مروری بر حیات سیاسی امام جواد (علیه السلام) و چالش های عصر ایشان

  1. خانه
  2. امام مهدی از تولد تا ظهور در تورق تاریخ
  3. مروری بر حیات سیاسی امام جواد (علیه السلام) و چالش های عصر ایشان

بررسی نقش امام جواد (علیه السلام) در تمدن سازی الهی

حضرت محمدبن علی (علیه السلام) فرزند امام رضا (علیه السلام) و امام نهم شیعیان دوازده امامی هستند. ایشان ملقب به تقی و جوادند و در دهم ماه رجب متولد شده اند[1]. مادر بزرگوارشان کنیزی از آفریقا بود و همین نسب مادری غیرعرب چالش های مهمی در مسیر امامت حضرت رقم زد[2]. از مهم ترین نکته های امامت ایشان آن است که امام جواد (علیه السلام) در سن هفت سال و چند ماهگی به امامت رسیدند و مدت امامتشان حدود هفده سال طول کشید[3]. مصائب امامت امام جواد (علیه السلام) پیش از ولادت ایشان شروع شده بود. اطرافیان و نزدیکان امام رضا (علیه السلام) به ایشان تهمت های بسیاری می زدند[4]. آنها تا زمانی که امام رضا (علیه السلام) پسری نداشتند، موضوع امامت ایشان را از ریشه رد می کردند[5]. مادر امام جواد (علیه السلام) بانویی آفریقایی و تیره رو بودند، به همین دلیل ایشان از نظر چهره شباهت چندانی با امام رضا نداشتند. این موضوع باعث شده بود که افراد بسیاری به امام تهمت زده و ایشان را فرزند حقیقی امام رضا (علیه السلام) نمی دانستند و امامت حضرت را قبول نمی کردند[6].

امام جواد (علیه السلام) در شرایطی که حتی خواص شیعه از ریشه به امامت ایشان و پدرشان مظنون بودند، امامت خود را آغاز کردند. موضوع به امامت رسیدن یک کودک موضوع ساده ای نبود که هر کسی بتواند از این آزمون سربلند بیرون بیاید. لاجرم بسیاری از شیوخ سرشناس و همه چیزدان که خود را عالم و فقیه می دانستند، در این آزمون باختند و نتوانستند امامت یک کودک را بپذیرند. با همۀ این سختی ها امام جواد (علیه السلام) به ترمیم، بازسازی و ادامۀ راه ائمۀ پیشین (علیهم السلام) پرداختند. می توان گفت که امام جواد (علیه السلام) هزینۀ در کودکی به امامت رسیدن امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) را سال ها پیش از امامت ایشان با رنج ها، تقابل ها، انکارها و زخم زبان ها پرداختند.

ایشان در این مسیر با چالش های مختلفی مثل فرقه های گمراه واقفیه، غالیه، ابواب دروغین  و … مواجه بودند که ضمن مقاله به آنها می پردازیم. موضوع ازدواج اجباری امام جواد (علیه السلام) با ام فضل دختر مأمون هم امنیت امام را در خانه به خطر انداخته بود و امام حتی در خلوت خود هم امنیت نداشتند. با این وجود امام با رعایت تدابیر امنیتی توانستند، هم شبکۀ وکالتی سِری را احیاء کنند، هم با فرقه های مختلف مقابله کنند، هم وجهۀ علمی بی نظیری از خود ارائه بدهند. سرانجام در 5 ذی الحجة[7] در سن 25 سالگی[8] به دستور معتصم عباسی به شهادت رسیدند[9].

امامت امام جواد (علیه السلام) در کودکی

در زمان امامت امام جواد (علیه السلام) جامعه توان فهم و پذیرش امامت کودکی هفت ساله را نداشت[10]. آنها درک نمی کردند که امام معصوم چه هفت ساله باشد یا هفتصد ساله، فرقی نمی کند. در چنین شرایطی که شیرازۀ مکتب شیعه در حال از هم پاشیدن بود. امام جامعه مهجور شده بود و باید ریش سپیدان معتمد و پارسا به میدان می آمدند و از امام عصرشان حمایت می کردند.

در مکتب شیعه همیشه مفهوم امام و مأموم اتصال عمیقی با هم دارند. ده ها سال امامت 8 امام قبل از امامت امام جواد (علیه السلام) ثابت کرده بود که اگر شیعیان وفاداری با تمام جانشان از امام عصرشان دفاع نکنند، امام نه تنها از مسند خلافت، بلکه از ساده ترین حقوقشان هم محروم می شوند.

در این بین نام دو صحابۀ وفادار امام جواد (علیه السلام) بیش از همه در دفاع از امامشان می درخشد؛ علی بن جعفر و علی بن مهزیار نقش بسیار بسیار مهم و مؤثری داشتند. بعضی اشخاص مثل علی بن جعفر چنان شهرت و قدرتی داشتند که می توانستند ادعای امامت کنند، اما حد خود را دانستند و مدافع امام زمان خودشان شدند. آنها نگذاشتند که برخی منفعت طلبان امام را از دایرۀ هدایت و تربیت جامعه حذف کنند.

خداوند پازل امامت را طوری چیده بود که راه چینش قطعه های بعدی بسیار هموار شود. امام جواد (علیه السلام) در دوران امامتشان با علم و تدبیرشان چنان در مناظره ها و عرصۀ علمی خوش درخشیدند، که بزرگترین مرجع علمی فقها و علمای موسپید و سالخورده شدند. ایشان چنان وجهۀ تخصصی و تشکیلاتی خوبی از خود ارائه کردند که امروزه دانش نامه ای تخصصی از ایشان در دسترس ماست. این وجه از امامت ایشان چنان جلوه کرد که موضوع رسیدن به مقام امامت در سن کودکی برای همه موضوعی حل شده و قابل امکان شد. جوری که وقتی حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) به امامت رسیدند، ابهامی برای کسی ایجاد نشد و برای کسی شک و شبهه ای در این مورد ایجاد نشد.

اقدامات امام جواد (علیه السلام) برای تداوم سازمان وکالتی شیعه

شبکۀ وکالتی راهکار مخفیانۀ اهل بیت (علیهم السلام) برای حفظ شیعیان و تقویت زیرساخت های شیعه بود. سازمان وکالتی به شبکه ای مشابه هرم گفته می شود که امام در رأس آن و نمایندگان امام در بدنۀ آن قرار دارند. نمایندگان امام که آنها را باب یا وکلای امام می نامیدند، در نقاط شیعه نشین مستقر می شدند و تمام امورات مربوط به امام را تحت نظر مستقیم امام انجام می دادند. اموراتی مثل تبادل پیغام امام و شیعیان، مدیریت مالی و دریافت وجوهات شرعی، آموزش های دینی و پاسخ گویی به مسائل شرعی، تبیین مقام امامت و جایگاه امام، مدیریت فتنه ها و روشن گری مردم در مقابل فسادهای حکومت.

پیشینه و هدف سازمان وکالتی شیعه

دو حکومت بنی امیه و بنی عباس قصد جان مکتب شیعه و پیروانش کرده بودند و منتظر کوچکترین حرکتی از طرف اهل بیت (علیهم السلام) علیه خود بودند، تا کار شیعه و امامانش را تمام کنند. اهل بیت (علیهم السلام) با تدبیر شبکۀ سِری تصمیم گرفتند، به جای تقابل نظامی علنی که احتمال شکست بسیار بالایی داشت، به صورت مخفیانه علیه طاغوت تجهیز شوند.

اگرچه می توانیم ادعا کنیم، جرقۀ کار این شبکه تقریباً از عصر امام علی (علیه السلام) زده شد، اما طلوع کار جدی این تشکیلات در عصر امام باقر و امام صادق (علیهم السلام) بود، در عصر امام کاظم (علیه السلام) هم شدت بیشتری گرفت. این شبکه پس از شهادت امام کاظم (علیه السلام)  با انحراف بعضی وکلای خاص غربالی شدید را تجربه کرد و از عناصر منافق پاکسازی شد. امام رضا (علیه السلام) در دوران امامتشان با فساد افراد منحرف شبکه مقابله کردند تا تشکیلات سِری را سلامت به دست امام جواد (علیه السلام) برسانند. [11]

هر کدام از اهل بیت (علیهم السلام) در عصر خودشان تلاش کرده بودند که این شبکه در نهایت سلامت و قدرت به دست امام بعدی برسد، تا زمینه سازی لازم برای غیبت امام دوازدهم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) فراهم شود. شیعیان باید یاد می گرفتند که اگر امکان ارتباط با امام وجود نداشت و امام در دسترسشان نبود، باید به نمایندگان معتمد و مورد تأیید ایشان رجوع کنند.

نقش امام جواد (علیه السلام) در حفاظت از سازمان وکالتی

در حقیقت احیاء و بازسازی شبکۀ وکالتی توسط امام جواد (علیه السلام) صورت گرفت. ایشان در شرایط پرتنش و چالش برانگیزی در عصر بنی عباس قرار گرفته بودند. امام نه تنها در اجتماع، بلکه در منزل خودشان هم امنیت نداشتند. برقراری ارتباط با ایشان بسیار سخت شده بود و باید جانب احتیاط جداً رعایت می شد. در چنین موقعیتی لزوم جان گرفتن دوبارۀ شبکۀ وکالتی مخفیانه شدیداً احساس می شد. مجموعه ای از فقها، یاران وفادار، با تقوا و وارستۀ امام به عنوان وکیل امام در نقاط مختلف دنیا مستقر شدند. آنها واسطۀ امام و شیعیان بودند و در زمان های مختلف با لباس تاجر، مسافر، رهگذر، فروشنده و … خدمت امام می رسیدند، تا وقایع مختلف را محضر امام گزارش کرده و کسب تکلیف کنند. البته علاوه بر ملاقات حضوری بین وکلا و امام، از شیوۀ مکاتبه ای هم استفاده می شد و غالباً ارتباط مکاتبه ای اولویت داشت[12].

وکلا توسط شخص امام انتخاب می شدند و وکلای منحرف با برخورد تند و جدی امام مواجه می شدند. شبکۀ وکالت امام جواد (علیه السلام) در مناطق مکه، مدینه، مصر، بغداد، بصره، کوفه، مغرب، ری، اهواز، قم، خراسان و همدان فعالیت داشت. از وکلای مشهور امام می توانیم به علی بن جعفر، علی بن مهزیار، عبدالرحمن بن حجاج، محمدبن سنان، زکریا بن آدم و … اشاره کنیم.

با وجود آنکه امام کرسی درس رسمی نداشتند، اما معارف را به صورت مخفیانه در اختیار وکلای معتمدشان قرار می دادند، آنها هم معارف را به نیابت از امام به مردم منتقل می کردند. امام جواد (علیه السلام) معمار سازمان وکالتی بودند و آن را برای واگذاری به امام هادی (علیه السلام) آماده کردند.

بحران های دوران امامت امام جواد (علیه السلام)

عصر امام جواد (علیه السلام) هم عصری پر از فتنه و غوغای فرقه های مختلف بود. امام ناچار بودند، به صورت هم زمان به دفع آفت ها و مدیریت بحران ها بپردازند؛ بحران هایی مثل:

 

  • فرقۀ زیدیه:

این فرقه زیدبن علی فرزند امام سجاد (علیه السلام) را جانشین ایشان می دانستند. زیدیه شدیداً متمایل به قیام و مبارزه علیه حکومت بودند و می خواستند حتماً خودشان قدرت را به دست بگیرند. زیدیه از فرقه های مشکل آفرین برای امام جواد (علیه السلام) بودند و غالباً به امام تهمت همراهی با حکومت می زدند.

 

  • فرقۀ واقفیه:

عده ای از وکلای خاص امام کاظم (علیه السلام) پس از شهادت ایشان از آرمان های امام فاصله گرفته، از مسیر امامت منحرف شدند و منکر امامت امام رضا (علیه السلام) شدند. واقفیه ادعا کردند که امام کاظم (علیه السلام) همان مهدی موعود بوده که از نظرها پنهان شده و به زودی رجعت می کنند.

 

  • فرقۀ اهل حدیث:

اهل حدیث گروهی از اهل سنت بودند. آنها ظاهراً فقط به قرآن و حدیث معتقد بودند و به کارگیری عقل در دین را رد می کردند. آنها در این مورد با اصحاب رأی اختلاف نظر داشتند.

 

  • فرقۀ غُلات:

از شروع به کار این فرقه سال ها می گذشت. آنها که به غالیه هم معروف بودند، با پشتیبانی حکومت به تخریب وجهۀ شیعه می پرداختند. غالیه به اهل بیت (علیهم السلام) نسبت خدایی و الوهیت می دادند و در قائل شدن مرتبۀ انسان کامل برای ائمه (علیهم السلام) غلو می کردند. غالیه قلباً محب اهل بیت (علیهم السلام) نبودند، بلکه در ظاهر دوست به ایشان ضربه می زدند؛ مثلاً در جمع اهل سنت از زبان ائمه (علیهم السلام) به خلفای محبوب آنها دشنام می دادند و فتنه برپا می کردند؛ تصور کنید که امامت امام جواد (علیه السلام) در کوردکی چه خوراک مطلوبی برای اهل غلو فراهم کرده بود.

 

  • فتنۀ ابواب قلابی:

گفتیم باب ها از مهم ترین و کلیدی ترین عناصر سازمان وکالتی بودند. هر کسی شرایط باب امام بودن را نداشت و امام با حساسیت خاصی آنها را انتخاب می کردند. ابواب میان مردم اعتبار و ابهت خاصی داشتند و به وجوهات شرعی هم در دسترسی داشتند. این امتیازها باعث شده بود که عده ای به این مقام طمع کنند و خود را باب امام جواد (علیه السلام) جا بزنند. این ابواب دروغین در دروغگویی و شایعه پراکنی رقیب هم بودند. هر کدام از آنها برای جذب افراد بیشتری به سمت خود به دروغ های مضحکی رو می آوردند. مثلاً بعضی از آنها به ازای دریافت مبلغی از مردم، بخشی از واجبات را برایشان حذف و بعضی محرمات را برای آنها آزاد می کردند.

 

شرایط عصر امام جواد (علیه السلام) هم مثل سایر ائمه (علیهم السلام) جوری بود که امکان برپایی آن تمدن الهی موعود وجود نداشت، اما انجام مقدمات و آماده سازی شرایط ایجاد این حکومت باید به دست 11 امام اول صورت می گرفت. تمام اقدامات ریز و درشت امام جواد (علیه السلام) در مسیر امامتشان آجرهای ساخت پایه های آن تمدن الهی بود، که نهایتاً باید به دست امام دوازدهم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) می رسید. 12 امام معصوم (علیهم السلام) هم رزم ها و مهندسانی بودند که دوشادوش یکدیگر برای برپایی تمدن نوین اسلامی نقشه ریخته، مبارزه کرده و مسیر مورد نظر خدا را طی کردند.

 

[1] ابن شهر آشوب، محمدبن علی، مناقب آل ابی طالب، قم، چاپ هاشم رسولی محلاتی، بی تا، ج4، ص 379

[2] کلینی، محمد یعقوب، اصول کافی، حسین استادولی، تهران: دارالثقلین، 1393، جلد ج1، ص 492

[3] مفید، محمد بن محمد، الإرشاد فی معرفة حجج العباد، قم، المؤتمر العالمي لألفية الشيخ المفيد،1413ق، ج2، ص 273

[4]قزوینی، سید محمدکاظم، امام جواد (ع) از ولادت تا شهادت، علی کرم فریدنی، قم: مرتضی، 1395، ص 337

[5] کلینی، محمد یعقوب، اصول کافی، حسین استادولی، تهران: دارالثقلین، 1393، جلد 1، ص 320

[6] همان، ص 322

[7] ابن ابی الثلج، محمد بن احمد، مجموعة النفیسة فی تاریخ الئمة، قم،  مکتبة آیة الله العظمی المرعشي النجفي (ره) ، 1406ق، ص 13

[8] مفید، محمد بن محمد، الإرشاد فی معرفة حجج العباد، قم، المؤتمر العالمي لألفية الشيخ المفيد،1413ق، ج2، ص 273

[9] باغستانی، اسماعیل، دانشنامه جهان اسلام «امام جواد» ، تهران، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، 1386، ج 2، ص 241 تا 249

[10] بن شهر آشوب، محمدبن علی، مناقب آل ابی طالب، قم، چاپ هاشم رسولی محلاتی، بی تا، ج4، ص 383/ النوبختی، ابی محمد الحسن، فرق الشیعه، قم، انتشارات دانشگاه ادیان و مذاهب، 1404، ص 88

[11] خامنه ای، سید علی، انسان 250 ساله، قم، مؤسسه ایمان جهادی صهبا، 1400

[12] مجموعه مقالات همایش سیره و زمانه امام جواد (علیه السلام)، (1395)، قم: انجمن تاریخ پژوهان حوزه علمیه قم، چاپ اول

اشتراک گذاری در

[copy_shortlink]

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *