صدای بلندگوها اونقدر بلند بود که صدا به صدا نمیرسید.
من صدامو بالاتر میبردم تا که شاید بتونم آقای اماملو رو پرزنت کنم. اما تلاشهای من برای گفتن و تلاشهای ایشون برای شنیدن بیفایده بود.
در این مسیر هیچ کاری بیحکمت نیست.
بعد تلاشهای بی نتیجه، هر دومون بیخیال گفتن و شنیدن شدیم.
اما هیچ بهانه و اتفاقی نمیتونه سرباز واقعی امام رو از وظیفهاش دور کنه.
شاید این اتفاق ،مثل پارازیتهای خطهای تلفن میخواهد، ارتباط رو قطع کنه.
ولی چیزی که واقعیت داره اینکه، سرباز امام زمان با هیچ پارازیت و مانعی دست از امامش نمیکشه.
آقای اماملو هم شماره تماس گرفتند تا تلفنی کار پرزنت رو ادامه بدهیم.