نامش «تار دید» شد، زیرا آمده تا تبیین کنندۀ حقایقی باشد که عمری یا نگذاشتند بدانیم، یا نگذاشتند یادمان بماند، یا آنقدر گرد و خاک کردند که چشمانمان دیگر خیلی چیزها را تار دید …
«تار دید» آمد برای نوجوانان و جوانانی که کسی برایشان نگفت انقلاب متولد شد تا نردبانی باشد برای باشکوهترین حادثۀ تاریخ.
برای کسانی که به سبب سهلانگاری ما، توانِ تفکیک ذات انقلاب را از پیکر آن ندارند، و ماجرای زخمهای کاری بر پیکر انقلاب،
چه از سوی دشمنان خارجی و چه از خواص خائن داخلی، برایشان مساوی با پایان انقلاب است.
«تار دید» آمد تا شستشو دهنده تاریِ دیدمان باشد در برابر نقشی که در نبردِ پیشرویمان بر عهده ماست!
نبردی که به «صحنه نهایی» خویش رسیده است؛ نبرد تمدنها.
مستند تاردید، ماجرایی واقعی است از زخمهای کاری بر پیکر انقلاب، چه آن دسته که محصول خباثت دشمن بود و چه دستهای که میوۀ نفاق دوست …
که سال جاری در رسانه رسمی استاد محمد شجاعی تولید شده است.
