علائم ظهور امام زمان (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) کدامند؟
علائم در لغت جمع علامت و نشانه است و اصطلاحاً یعنی چیزی که خودش آشکار باشد، تا بتواند انسان را به سوی هدف و مقصدی هدایت کند. در اینجا میخواهیم به بررسی علائم ظهور امام زمان (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) بپردازیم، زیرا ما نمیتوانیم ادعا کنیم که منتظر ظهور امام زمان (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) هستیم، اما با علائم ظهور امام زمان (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) کاری نداریم. این مسئله بهقدری حساس است که علائم آن حتی به صورت نسبتاً دقیق و با تاریخ و زمان مشخصی از طرف ائمه اطهار (علیهمالسلام) اعلام شدهاند. چطور ممکن است برای چنین اتفاقی که قرار است سرنوشت زمین و مردمش را معلوم کند و هیچ سابقهای در تاریخ نداشته، هیچ مقدمه و علامت زمینهسازی وجود نداشته باشد؟
علائم ظهور امام زمان برای ما شیعیان و صالحین آخرالزمان گفته شده، تا خودمان را با شناخت آنها و رصد اخبارشان در جهان برای امر ظهور آماده کنیم و از قافله عقب نمانیم. بارها در احادیث و روایات میبینیم که ائمه اطهار (علیهمالسلام) فرمودهاند، اگر فلان علامت را در آخرالزمان ببینیم، خودم را به سپاه امام میرسانم و خودم را برای امر ظهور آماده میکنم. منظور از این تقلب رساندنها به ما، آمادهسازی جسمانی، معنوی و جهادی خودمان برای امر ظهور است.
علائم ظهور امام زمان (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) به دو دسته قطعی و غیرقطعی تقسیم میشوند. احتمال تغییر در قضا و قدرهای غیرحتمی یا اصطلاحاً بداء در علائم غیرحتمی وجود دارد، حتی در بعضی ویژگیهای علائم قطعی هم احتمال تغییر وجود دارد، اما آنچه مهم است، این است که نقل اغلب این علائم مستند است و راهگشایی بسیار قوی برای ما در راه پیدا کردن به سپاه امام است. گاهای دشمنان ما از ما به این علائم آگاهترند و صدها مکر و حیله برای انحراف و لاپوشانی آن به کار میبندد، ما اما حتی کلیات آنها را هم نمیدانیم و در خواب غفلتیم.
با توجه به آنچه گفتیم، اگر شما هم مشتاقید که نشانههای قطعی و غیرقطعی علائم ظهور امام زمان (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) و تطبیق نسبی آن با احوالات امروز جهان را بشناسید، با ما همراه باشید.
نشانههای قطعی علائم ظهور امام زمان (عجلاللهتعالیفرجهالشریف)
در این بخش به بررسی قطعیترین علائم ظهور امام زمان (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) میپردازیم. علائمی که احتمال بداء در آنها کم است، ولی غیرممکن نیست.
1.خروج سفیانی
اولین علامت قطعی و حتمی از علائم ظهور امام زمان (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) خروج شخصی به نام سفیانی است. گفته شده که خروج سفیانی، سید خراسانی و سید الیمانی در یک سال، یک ماه و یک روز است[1]. ماه رجب، ماه وقوع این حادثه است.
خصوصیات ظاهری سفیانی را اینطور بیان کردهاند که مردی سرخرو مایل به زرد، چشمانی کبود، زشتچهره، قد متوسط، آبلهرو، ظاهراً تکچشم و دارای آثار زخم در صورت است[2]. نسب او به بنیامیه میرسد و در چشمش لکۀ سفیدیست[3]. نامش عثمان است و در دمشق قیام میکند.
از روایات اینطور برداشت میشود که سفیانی توسط دولتهای غربی حمایت میشود. او برای دفع قدرت حاکم ایران یعنی سید خراسانی به روم و غرب میرود، تا آموزشهای لازم برای مبارزه با سید خراسانی و سپاهش را دریافت کند، ولی در غرب به مسیحیت متمایل میشود و با صلیبی بر گردن برمیگردد[4]. در واقع او منافقیست که با اینکه مسیحی شده، اما مخفی میکند و همراهانش خیال میکنند او هنوز مسلمان است[5]. اختلافها و درگیریهایی در سوریه شکل میگیرد و سفیانی بعد از شکست دو رقیبش به حکومت میرسد؛ البته حکومت او فقط بر دمشق نیست و حمص، اردن، فلسطین و قنسرین را هم تصرف میکند، که اصطلاحاً به آنها مناطق پنچگانه شامات میگویند. شش ماه طول میکشد، تا مناطق پنجگانه شامات را تصرف کند. سپس نه ماه حکومت میکند. مجموع مدت زمان جنگها و حکومتش تا زمان ساقط شدنش پانزده ماه طول میکشد[6].
2.خروج سید الیمانی
از موارد قطعی علائم ظهور امام زمان خروج شخصی به نام سید یمانی[7] است. البته دو یمانی وجود دارد. ابتدا شخصی در صنعا یمن قبل از خروج الیمانی اصلی خروج میکند، که زمینهساز خروج الیمانی است. تحلیلگران احتمال دادهاند که یمانی اول همان رئیس جریان انصارالله یمن به نام عبدالملکبدرالدینالحوثی بود، که ویژگیهایش منطبق با این روایات است[8].
یمانی دوم که در روایات از او با نام «کاسر عینیه» به معنای سربهزیر یاد شده که از یمن بلند میشود. با اینکه سابقه هدایت و رهبریاش از سید خراسانی بسیار کمتر است، اما پرچمش حتی از سید خراسانی هم هدایتکنندهتر است.
3.صیحه رمضان
گفتیم صیحه رجب از علائم احتمالی بود، اما صیحه ماه رمضان از قطعیات علائم ظهور امام زمان (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) است. در شب جمعه 23 رمضان آخرین سال پیش از ظهور جبرئیل از آسمان ندایی بلند سرمیدهد، که هر قوم و ملتی در سراسر جهان آن صدا را با زبان خودشان میفهمند. جبرئیل میگوید، آگاه باشید که حق با علی (علیهالسلام) و شیعیان اوست، آنها رستگارانند. او نام قائم را میبرد و حکومت و امیری ایشان را بشارت میدهد[9]. از امام صادق (علیهالسلام) پرسیدند، آیا با وجود آنکه نام قائم برده میشود، باز هم کسی شک و شبههای در مورد امام برایش باقی میماند؟ امام فرمودند، ابلیس آنها را رها نمیکند، در آخر همان روز ندایی از آسمان میدهد و مردم به شک میافتند[10].
بر اساس روایات معتبر در پایان همان روزی که جبرئیل این ندا را سر میدهد، شیطان هم صیحهای مشابه آن سرمیدهد و مردم را به گمراهی میاندازد. خداوند همیشه شرایط هدایت و گمراهی را همزمان برای ما فراهم میکند، که اختیار داشته باشیم و خودمان راهمان را انتخاب کنیم. ابلیس صیحه میزند که ای مردم آگاه باشید، حق با سفیانی و پیروانش است؛ البته بعضی روایات به جای سفیانی به عثمان خلیفه سوم اشاره شده است[11]. اهل باطل و شبهه بعد از صیحه شیطان متزلزل شده و دچار شک میشوند؛ در واقع تفاوت دو صدای جبرئیل و شیطان را فقط کسانی متوجه میشوند که دو ویژگی را در خودشان پرورش داده باشند. یکی آنکه این روایات را به خوبی بدانند و برای آن آماده شوند، دیگری اینکه با خودسازی و مراقبت از نفْسشان دلی صادق، آماده و همسنخ با امام ساخته باشند، که بصیرت شناخت و تمییز حق از باطل را پیدا کرده باشد[12].
4.نبرد قرقیسا و حمله سفیانی به عراق
در بیان علائم ظهور امام زمان (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) باید بگوییم، سفیانی دو سه ماه بعد از رجب شروع به قتل و کشتار شیعیان[13] میکند[14]. در واقع جنگ در شوال آغاز میشود[15]. قبائل و گروهها در ذیالقعده مقابل هم میایستند و در ذیالحجه خونها ریخته میشود.
سفیانی در همان 6 ماه نخستین دنبال انتقام و کشتار شیعیان است و ابتدا به عراق حمله میکند. در مسیر حمله به عراق از سرزمین قرقیسا میگذرد. جنگ در نواحی مرزی سوریه، ترکیه و عراق بین ترکها و سفیانی رخ میدهد[16]. این نبرد بزرگ بین دو طرف ظالم برپا میشود و کشتار سنگین و فجیعی بین آنها رخ میدهد، اما شیعیان در آن حضور ندارند[17].
هدف حرکت سپاه سفیانی عراق است[18]. آنها در ماه ذیالقعده یا ذیالحجه کوفه را فتح میکنند و پس از آن تصمیم حمله به ایران میگیرند. اما لشگریان سید خراسانی در مرزهای ایران آماده نبردند و لشگر سفیانی را شکست میدهند. لشگر سفیانی هم به نجف عقبنشینی میکنند. سپس بخشی از سپاه سفیانی به درخواست حکومت حجاز برای مقابله با امام به عربستان لشگرکشی میکنند، تا امام را به قتل برسانند. اما امام قبل از آنها از مدینه خارج شده و به مکه میروند[19].
5.قتل نفس زکیه
نفس زکیه شخصی صالح، پاک و مقرب است، که او و حوادث مربوط به او از نشانههای حتمی علائم ظهور امام زمان (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) است. در مستندات از 3 نفس زکیه نام برده شده، که وجود دو نفر از آنها احتمالی و وجود یک نفر از آنها قطعیست؛ نفس زکیه اهل کوفه[20]، نفس زکیه اهل مدینه و نفس زکیه اهل مکه. وجود نفس زکیه کوفی و مدینه احتمال دارد، اما نفس زکیه مکی از قطعیات علائم ظهور امام زمان (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) است[21]. تاریخنگارها معتقدند، ویژگیهای نفس زکیه کوفی با شهید سید محمدباقر حکیم منطبق است[22].
نفس زکیه مکی[23] شخصیست که امام او را از مدینه به مکه میفرستند، تا نامه و پیام امام را به اهل مکه برساند. او که سیدی هاشمی و رادمردی از مجاهدان راه خدا و معتمد امام است، دستور امام را اطاعت میکند. اما در 25 ذیالقعده به همراه برادرش به دست حاکمان عربستان به شهادت میرسد. خداوند بعد از شهادت او به مردم حجاز غضب میکند[24]. سپس امام پانزده روز بعد از قتل نفس زکیه در 10 محرم قیام میکنند[25].
6.فرو رفتن لشگر سفیانی در زمین
احتمالاً شما هم از ماجرای خسف بیداء به عنوان علامتی از علائم ظهور امام زمان (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) چیزی شنیدهاید. خسف به معنای بلعیدن و بیداء یعنی بیابان بیآب و علف، البته در روایات به معنای صحرایی بین مکه و مدینه است. خسف بیداء[26] آخرین علامت قطعی از علائم ظهور امام زمان (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) است و پس از آن هیچ علامت قطعی و غیرقطعی دیگری رخ نمیدهد.
وقتی لشگر سفیانی به دنبال امام به مدینه میرسد و با نبود امام مواجه میشود، دست به کشتار وحشیانه شیعیان مدینه میزند. سپس مدینه را به قصد مکه در تعقیب امام ترک میکند، پس از طی حدود 30 الی 40 کیلومتر در منطقه بیداء زمین باز میشود و سپاه سفیانی را در خود میبلعد. بعد از فرو رفتن سپاه سفیانی در زمین، شاهد اعلام قیام امام در مکه خواهیم بود؛ سپس امام به سمت کوفه حرکت میکنند و سپاه سید خراسانی به ایشان ملحق میشوند.
نشانههای احتمالی و غیرقطعی از علائم ظهور امام زمان (عجلاللهتعالیفرجهالشریف)
گفتیم برای علائم ظهور امام زمان (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) نشانههایی قطعی و غیرقطعی ذکر شده، که احتمال وقوع علائم غیرقطعی بسیار بالاست، اما احتمال رخ ندادن آنها هم وجود دارد. حوادثی مثل:
1.قیام مردی از مشرق زمین در قم
شاید بتوانیم بگوییم اولین حرکت زمینهساز از علائم ظهور امام زمان (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) قیام مردی از قم است. دسته بزرگی از روایات جدی در معتبرترین منابع و مستندات در مورد انقلابی در مشرق سخن گفتهاند، که زمینهساز و فراهمکننده شرایط ظهور است. اعتبار و سند این احادیث و روایات چنان محکم است و صراحت بیان آنها بهقدری روشن است، که تحلیل و انطباق این روایتها با انقلاب ایران و درک مفهومشان چندان سخت نیست.
امام محمدباقر (علیهالسلام) در حدیثی فرمودند: «گروهی در مشرق قیام میکنند و حقشان را طلب میکنند، اما حکومت حقشان را نمیدهد. آنها دست به اسلحهها برده و آماده جنگ میشوند؛ سپس حاکمان ظالمشان قبول میکنند حقشان را بدهند، اما آنها دیگر قبول نمیکنند و خودشان حقشان را زنده میکنند. آنها پرچمشان را جز به صاحب شما نمیدهند و کشتههای آنها شهیدند؛ اگر من این انقلاب را درک میکردم، خودم را برای صاحبالأمر نگه میداشتم.[27]»
احتمالاً این روایت به انقلاب اسلامی در سال 1357 اشاره دارد؛ زیرا دقیقاً این اتفاق پیش آمد. شاه پس از شورش مردم قول داد جبران کند، اما مردم درخواستش را رد کردند. از تعبیر انتهایی در روایت امام محمدباقر (علیهالسلام) برمیآید که بین این انقلاب و ظهور امام زمان، به اندازه عمر طبیعی یک انسان فاصله است؛ زیرا حضرت میفرمایند، خود را برای حضرت صاحبالأمر نگه میداشتم، یعنی کسی که انقلاب ایران را درک کند، میتواند در عمر طبیعیاش انقلاب امام زمان را هم ببیند.
در اغلب روایات در مورد انقلاب شرقیها صحبت شده، پس ما باید مفهوم شرق را در جایگاه این احادیث و روایات پیدا کنیم. موقعیت جغرافیایی حجاز جوریست که مصر و مراکش در غرب آن، عراق و سوریه در شمال و شمال غربش، ایران در شرق حجاز، چین و هند در شرق دور است. پس با یک حساب سرانگشتی هم ایران را روی نقشه در شرق حجاز میبینیم.
امام کاظم (علیهالسلام) در حدیث مشهوری یکی از مهمترین علائم ظهور امام زمان (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) را اینطور بیان میکنند: «مردی از شهر قم مردم را به حق دعوت میکند. گروهی دعوت او را اجابت میکنند و دورش جمع میشوند که قلبهایشان مثل پارههای آهن است. بادهای طوفانی[28] آنها را متزلزل نمیکند، از جنگ نمیترسند و خسته نمیشوند، به خدا توکل میکنند و عاقبت نیک برای پرهیزگاران است[29].»
در روایت مورد تأیید شیعه و سنی از امیرالمؤمنین (علیهالسلام) هم صراحتاً گفته شده که ابتدای دولت حضرت مهدی (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) از مشرق شروع میشود، انگار که انقلاب مردی از قم با انقلاب حضرت مهدی(عجلاللهتعالیفرجهالشریف) یکی قلمداد میشود[30]. البته لازم است از یک اصل مهم برای فهم بهتر روایات استفاده کنیم و آن این است که در اغلب روایاتی که نام قم آمده، صرفاً منظور قمیها نیستند، بلکه منظور از قم در این روایتها ایرانیها و شیعیانی هستند که متحد با رهبر آن انقلابند.
رسولالله (صلیاللهعلیهوآله) هم مژده قیامی از مردم مشرق زمین را میدهند که پایان تمام رنجهاست و میگویند، هرکس از شما قیام مردم مشرق را درک کرد، خودش را به جبهه آنها برساند، ولو به سختی سینهخیز رفتن بر روی یخ و برف[31].
تقریباً اغلب علما و مفسران اتفاق نظر دارند که مقصود این احادیث و روایات از انقلاب مشرق زمین، انقلاب اسلامی ایران است و منظور از مردی از قم که این انقلاب را راه میاندازد، امام خمینی (رحمةاللهعلیه) است.
وهابیون بسیار تلاش کردند که بدلی جعلی برای این انقلاب دست و پا کنند و ذهنها را از انقلاب ایران متفرق کنند. آنها جنبشهای مثل طالبان، القاعده و داعش به راه انداختند، تا مردم گمراه شوند و این جنبشهای شیطانی را با انقلاب مقدس و زمینهساز ظهور در مشرق زمین اشتباه بگیرند، اما شکست خوردند. به هر حال این سخن رسولالله (صلیاللهعلیهوآله) اتمام حجتی برای همه بود که فرمودند: «مردمی از مشرق قیام میکنند که مهیاکننده و زمینهساز حکومت و سلطنت مهدی هستند.[32]»
پس بر اساس این روایات متوجه میشویم که انقلابی قبل ظهور در ایران رخ میدهد که زمینهساز فرج و از علائم ظهور امام است. انقلابی که در چند نوبت شکل میگیرد، نهایتاً مسلحانه پیروز میشود و تا ظهور ادامه میابد و شکست نمیخورد.
سخنان امام خمینی سرنخ مهم ما برای رسیدن به محتوای این مژدههاست. با کنار هم چسباندن پازل سخنان امام خمینی در مورد ظهور متوجه میشویم که ایشان کاملاً با هدف اجرایی کردن نویدی که در این روایات آمده، قیام کردهاند. ایشان آمدند، تا انقلابی زمینهساز و فراهمکننده شرایط ظهور امام زمان را برپا کنند.
2.وقایع مصر
یکی از اخباری که به عنوان یکی از علائم ظهور امام زمان (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) آورده شده، آن است که امیر و حاکم مصر توسط مردم مصر کشته میشود[33]. عدهای مصداق این روایت را کشته شدن انورسادات به دست مردم مصر میدانند، او اولین حاکم عرب بود که با اسرائیل سازش کرد و توسط سرهنگ خالد استانبولی و مردم مصر اعدام شد.
خبر دیگری که در مورد وقایع مصر به عنوان علائم ظهور امام زمان (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) آورده شده، آن است که مردم مصر حاکم مستبدشان را سرنگون کرده و حکومت را به حاکم وفادارش برمیگردانند[34]. مصداق این حادثه را هم عدهای سرنوشت حسنیمبارک میدانند که دقیقاً منطبق با این روایت است.
3.فردی به نام شیصبانی
روایات یکی از علائم ظهور امام زمان (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) را شخصی به نام شیصبانی در عراق دانستهاند. این شخص از نظر موقعیت تاریخی بعد از انقلاب ایران و قبل خروج سفیانی خروج میکند و چهرههای سرشناس بسیاری را به شهادت میرساند[35]. طبق تحقیق و تفسیر مفسرین، شخصیت شیصبانی را میتوان بر صدام حسین منطبق داست.
4.انتقال مرکز علوم انسانی از نجف به قم
امام صادق (علیهالسلام) در حدیثی برای معرفی علائم ظهور امام زمان (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) فرمودند که علوم انسانی از مرکزش در نجف به قم منتقل میشود و قم مرکز نشر علوم انسانی میشود[36]. جالب این است که این سخن وقتی گفته شده که هنوز نه نجف و نه کوفه مراکز نشر علوم انسانی نبودهاند، جالبتر آنکه قم در آن زمان نهتنها یک شهر شیعی و مذهبی، بلکه حتی یک شهر نسبتاً مطرح هم نبوده است.
احتمالاً بدانید، نجف حدود هزار سال مرکزیت علوم انسانی را به عهده داشته است. بعد از دوره هزار ساله مرکز علوم انسانی از نجف به قم جابهجا شد. این اتفاق، اتفاقی عجیب و تقریباً غیرممکن بود، اما امروزه از تمام جهان برای تحصیل علوم اسلامی به قم میآیند و مردم عالم علوم را به روشهای مختلف از این مرکز دریافت میکنند.
5.اختلاف شاهزادگان عربستان و مرگ عبدالله
در روایات متعددی به اختلاف بین شاهزادههای عرب حجاز اشاره شده، که نهایتاً به مرگ حاکم حجاز به نام عبدالله منجر میشود[37]. حکومت عربستان بعد از مرگ عبدالله از هم نمیپاشد، اما مثل قبل هم اقتدار و توافقی روی مدیریت آن وجود ندارد. دعوا و درگیری بر سر قدرت تا ظهور امام در حجاز ادامه پیدا میکند.
6.آزمایش مردم با سختیها و بلاها
در روایات به یک دسته از علائم ظهور امام زمان (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) اشاره شده، که مردم با آنها مورد آزمایش و امتحان قرار میگیرند. گرسنگی به دلیل گرانی، ترس از حاکمان ظالم، فقر و ضرر مالی به دلیل کسادی بازار، مرگ و میر فراوان، کشت و کشتار، بیبرکتی در کشت و زراعت از علائم ظهور امام زمان هستند[38].
زیاد شدن بلاهای طبیعی هم در علائم آخرالزمان ذکر شده است، مثلاً بارانهای سیلآسا در ماه جمادیالثانی و ابتدای رجب در سال پیش از ظهور رخ خواهد داد[39].
7.وقایع احتمالی آخرین ماه رجب قبل از ظهور
از نشانههای احتمالی و غیرحتمی علائم ظهور امام زمان (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) در آخرین رجب پیش از ظهور، آن است که چهرهای در ماه آشکار میشود، دستی در آسمان نمایان میشود، که به چیزی اشاره میکند، سپس ندایی از آسمان بلند میشود، که تمام ساکنین اهل زمین آن را میشنوند و به زبان مادری خود آن را میفهمند[40]. صیحه ماه رجب سه صدا خواهد بود، که سه مضمون و پیام هم دارد. یکی لعنت بر ظالمین، یکی خبر نزدیک شدن ظهور امام و قیامت، دیگری هم امام را نشان میدهد و میگوید از ایشان اطاعت کنید. البته روایات دقیقی مبنی بر اینکه این سه ندا همزمان در یک روز و ساعت به گوش برسند، نیامده است[41].
8.وقایع احتمالی آخرین ماه رمضان قبل ظهور
چند علامت احتمالی به عنوان علائم ظهور امام زمان (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) در تاریخ تقریبی رمضان پیش از ظهور ذکر شده است. آتشسوزی در عربستان و سیل در نجف از این علائمند[42]. علاوه بر اینها خورشیدگرفتگی در اواسط ماه رمضان و ماهگرفتگی در پایان رمضان هم احتمال دارد[43].
9.سید خراسانی
سید خراسانی از مهمترین مردان در زمینهسازی ظهور و برپایی تمدن جهانی موعود است. بر اساس روایات او رهبر معنوی قیام و انقلاب ایرانیها در هنگام ظهور است، نه آن مردی که ابتدا از قم انقلاب را برپا کرد. او سیدی حسینی است؛ که زادگاهش خراسان است و دولتهای غربی از او متنفر و منزجرند. در دست راست و احتمالاً بر دست چپش هم علامتی وجود دارد[44]. او سالهاست با مردم بوده، اما نمیدانستند همان سید خراسانیست، تا اینکه در آخرین ماه رجب قبل ظهور خروج میکند و هویتش را فاش میکند. با اینکه خروج او در رجب است، اما در شعبان، رمضان و شوال اقدام جنگی نمیکند، اما در ذیالقعده یا ذیالحجه به دفاع از شیعیان عراق در مقابل سفیانی میرود و آنها را شکست میدهد. بزرگترین و مهمترین لشگر امام را حتی در دوران پس از ظهور، سپاه قدرتمند سید خراسانی تشکیل میدهند. در روایات آمده که این سپاه قوی پرچم حکومت را به امام مهدی (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) تحویل میدهند.
10.فرمانده سپاه سید خراسانی
در منابع معرفی علائم ظهور امام زمان (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) از فرمانده رشید و جانبرکف سپاه سید خراسانی بسیار سخن به میان آمده است. این شیرمرد که با نام مستعار شعیببنصالح[45] از او نام بردهاند، نهتنها در دوران پیش از ظهور، بلکه پس از ظهور هم فرمانده لشگر امام میشود. او جوانمردی چهارشانه، گندمگون، با ریشی کمپشت، صاحب یقین، اهل بصیرت، از اهالی ری یا نواحی مرکزی ایران است.
امام در تمامی جنگها و فتوحاتشان در عراق، سوریه و بیتالمقدس از سپاه سید خراسانی و فرماندهی شعیببنصالح استفاده میکنند.
در این مقاله به بررسی علائم قطعی و غیرقطعی ظهور امام زمان از دیدگاه روایات و احادیث پرداختیم، اما چیزی که باید به آن توجه ویژه داشته باشیم این است که رخ دادن یا اتفاق نیفتادن این علائم تنها به دست خداوند است و همان طور که پیش از آن اشاره کردیم امکان دارد که هیچ یک از این علائم رخ ندهند و یا طبق نظر مفرسین به یکباره و در یک روز تمامی آنها اتفاق بیفتند. چیزی که مهم است این است که ما ظهور را نزدیک بدانیم و بیش از توجه به علائم بیرونی ظهور به دنبال ظهور امام در جان خود باشیم؛ تنها در این صورت است که حتی اگر در زمانه ظهور ایشان زنده نباشیم، از منتظران واقعی و یاوران ایشان خواهیم بود.
[1] طوسی، محمد بن الحسن، الغیبة للطوسی (الغیبة للحجة)، قم: دارالمعارف الإسلامیة، 1411 ه.ق، ص 446 و 447
[2] ابن ابی زینب، محمد بن ابراهیم، الغیبة النعمانی، محمدجواد غفاری، تهران: نشر صدوق، 1397 ه.ق، ص 306
[3] ابن بابویه، محمد بن علی، کمال الدین و تمام النعمة، تهران: اسلامیه، 1395 ه.ق، ج2، ص 651
[4] آیتی، نصرتالله، تأملی در نشانههای حتمی ظهور، قم: مؤسسه آینده روشن، 1390، ص139
[5] نیلساز، ناصر، مردان عصر ظهور، قم: نشر پاسدار اسلام، 1394 ه.ش، ص 100
[6] همان، ص 101
[7] طوسی، محمد بن الحسن، الغیبة للطوسی (الغیبة للحجة)، قم: دارالمعارف الإسلامیة، 1411 ه.ق، ص 447/ ابن ابی زینب، محمد بن ابراهیم، الغیبة النعمانی، محمدجواد غفاری، تهران: نشر صدوق، 1397 ه.ق، ص 253 و 277/ کلینی، محمد بن یعقوب بن اسحاق، الکافی، تهران: دارالکتب الإسلامیه، ج 15، ص 694/ مجلسی، محمدباقر، بحارلأنوار الجامعة لدرر الأخبار الأئمة الأطهار، بیروت: دار إحیاء التراث العربی، 1403 ه.ق، ج 52، ص 232/ ابن بابویه، محمد بن علی، کمال الدین و تمام النعمة، تهران: اسلامیه، 1395 ه.ق، ج 1، ص 328
[8] نیلساز، ناصر، مردان عصر ظهور، قم: نشر پاسدار اسلام، 1394 ه.ش، ص 168
[9] ابن بابویه، علی بن حسین، الإمامة و التبصرة من الحیرة، چاپ اول، قم، 1404 ه.ق، ص 129/ / ابن ابی زینب، محمد بن ابراهیم، الغیبة النعمانی، محمدجواد غفاری، تهران: نشر صدوق، 1397 ه.ق، ص 252 و 254/ طوسی، محمد بن الحسن، الغیبة للطوسی (الغیبة للحجة)، قم: دارالمعارف الإسلامیة، 1411 ه.ق، ص 454/ ابن بابویه، محمد بن علی، کمال الدین و تمام النعمة، تهران: اسلامیه، 1395 ه.ق، ج 2، ص 650 و 652
[10]ابن ابی زینب، محمد بن ابراهیم، الغیبة النعمانی، محمدجواد غفاری، تهران: نشر صدوق، 1397 ه.ق، ص 246
[11] ابن بابویه، محمد بن علی، کمال الدین و تمام النعمة، تهران: اسلامیه، 1395 ه.ق، ج2، ص 358/ طوسی، محمد بن الحسن، الغیبة للطوسی (الغیبة للحجة)، قم: دارالمعارف الإسلامیة، 1411 ه.ق، ص 454/ ابن ابی زینب، محمد بن ابراهیم، الغیبة النعمانی، محمدجواد غفاری، تهران: نشر صدوق، 1397 ه.ق، ص 264/ مجلسی، محمدباقر، بحارلأنوار الجامعة لدرر الأخبار الأئمة الأطهار، بیروت: دار إحیاء التراث العربی، 1403 ه.ق، ج 2، ص 295
[12] مجلسی، محمدباقر، بحارلأنوار الجامعة لدرر الأخبار الأئمة الأطهار، بیروت: دار إحیاء التراث العربی، 1403 ه.ق، ج 2، ص 295
[13] شیعیان عراق و سوریه، نه شیعیان ایران. زیرا شیعیان ایران تحت حمایت سید خراسانی هستند.
[14] نیلساز، ناصر، مردان عصر ظهور، قم: نشر پاسدار اسلام، 1394 ه.ش، ص 100 تا 103/ ابن ابی زینب، محمد بن ابراهیم، الغیبة النعمانی، محمدجواد غفاری، تهران: نشر صدوق، 1397 ه.ق، ص 300/ کلینی، محمد بن یعقوب بن اسحاق، الکافی، تهران: دارالکتب الإسلامیه، ج 8، ص 264
[15] ابن طاووس، علی بن موسی، التشریف بالمنن فی التعریف بالفتن المعروف بالملاحم و الفتن، قم: مؤسسه صاحب الأمر، 1416 ه.ق، ص 284
[16] کلینی، محمد بن یعقوب، الروضة من الکافی، رسولی محلاتی، تهران: نشر علمیه اسلامیه، ج8، ص 295
[17] مجلسی، محمدباقر، بحارلأنوار الجامعة لدرر الأخبار الأئمة الأطهار، بیروت: دار إحیاء التراث العربی، 1403 ه.ق، ج 52، ص 141
[18] ابن ابی زینب، محمد بن ابراهیم، الغیبة النعمانی، محمدجواد غفاری، تهران: نشر صدوق، 1397 ه.ق، ص 306/ مجلسی، محمدباقر، بحارلأنوار الجامعة لدرر الأخبار الأئمة الأطهار، بیروت: دار إحیاء التراث العربی، 1403 ه.ق، ج 53، ص 83
[19] مفید، محمد بن محمد، الإختصاص، علی اکبر غفاری، قم: دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، 1394، ص 256/ نیلساز، ناصر، مردان عصر ظهور، قم: نشر پاسدار اسلام، 1394 ه.ش، ص 144
[20] مفید، محمد بن محمد، الإرشاد فی معرفة حجج الله العباد، قم: کنگره شیخ مفید، 1413 ه.ق، ج2، ص 368
[21] کلینی، محمد بن یعقوب بن اسحاق، الکافی، تهران: دارالکتب الإسلامیه، ج2، ص 149
[22] نیلساز، ناصر، مردان عصر ظهور، قم: نشر پاسدار اسلام، 1394 ه.ش، ص 175
[23] ابن طاووس، علی بن موسی، التشریف بالمنن فی التعریف بالفتن المعروف بالملاحم و الفتن، قم: مؤسسه صاحب الأمر، 1416 ه.ق، ص 132/ ابن بابویه، محمد بن علی، کمال الدین و تمام النعمة، تهران: اسلامیه، 1395 ه.ق، ج1، ص 331/ یزدی حائری، علی، الزام الناصب فی اثبات الحجة الغائب، قم: نشر انوار الهدی، 1383، ج2، ص 242/ مجلسی، محمدباقر، بحارلأنوار الجامعة لدرر الأخبار الأئمة الأطهار، بیروت: دار إحیاء التراث العربی، 1403 ه.ق، ج 52، ص 207 و 223
[24] مجلسی، محمدباقر، بحارلأنوار الجامعة لدرر الأخبار الأئمة الأطهار، بیروت: دار إحیاء التراث العربی، 1403 ه.ق، ج 52، ص 217/ نیلساز، ناصر، مردان عصر ظهور، قم: نشر پاسدار اسلام، 1394 ه.ش، ص 184
[25] یزدی حائری، علی، الزام الناصب فی اثبات الحجة الغائب، قم: نشر انوار الهدی، 1383، ج2، ص 138/ مفید، محمد بن محمد، الإرشاد فی معرفة حجج الله العباد، قم: کنگره شیخ مفید، 1413 ه.ق، ج2، ص 374
[26] ابن طاووس، علی بن موسی، التشریف بالمنن فی التعریف بالفتن المعروف بالملاحم و الفتن، قم: مؤسسه صاحب الأمر، 1416 ه.ق، ص 125/ بن ابی زینب، محمد بن ابراهیم، الغیبة النعمانی، محمدجواد غفاری، تهران: نشر صدوق، 1397 ه.ق، ص 306/ مفید، محمد بن محمد، الإختصاص، علی اکبر غفاری، قم: دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، 1394، ص 256/ مجلسی، محمدباقر، بحارلأنوار الجامعة لدرر الأخبار الأئمة الأطهار، بیروت: دار إحیاء التراث العربی، 1403 ه.ق، ج 52، ص 222
[27] ابن ابی زینب، محمد بن ابراهیم، الغیبة النعمانی،محمدجواد غفاری، تهران: نشر صدوق، 1397 ه.ق، ص 273
[28] حوادث و دشمنی دشمنان
[29] مجلسی، محمدباقر، بحارلأنوار الجامعة لدرر الأخبار الأئمة الأطهار، بیروت: دار إحیاء التراث العربی، 1403 ه.ق، ج 57، ص 216
[30] ابن ابی زینب، محمد بن ابراهیم، الغیبة النعمانی، محمدجواد غفاری، تهران: نشر صدوق، 1397 ه.ق، ص304
[31] مجلسی، محمدباقر، بحارلأنوار الجامعة لدرر الأخبار الأئمة الأطهار، بیروت: دار إحیاء التراث العربی، 1403 ه.ق، ج 51، ص 83/ فتن ابن حماد به نقل از المعجم الموضوعی لأحادیث المهدی، ج1، ص 310
[32] اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمة فی معرفة الأئمة، تبریز: نشر بنی هاشمی، 1381 ه.ق، چاپ اول، ج2، ص 477
[33] مفید، محمد بن محمد، الإرشاد فی معرفة حجج الله العباد، قم: کنگره شیخ مفید، 1413 ه.ق، ج2، ص 368
[34] کورانی، علی، المعجم الموضوعی لأحادیث الإمام المهدی، قم: نشر دارالهدی، 1385 ه.ش
[35] ابن ابی زینب، محمد بن ابراهیم، الغیبة النعمانی، محمدجواد غفاری، تهران: نشر صدوق، 1397 ه.ق، ص 302
[36] مجلسی، محمدباقر، بحارلأنوار الجامعة لدرر الأخبار الأئمة الأطهار، بیروت: دار إحیاء التراث العربی،1403 ه.ق، ج 57، ص 213
[37] کلینی، محمد بن یعقوب بن اسحاق، الکافی، تهران: دارالکتب الإسلامیه، ج8، ص 209/ طوسی، محمد بن الحسن، الغیبة للطوسی (الغیبة للحجة)، قم: دارالمعارف الإسلامیة، 1411 ه.ق، ص 435، 447، 448/ ابن ابی زینب، محمد بن ابراهیم، الغیبة النعمانی، محمدجواد غفاری، تهران: نشر صدوق، 1397 ه.ق، ص 166، 267، 258
[38] مجلسی، محمدباقر، بحارلأنوار الجامعة لدرر الأخبار الأئمة الأطهار، بیروت: دار إحیاء التراث العربی، 1403 ه.ق، ج 52، ص 182/ ابن بابویه، محمد بن علی، کمال الدین و تمام النعمة، تهران: اسلامیه، 1395 ه.ق، ص 649/ ابن ابی زینب، محمد بن ابراهیم، الغیبة النعمانی، محمدجواد غفاری، تهران: نشر صدوق، 1397 ه.ق، ص 251
[39] مجلسی، محمدباقر، بحارلأنوار الجامعة لدرر الأخبار الأئمة الأطهار، بیروت: دار إحیاء التراث العربی، 1403 ه.ق، ج 52، ص 337/ طوسی، محمد بن الحسن، الغیبة للطوسی (الغیبة للحجة)، قم: دارالمعارف الإسلامیة، 1411 ه.ق، ص 449
[40] ابن ابی زینب، محمد بن ابراهیم، الغیبة النعمانی، محمدجواد غفاری، تهران: نشر صدوق، 1397 ه.ق، ص 169 و 252/ طوسی، محمد بن الحسن، الغیبة للطوسی (الغیبة للحجة)، قم: دارالمعارف الإسلامیة، 1411 ه.ق، ص 440
[41] نیلساز، ناصر، مردان عصر ظهور، قم: نشر پاسدار اسلام، 1394 ه.ش، ص 119
[42] کورانی، علی، المعجم الموضوعی لأحادیث الإمام المهدی، قم: نشر دارالهدی، 1385، ص 477/ ابن ابی زینب، محمد بن ابراهیم، الغیبة النعمانی، محمدجواد غفاری، تهران: نشر صدوق، 1397 ه.ق، ص 253، 254، 267
[43] کلینی، محمد بن یعقوب بن اسحاق، الکافی، تهران: دارالکتب الإسلامیه، ج8، ص 212/ نیلساز، ناصر، مردان عصر ظهور، قم: نشر پاسدار اسلام، 1394 ه.ش، ص 114/ ابن ابی زینب، محمد بن ابراهیم، الغیبة النعمانی، محمدجواد غفاری، تهران: نشر صدوق، 1397 ه.ق، ص 272
[44] کورانی، علی، المعجم الموضوعی لأحادیث الإمام المهدی، قم: نشر دارالهدی، 1385، ص 603/ ابن ابی زینب، محمد بن ابراهیم، الغیبة النعمانی، محمدجواد غفاری، تهران: نشر صدوق، 1397 ه.ق، ص 232،256/ مجلسی، محمدباقر، بحارلأنوار الجامعة لدرر الأخبار الأئمة الأطهار، بیروت: دار إحیاء التراث العربی، 1403 ه.ق، ج 52، ج 51، ص 82/ ابن طاووس، علی بن موسی، التشریف بالمنن فی التعریف بالفتن المعروف بالملاحم و الفتن، قم: مؤسسه صاحب الأمر، 1416 ه.ق، ص 120، 179
[45] شیخ حر عاملی، محمد بن حسن، اثبات الهداة بالنصوص و المعجزات، بیروت: نشر اعلمی، 1425 ه.ق، ج 5، ص 274/ ابن طاووس، علی بن موسی، التشریف بالمنن فی التعریف بالفتن المعروف بالملاحم و الفتن، قم: مؤسسه صاحب الأمر، 1416 ه.ق، ص 119 و 121
4 پاسخ
خدا میدونه چقدر با این مطالب ذوق کردم و اشک ریختم…
یه وقتایی باخودم فکر میکردم که چرا توی این دوران بدنیا اومدم
اما حالا خوشحالم و امیدوار
تنها نگرانی که دارم اینکه نتونم از یاران صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف باشم
سلام خیلی ممنونم بابت مطالب ارزنده تون..امان از جهل ونادانی..انگار باید چندین بار این مقاله رو بخونم..خدا خیر بده استاد وهمه دست اندر کاران این سایت رو
خدا به همه شما خیر کثیر عنایت فرماید ممنونم از شما
یا الله یا رحمان و یا رحیم یا مقلب القلوب ثبت قلبی علی دینک.
اللهم عجل لولیک الفرج