اهمیت حاکمیت معصوم در شکلگیری تمدن نوین چه قدر است؟
جهان تاکنون تمدنهای بسیاری را به خود دیده است. فارغ از ویژگیهای متفاوتی که هریک از این تمدنها دارند، همه آنها در یک موضوع باهم مشترکند و آن راضی نکردن بشر و نرساندن او به سعادت است!
به زبان ساده، در هیچکدام از این تمدنها شاهد شاخصههای سعادت یعنی عشق، آرامش و شادی پایدار نبودهایم. این موضوع از آشنا نبودن ما با خود حقیقیمان، اولویتبندی نادرست معشوقها و درک نکردن اهمیت حاکمیت معصوم ناشی میشود.
خداوند تنها متخصص ساختار جسم و نفس انسان است و تمام مسائل مربوط به ما را بهخوبی میداند؛ پس فقط بر اساس دستورالعمل و نقشه این خالق میشود تمدنی ساخت که سعادت دنیوی و ابدی انسان را فراهم کند. او این دستورالعمل را از طریق دین و قرآن در اختیار بشر قرار داد و مأمورین ویژه متخصص و معصوم از هر گناه و خطایی را برای آموزش و تشریح و اجرای این دستورالعمل به بشر امانت داد. اجرای دقیق این دستورالعمل و نقشه راه سعادت فقط در تمدنی خاص و پر از ایمان به خدا ممکن است، که آن را با نام تمدن نوین اسلامی میشناسیم، اما در مسیر رسیدن به این تمدن با سؤالاتی روبهرو میشویم، که پاسخ آنها میتواند درک و شوق زیادی برای شناخت و زیستن در این تمدن در ما ایجاد کند؛
O تمدن نوین جهانی چیست و اصول تمدن نوین اسلامی در آن چه نقشی دارند؟
O ریشه تمام اصول و قواعد و اهداف این تمدن چیست؟
O فضای انسانی و سبک زندگی در آن چگونه است؟
O اولویت و هدف مردم در این تمدن چیست؟
در این مقاله به پاسخ این سؤالات میپردازیم.
اصلیترین شاخصه تمدن نوین اسلامی
تمدن نوین اسلامی تمدنی است که دو بخش اصلی و حاشیهای دارد؛ بخش اصلی آن را عشق به خداوند و سبک زندگی الهی تشکیل میدهد و بخش حاشیهای آن شامل اهداف و ابزار پیشرفتهای مادی مثل اقتصاد، صنعت، علم، آموزش و … است. اصول تمدن نوین اسلامی طوری طراحی شده است که در آن اولویت و پایه تمام قواعد تمدن را دین اسلام، قرآن و رهبری متخصص معصوم تشکیل میدهد. با اینکه این تمدن به همه ابعاد وجودی انسان تسلط دارد و برای رسیدگی و تربیت متعادل آنها برنامهریزی صحیحی دارد، اما عمده توجه و تمرکز و هدف آن تربیت و پرورش بُعد انسانی و الهی انسان است.
این تمدن تمدنی عاشقانه است که در آن عشق به الله در رأس تمام اولویتهاست و همین اولویتبندی درست است که انسان را هم به سعادت دنیوی و هم به سعادت ابدی میرساند. ویژگی و مشخصه مهم این تمدن آن است که فقط به دنیای انسان توجه ندارد، بلکه دنیا و آخرت را در کنار هم معماری میکند.
اهمیت و زیبایی عشق به الله در این تمدن باعث شده انسانها عاشق یکدیگر شوند و زیباترین روابط انسانی بین آنها برقرار شود. تمدن نوین تمدنیست که براساس معیارهای من حقیقی و انسانی ما شکل میگیرد و هدفی هم جز سعادت همهجانبه ما چه در عالم مادی دنیا و چه در عالم ابدی آخرت ندارد؛ درواقع تمدن نوین حاصل یک جامعه اسلامی است؛ یعنی جامعهای که رحمانیت و رحیمیت در آن فرهنگ غالب بوده و مشکلات، کمبودها و بیماریهای جسمی و روحی در آن جایی ندارند. مردم در اولویتبندی آرزوها و مهندسی معشوقهایشان کاملاً موفق بوده و خبری از ظلم، تبعیض، فساد، بدجنسی و تجاوز در میانشان وجود ندارد؛ اساس این جامعه بر پایه رحمت و مهربانی استوار شده و مردم بدون داشتن هیچ چشمداشتی به هم عشق میورزند و به دور از هر نوع تعصب مذهبی، نژادی یا اعتقادی با صلح و مهربانی در کنار هم زندگی میکنند.
مهمترین ویژگی این تمدن در این است که از مجموعهای از انسانهای طبیعی تشکیل شده که در چینش معشوقهایشان بهدرستی عمل کرده و عشق به الله، متخصص معصوم و جهاد در راه خدا را در رأس معشوقهای خود قرار میدهند. بهعبارتدیگر اهمیت حاکمیت معصوم را درک کرده و زندگیشان را بر اساس حرکت در مسیر شباهت به امام تنظیم میکنند.
آنچه که در حال حاضر در بعضی از کشورهای مسلمان جهان و همینطور ایران ما دیده میشود، یک جامعه اسلامی نیست؛ بلکه جامعه مسلمانی است، یعنی از مجموعه مسلمانانی تشکیل شده که دور هم گرد آمدهاند، اذان و اقامه میگویند، مسجد دارند، برای ازدواج خطبه میخوانند، ذبح شرعی داشته و بعضی از ظواهر و شئونات دین را رعایت میکنند؛ اما بسیاری از آنها با من حقیقی و چینش درست معشوقهایشان بیگانهاند و ازهمینرو با معیارهای یک جامعه اسلامی فاصله زیادی وجود دارد.
ریشه تمدن نوین اسلامی
وقتی اصول تمدن نوین اسلامی را بررسی میکنیم، متوجه تمرکز ویژه این اصول روی یک موضوع خاص میشویم؛ موضوع عشق به الله در این تمدن ریشه تمام قواعد، مقررات و اصول است. تمدن نوین اسلامی یک تمدن کاملاً عاشقانه است و ستون این تمدن، عشق است.
گفتیم ساختار نفس انسان ابعاد مختلف جمادی، گیاهی، حیوانی، عقلی و الهی دارد و هر کدام از این بخشها علایق و معشوقهای دوستداشتنی خود را دارند. انسان بین این معشوقها سردرگم شده و از یکی به دیگری میگریزد، به همین دلیل هم معمولاً مشوش، آشفته و مضطرب است. تنها راه آرامش حقیقی و ثبات قلبی انسان، عشق و ارتباط جدی و عمیق با بهترین و بالاترین معشوقش یعنی خداوند است. هرقدر هم این عاشقانه قویتر و عمیقتر شود، انسان به خدا و دستورالعملهایش پایبندتر و وفادارتر میشود. این پایبندی و وفاداری که در قالب دین و قرآن آمده است، چه سودی به حال انسان دارد؟
خداوند هستی مطلق است که وجود ما از وجود اوست و بهخوبی از زیر و بم جزئیات جسم و نفس او آگاه است، راه خوشبختی دنیای او را میداند، مسیر سعادت ابدی او را میشناسد؛ پس تنها پناهگاه امن و مطمئنی که میشود روی برنامهها و راهکارهای او برای رسیدن به سعادت و خوشبختی حساب کرد، خداوند است.
در اصول تمدن نوین اسلامی به مفاهیم جالبی برمیخوریم؛ در این تمدن عاشقانه میبینیم خدا چگونه روش درست بهره بردن از هر استعداد و توانایی را در چهارچوب دستورالعملهای دین به انسان عطا کرده است؛ تا انسان بدون آنکه از حدود درست و متعادلش خارج شده و قدری کم و زیاد شود، به سعادت دنیا و آخرت برسد.
اصلاً تمدن نوین اسلامی برپا میشود تا انسان به رابطه عاشقانهاش با الله که قرنها از آن محروم بود، برگردد. وقتی این رابطه حیاتی عاشقانه شکل بگیرد، انسان هم به همان آرامش و اطمینان قلبی که گمشده همه عمر اوست میرسد؛ اصلاً فلسفه دین اسلام عشق است. پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) مبعوث شدند تا رابطه عاشقانه انسان با خدا را برقرار کنند. رسولالله (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) آمدند تا دست انسان را در دست معشوق اصلیاش بگذارند و انسان را از هرجومرج بتها و إله[1]های متعدد نجات دهند. ایشان مبعوث شدند تا نگذارند انسان عشقهای نامناسبی انتخاب کند و اسیر معشوقهای قلابی شود. انسان در تمدنی محبتمحور به مجاورت ابدی معشوقش خواهد رسید. اصول تمدن نوین اسلامی همان قواعد رهایی از کثرت[2] معشوقها و رسیدن به معشوق و إله واحد هستند. تمدن نوین اسلامی تمدنی برای بازگشت به فطرت انسانی و تبدیل شدن به همان روح پاک الهی است، که از آن متولد شدهایم و به این دنیا آمدهایم و درنهایت هم به او بازمیگردیم.
مهندسی روابط انسانی در تمدن نوین اسلامی
در مطالعه اصول تمدن نوین اسلامی میبینیم که تمدن نوین مانند تمدن غربی امروزی نیست، اینطور نیست که با برپایی این تمدن فقط پیشرفتهای علمی حاصل شود، بلکه مهمترین پیشرفت در تمدن نوین جهانی ایجاد یک تمدن انسانی است.
انسان در این تمدن با شخصیت حقیقی و مقامات انسانی خود آشنا میشود و با الگوبرداری و تبعیت از متخصص معصوم در مسیر انسانیت رشد میکند و شباهت بیشتری به صفات خداوند پیدا میکند. مهندسی روابط انسانی در این تمدن از سه قاعده قطعی پیروی میکند:
-
قاعده هو أنت
این قاعده شریف انسانی بیان میکند که تمام کسانیکه با آنها ارتباط داریم، خود ما هستند و با هرکسی که روبهرو میشویم، باید خودمان را جای او بگذاریم. دراینصورت بسیاری از ایرادها و اعتراضهایی که معمولاً نسبت به دیگران داریم، رفع میشود و رفتارمان با آنها تغییر میکند. این قاعده طوری ما را تربیت میکند که برای هر رفتار و واکنش دیگران دلیلی میآوریم و آنرا توجیه میکنیم، تا دلخوری و کدورتی برایمان باقی نماند. قاعده هو أنت یعنی او تو هستی و هرچه برای خود میخواهی، باید برای او هم بخواهی و درد و مشکل او مشکل تو است.
این مفهوم از ریشه و اصل مشترک تمامی مردم جهان سرچشمه گرفته است؛ همان طور که در مقالات مربوط به ویژگیهای هستی و وجود بیان کردیم، منشأ وجود همه ما از هستی مطلق است و در واقع همه ما در اصل و مبدأ یکی هستیم.
رواج این قاعده بین مردم جامعه باعث ایجاد سه شاخصه مهربانی و آرامش و شادی که علامتهای تمدن الهی هستند، میشود. رعایت این اصل مهم از اصول تمدن نوین اسلامی باعث میشود که هرگز به دیگری ظلم نکنیم و دیگری را خودمان بدانیم.
-
قاعده هو رسولالله
این قاعده دومین قانون روابط انسانی در اصول تمدن نوین اسلامی است، که معنایی فوقالعاده شیرین و کاربردی دارد. تفکر و تمرین این معنا در زندگی میتواند زیباترین روابط انسانی را بین مردم جامعه رقم بزند.
هو رسولالله بیان میکند که هر رفتار تلخ و شیرین ما با دیگران را اهلبیت (علیهمالسلام) مستقیماً دریافت میکنند و به دست آنها میرسد. هو رسولالله یعنی اطرافیان ما و تمام کسانی که با آنها برخورد میکنیم، رسولالله و اهلبیت ایشان هستند. پس هر رفتار و کلام ما با مخاطبهایمان را عیناً ایشان دریافت میکنند. ما در روابط اجتماعیمان با اهلبیت (علیهمالسلام) سروکار داریم، نه مخاطب ظاهریمان؛ زیرا همان طور که گفتیم، سلسه مراتب وجود در طول یکدیگر بوده واولین تجلی خداوند نور اهل بیت است که ما در مرتبه بعدی از این نور آفریده شدهایم، پس وجود مبارک اهل بیت بر وجود ما مسلط و محیط است و تمامی کنشها و افکار ما به وسیله ایشان دریافت میشود.
-
قاعده هو الله
این قاعده مهم از اصول تمدن نوین اسلامی ما را متوجه میکند که اگرچه ما در ارتباط با دیگران فکر میکنیم با یک انسان مواجهیم، اما او حقیقتاً خداست و ما با خدا طرف هستیم؛ زیرا تمامی موجود جلوههای خدا هستند. هیچ موجودی در جهان قائم به ذات خود نبوده و تمامی موجودات ذات و هستی خود را از خدا دارند، پس موجودات فقط جلوه هستند و ذات تمامی آنها خداست. خدا هستی جاری در ذرات جهان است.
ما فقط یک وجود و هستی در عالم داریم، که او خداست و غیر او تمام موجودات عالم و کائنات جلوهها و چهرهها و ظهورات خدا هستند و ما با این چهرهها طرف هستیم. ما حق نداریم چهرههای خدا را زشت کنیم. قاعده هوالله یعنی اگر ما به عشق خدا با هر کسی درست، مهربان و با گذشت رفتار کنیم، خدا آن را دریافت میکند.
نه فقط موجودات جاندار عالم، بلکه وسایل و جامدات ظاهراً بیجان عالم هم چهرههای خدا هستند و کاملاً انرژیها و عواطف را دریافت میکنند. در حقیقت نوازش گیاهان، بوئیدن گلها و دیدن و تأمل در میوهها بوسه به روی ماه خداست. نوع ارتباط ما با اشیاء هم مهم و قابل تأمل است و آنها شعور و احترام دارند. سیره و سبکزندگی اهلبیت (علیهمالسلام) یک نمایشگاه قوی از قاعده هوالله است؛ اینکه ایشان آنقدر با حیوانات و گیاهان و اشیاء مهربان بودند هم به این دلیل بود، که تظاهر خدا را در آن میدیدند.
این قاعده شگفتانگیز یعنی ما باید با همه چیز مثل غذا و میوه و حتی لباسمان ارتباط قلبی و محترمانه برقرار کنیم؛ این قاعده یعنی ما حق نداریم هیچکس را خُرد و تحقیر کنیم، چون او چهره خداست.
پس اصول تمدن نوین اسلامی همان اصول و قواعدی هستند که انسانیت را در فرد زنده میکنند و با اصلاح روابط انسانی، رنگ رحمانیت و مهربانی خدا را در قلب انسانها پررنگ میکنند. تمدن نوین اسلامی مهمترین پرورشگاه انسانها برای رسیدن به شباهت و سنخیت با معشوق و معبود حقیقیشان یعنی الله است.
ما در این مقاله به تعریف تمدن نوین و لازمههای رسیدن به آن پرداختیم. گفتیم که تمدن نوین حاصل یک جامعه اسلامی بر مبنای رحمانیت و رحیمیت است که در آن عشق به الله، متخصص معصوم و جهاد در راه خدا در رأس اولویتها و معشوقهای ما قرار دارد، اما برای رسیدن به تمدن نوین تنها داشتن این عشق کافی نیست. پیش رفتن ما مطابق با هدف خلقت و برنامههای الهی نیاز به درک اهمیت حاکمیت معصوم و فراهم کردن زمینههای لازم برای این حاکمیت دارد؛ چون در صورت عدم درک اهمیت حاکمیت معصوم، بُعد انسانی وجود ما هرگز به شکوفایی نرسیده و به شباهت با الله نزدیک نخواهیم شد.
[1] معشوق، معبود
[2] بسیاری، تعدد، وفور
10 پاسخ
سلام وخداخیرتون بده که این مطالب رو به گوش مردم میرسونید…از خواندن این مقاله دریافتم وقتی همه ی مردم را هوانت هو رسول وهو الله بدونی تمام کینه ها تمام حسادت ها تمام بدبینی ها وبد جنسی ها تموم میشه.ولی به نظرم باید خیلی رو خودمون کار کنیم تا به این مرحله برسیم.کاش راههای رسیدن به این مراحل رو هم عنوان کنید..خیلی مفید بود این مقاله..سپاسگزارم
سلام خدا قوت مقاله فوق العاده ای بود، فقط اندیشیدن و عمل کردن میخواد.
با تشکر از شما،مقاله ی بسیار پرباری بود. ای کاش از اول انقلاب این مطالب را به گوشمان میرساندند.
سلام وقت بخیر با این دیدگاه زندگی کردن بسیار عالی است؛ اینکه دیگران حتی جمادات رو خودمون یا رسول الله یا خدا بدونیم در روابطمون بسیار تأثیرگذاره و جامعه به سمت آرامش و مهربانی و شبیه بهشت شدن میره
چقدر زیباست این قاعده هو انت
بسیار عالی،جامع و گویا
چقدر مقاله پر باری بود. ماشاءالله
قاعده هو رسول و هو الله خیییلی جالب بود
اگر آنها را سرلوحه زندگی و روابطمان با دیگران قرار دهیم، تقریباً تمام مشکلات ، دلخوری ها ، بحث و جدلی و کینه و…. تمام میشود و زندگی بر پایه تمدن نوین اسلامی در جامعه ایجاد میشود ان شاءالله
ممنون و تشکر مقاله بسیاااار عالی بود🙏
بسیار عالی و مختصر و مفید تمدن نوین اسلامی رو توضیح دادن …
عاااالی بود👌🏻
خدا به استاد شجاعی و تمام مسئولین طراحی و تولید این سایت
عافیت و عزت و عاقبت بخیری عنایت کند
چقدر این دیدگاه قلب و روح ما را آرام میکند و میدانیم که فقط با یک نفر روبرو هستیم