی و دینی این تمدن آشنا شویم. منظور از تمدن نوین اسلامی، تمدنی‌ست که اساس آن اسلام، قانون اساسی آن قرآن کریم و مجری و مفسر قانون نیز رهبر متخصص و معصوم است. هدف از تشکیل این تمدن، اجرای عدالت در همه ابعاد آن و فراهم ساختن شرایط برای سعادت دنیوی و اخروی انسان‌هاست.[1] در تمدن نوین اسلامی به همه ابعاد وجود و همه مراحل حیات انسان توجه می‌شود و انسان به هدفی که برایش آفریده شده، یعنی تخلق به اخلاق الهی و شبیه شدن به خدا، دست می‌یابد. در نگاه این تمدن، انسان فقط یک موجود ممتد از تولد تا مرگ نیست؛ بلکه موجودی است از خدا تا خدا؛ موجودی که قبل از به دنیا آمدن نزد خدا بوده و پس از مرگ نیز به سوی او بازمی‌گردد.

این نوع نگاه با نگاهی که تمدن غرب به انسان دارد، بسیار متفاوت است. تمدن غرب انسان را حیوانی تکامل ‌یافته می‌داند که نقطه شروع حیات او مقارن با تولدش به دنیاست و پس از مرگ نیز، یا به‌کلی نابود می‌شود، یا به عقیده تناسخ‌ باوران روح او مدام از یک بدن به بدن دیگر در عالم دنیا گردش می‌کند؛ به‌همین‌دلیل انسانی که با شاخصه‌های تمدن غرب تربیت می‌شود، با انسان تراز در تمدن نوین اسلامی، زمین تا آسمان تفاوت دارد و اینجاست که اهمیت خودشناسی مشخص می‌شود. خودشناسی انسان را از داشتن نگاه محدود و حیوانی به خود می‌رهاند و روابط او را با همه چيز تنظیم می‌کند.

 اهمیت خودشناسی در تشکیل جامعه اسلامی

انسان تراز در تمدن نوین اسلامی، انسانی‌ست که از اهمیت خودشناسی و نقش آن در رشد شخصیتی خود و انسان‌های اطرافش غافل نیست. جامعه اسلامی که هدف نهایی تمام انبیاء و معصومین (علیهم‌السلام) بوده، از افرادی تشکیل می‌شود که نه‌تنها در بعد فردی خود را شناخته‌، اولویت‌‌گذاری معشوق‌هایشان را به‌درستی تنظیم کرده و در مسیر رسیدن به هدف خلقت خود در حال حرکت هستند، بلکه به اندازه وسع و توانایی خود در ایجاد این معرفت در سایر افراد جامعه نیز تلاش می‌کنند. به‌عبارت‌دیگر اهمیت خودشناسی را می‌دانند و برای آشنا کردن افراد جامعه، کشور و حتی مردم جهان با خود حقیقی و انسانی‌شان دست به‌کار می‌شوند؛ یعنی به جای زندگی در جامعه مسلمانی و رعایت صرف آداب و احکام اسلامی، دید آینده‌نگرانه‌ای به دین داشته و در تلاش برای ایجاد ملاک‌های لازم برای رشد و تعالی تمام انسان‌ها و به سعادت رسیدن آن‌ها مطابق با شاخصه‌های دولت کریمه‌اند. اهمیت و تفاوت جامعه اسلامی با جامعه‌ای متشکل از مسلمانان هم به میزان فهم و شناخت ما از خود، دین، جایگاه حقیقی انسان و تلاش برای زمینه‌سازی جهت رسیدن به این جایگاه حقیقی مرتبط می‌شود.

اما در این میان نقش معرفت نفس چیست؟ یا بهتر بگوییم، شناختن یا نشناختن خودمان چه نقشی در ایجاد این جامعه اسلامی دارد؟

قیمت ما به نوع آرزوها، غم‌ها، امیدها و شکایت‌هایمان بستگی داشته و تمام این امور به میزان خودشناسی و نحوه مهندسی معشوق‌های ما بستگی دارد. ما بسته به میزان توجهی که به هریک از امور حیوانی، عقلی یا انسانی خود می‌دهیم، قیمت گرفته و بر همین اساس انتخاب‌ها، ارتباط‌ها، رفتارها و یا حتی چینش‌های فکری‌مان را شکل می‌دهیم. در حقیقت قیمت ما تابع قلب ما و ظرفیتی‌ست که در آن نسبت به امور مختلف ایجاد می‌کنیم و ما براساس این قیمت نسبت به زندگی و سعادت دنیایی و اخروی خود و دیگران احساس مسئولیت می‌کنیم.

طبیعتاً اینکه ما خودمان را موجودی مادی و محدود بدانیم و زندگی‌مان را در همین چهار روز دنیا تعریف کنیم، با اینکه خود را موجودی ابدی و نامحدود دانسته و وفاتمان از دنیا را تولدی به زندگی گسترده اما در عین حال پیچیده و ابدی آخرت بدانیم، تفاوت بسیاری دارد. ما براساس تفاوتی که در نوع قیمت‌گذاری از خود، نوع نگاه و جهان‌بینی انتخاب‌ها و اولویت‌های کاملاً متفاوتی خواهیم داشت و به همین ترتیب زندگی، جامعه‌ و حتی جهانی متفاوت را برای خود و اطرافیانمان رقم می‌زنیم. در صورت ندانستن اهمیت خودشناسی، قیمتی پایین‌تر از حد یک انسان برای خود انتخاب کرده و ناخواسته زندگی در حد گیاهان و حیوانات را برای خود می‌پسندیم؛ یعنی نهایتاً تبدیل به حیوانات مقدسی می‌شویم که ظاهراً آداب دینی را رعایت می‌کنند، اما نه از فهم ارزش و جایگاه حقیقی خود باخبرند و نه تلاشی برای تشکیل حکومت اسلامی و رساندن انسان‌ها به عشق، شادی و آرامش که شاخصه‌های یک زندگی سعادتمند است، می‌کنند.

ما برای رسیدن به معیارهای جامعه اسلامی نیاز به پرورش افراد صالحی داریم که در درجه اول در زمینه فردی به درجه‌ای از تراز و تعادل رسیده‌ باشند و این جز با معرفت نفس، درک اهمیت خودشناسی و مهندسی درست معشوق‌ها امکان‌پذیر نیست؛ زیرا تنها در سایه معرفت نفس است که به سبک زندگی در حکومت اسلامی خو گرفته و با قیمت‌ها و قواعد زندگی و رشد در دولت کریمه آشنا می‌شویم.

 

خودشناسی و تشخیص نیاز به امام

طبیعی‌ست وقتی‌که درصدی از افراد جامعه با دیدی مادی‌گرایانه‌ای به زندگی نگاه کرده و نهایت اهدافشان را در رسیدن به خانه و ویلای شاهانه، ماشین گران‌قیمت، مدرک تحصیلی بالا و حساب پُرپول بانکی تعریف می‌کنند، برای تحمل سختی‌های رسیدن به یک جامعه اسلامی مطلوب که الله، اهل‌بیت و جهاد در راه خدا در رأس معشوق‌های آن هستند، از خود مقاومت بیشتری نشان می‌دهند. پس ما برای تشکیل جامعه اسلامی به افرادی نیاز داریم که نه‌تنها در مهندسی معشوق‌هایشان به درستی عمل کرده و الله، اهل بیت و جهاد در راه خدا را در رأس اولویت‌های خود قرار می‌دهند، بلکه به اندازه توان خود در بیان اهمیت خودشناسی و بالا بردن میزان معرفت نفس اطرافیان خود سهیم‌اند.

تمام هدف انبیاء و معصومین (علیهم‌السلام) رساندن ما به هدف خلقت یا همان شباهت با الله و کسب اسماء و صفات اوست، اما رسیدن به چنین شباهتی قطعاً نیاز به بستری مناسب دارد؛ درحقیقت سعادت و سلامت ابدی ما در آخرت در گرو سعادت و سلامت نفسمان در همین دنیاست، پس بااین‌وجود نیاز داریم تا زندگی خود در دنیا را به‌درستی مدیریت کنیم. نفسی که خود را درگیر تصمیم‌های غیرآینده‌نگرانه، انتخاب‌های غیرتخصصی و رفتارهای ناشی از هوی و هوس کرده، قطعاً نیاز بعد انسانی خود را برای رشد و تعالی احساس نمی‌کند و به‌قدری قلب خود را آکنده از دنیا و زرق و برق آن کرده است که از نبود متخصص معصومی که راهنما و تنظیم‌کننده روابط و سعادت دنیایی و آخرتی اوست، دچار رنج نمی‌شود.

ما در گرو اعمال خود هستیم، اعمالی که آجر به آجر آینده ما را تشکیل داده و زمینه‌ساز انتخاب‌ها و تصمیمات بعدی و نهایتاً سعادت یا شقاوت ابدی ما محسوب می‌شوند. مدیریت زندگی ما در دنیا مراتبی دارد که مهم‌ترین بخش آن حاکمیت متخصص معصوم است؛ یعنی به کسی نیاز داریم که راهنمای الهی و تخصصی ما در این مسیر پرفراز و نشیب بوده و استعدادهای بالقوه انسانی‌مان را شکوفا ‌کند، اما زمانی به این فهم رسیده و نیاز به وجود امام را درک می‌کنیم که با ابعاد وجودی‌مان آشنا شده، مراحل حیات خود را بشناسیم و درکی از غایت و جایگاه بلندی که به‌عنوان یک انسان برایمان درنظر گرفته شده، داشته باشیم.

قاعدتاً برای انسانی که خود را متشکل از پاره‌ای گوشت و استخوان می‌داند و مرگ را پایان حیاتش در نظر می‌گیرد، نه‌تنها اهمیت خودشناسی معنایی ندارد، بلکه وجود امام و دین هم نه تنها سودمند نیست؛ بلکه دست‌و‌پاگیر است. وقتی ما درک و شناختی از پیچیدگی‌های وجود خود و مراحل حیاتمان نداریم، اصولاً زندگی را امری تخصصی نمی‌دانیم و برای درست گذراندن آن نیازی به امام و متخصص معصوم احساس نخواهیم کرد؛ درحالی‌که هر دستورالعمل و نقشه راهی که در برابر ما قرار داده می‌شود، تنها زمانی تضمین‌کننده سعادت و خوشبختی ماست، که با علم کامل نسبت به ابعاد وجودی و مراحل سه‌گانه حیات ما طراحی شده باشد. ما بدون معرفت نفس و شناخت خود، نسبت به تشخیص آنچه به سود ماست و آنچه ما را از هدف خلقتمان دور می‌کند، ناتوان بوده و از زمینه‌سازی برای آمدن متخصص معصومی که تضمین‌کننده سعادت دنیوی و اخروی ماست، عاجزیم.

فهم امیدوارانه و آینده‌نگرانه از دین و تلاش برای کسب معرفت نفس تنها راه سهیم شدن در آینده حتمی، مبارک و وعده داده شده خداوند است و انقلاب اسلامی آخرین جریان تمدن‌سازی‌ست که از طریق افراد صالح زمینه را برای رسیدن به تمدن نوین الهی و میراندن تمدن کهنه طواغیت و جاهلان غیرمتخصص ایجاد کرده و مقدمات لازم برای رسیدن به دولت کریمه را فراهم کرده است.

ما در این مقاله به اهمیت معرفت نفس در تشکیل جامعه اسلامی و به‌عنوان زیربنایی برای سعادت دنیا و آخرت خود پرداختیم. گفتیم رسیدن ما به هدف خلقت نیاز به وجود بستر مناسب و حاکمیت متخصص معصوم دارد. مدیریت زندگی دنیای ما که مقدمه‌ای برای رسیدن به سعادت ابدی‌ست، تنها در سایه وجود حاکمیت معصوم امکان‌پذیر است، اما بدون درک اهمیت خودشناسی ما نه ضرورت وجود امام را درک می‌کنیم و نه برای رسیدن به جامعه اسلامی که بستری برای رسیدن ما به هدف خلقتمان است، تلاش می‌کنیم.

کتاب انقلاب اسلامی و آینده جهان: صفحات 46-41

[1] انقلاب اسلامی و آینده جهان، محمد شجاعی، انتشارات محیی، چاپ ششم، ص 41

اشتراک گذاری در

[copy_shortlink]

5 پاسخ

  1. شخصی که در اثر معرفت نفس توانسته قدرهای قوی و انسانی از خودش نشان دهد، بهترین تقدیرات انسانی و الهی را جذب می‌کند

  2. تمدن اسلامی به تمام معنا عاقبت بخیری است
    انسان از سوی خدا آمده وله خدا بر می گردد تفاوت تمدن اسلامی و غربی این است که مثل غرب یک حیوان تکامل یافته نیست
    زندگی ما برای رسیدن به سعادت ابدی است
    خداوند صالحین را برای رسیدن به این سعادت گذاشته ولی در غرب مادی آنها را دست پا گیر می دانند.

  3. اصل واساس برای انسان خودسازی است وقتی این امر محقق شدهدف زندگی بندگی خدا
    می شود وانسان همیشه خود را در محضرخداحاضر می بیند و زمینه برای به کمال رسیدن مهیّامی شود.
    اما این سیر نیاز به استاد وراهنما دارد.
    نقش مهم انبیا وائمه اطهار(ع)واولیای خدا
    در رسیدن انسان به کمال ومعرفت نفس
    آن وقت مشخص میشود.❤

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *