1. خانه
  2. نامه استاد
  3. آینده‌ی جهان، در دست انسان‌های صالح زمین خواهد بود!

آینده‌ی جهان، در دست انسان‌های صالح زمین خواهد بود!

آینده از آن کسـانی‌ اسـت‌ که‌ از اشـتباهات گذشـته‌ عبرت بگیرند و برای‌ تکیه‌ بر انسـان‌های‌ سـودجو و خودخواه و نیز تکیه‌ بر اندیشـه‌های‌ ضـعیف‌ و ناقص‌ بشـری‌ به‌ دامن‌ خداوند بازگردند و به‌ او تکیه‌ کنند و به‌ دنبال منجی‌ الهی‌ و فرستاده خداوند باشند.

آن منجی‌ و پیشـوایی‌ که‌ دانش‌ او و قدرت او از منبع‌ علم‌ و قدرت الهی‌ گرفته‌ شـده اسـت‌. آینده ازآن کسـانی‌ اسـت‌ که‌ بجای‌ ایمان به‌ انسان‌های‌ ستمگر و فاسد، به‌ خالق‌ مهربان انسان و جهان ایمان بیاورند.

آینده ازآن کسـانی‌ اسـت‌ که‌ دوسـت‌دار میلیاردها انسـان محروم و زجرکشـیده در سـراسـر جهان باشـند و با دل‌هایی‌ که‌ به‌ بزرگی‌ همه‌ جهان مهربان اسـت‌، به‌ اسـتقبال مردی‌ بروند که‌ نماینده مهربانی‌ خداوند برای‌ همه‌ جهان اسـت‌. مردی‌ که‌ از نســل‌ انبیای‌ الهی‌ اســت‌. مردی‌ که‌ مهربانی‌ و عطوفت‌ همه‌ انبیای‌ تاریخ‌ را برای‌ همه‌ مردمان زمینی‌ دارد. مردی‌ که‌ ادامه‌‌دهنده راه آنان و تکمیل‌کننده آیین‌ آن‌ها و پیاده‌کننده هدف آن‌هاست‌.

مردم جهان! همه‌ آنچه‌ را دوسـت‌ داشـتیم‌ و از فرهنگ‌ کنونی‌ جهان انتظار داشـتیم‌، از دسـت‌ دادیم‌؛ صـلح‌، آرامش‌، عدالت‌، دوستی‌ ملت‌ها، رفاه و رفع‌ فقر، سلامت‌ و …

از هر چه‌ می‌ترســـیدیم‌ و از آن بیزار بودیم‌، به‌ آن رســـیدیم‌، جنگ‌، غم‌ و اضـــطراب، فقر، شـــیوع بیماری‌های‌ وحشـتناك و کشـنده، ظلم‌، تنهایی‌ و از هم‌ پاشـیده شـدن خانواده، از بین‌ رفتن‌ محبت‌ و افزایش‌ خشـونت‌، از بین‌ رفتن‌ هم‌دلی‌ و اخلاق، اعتیاد، خودکشــی‌، آدمکشــی‌، ظلم‌، تبعیض‌ و فســاد، همه‌ و همه‌ محصــول تمدن کنونی‌ حاکم‌ بر جهان است‌.

همه‌ مردم جهان در ذلت‌ خویش‌ و از صـمیم‌ قلب‌ نیاز به‌ یک‌ رهبر آسـمانی‌ و الهی‌ را احسـاس می‌کنند و طالب‌ او هستند، این‌ نیاز یک‌ نیاز را خداوند در نهاد همه‌ ما قرار داده است‌ و عقل‌ نیز آن را تایید می‌کند.

فرهنگ‌ حاکم‌ بر جهان فرهنگ‌ تلف‌ کردن عمر و اسـتعداد انسـان اسـت‌. آن‌ها فقط‌ عمر انسـان‌ها را که‌ بزرگ‌ترین‌ سـرمایه‌ آن‌هاسـت‌ تلف‌ نمی‌کنند، بلکه‌ فرصـت‌ بی‌نظیر حیات خوبِ ابدی‌ و حیات بهشـتی‌ در جوار خداوند و انبیا و فرشته‌های‌ او را از ما می‌گیرند.

فرهنگ‌ کنونی‌، انسـان‌ها را به‌ چیزهایی‌ مشـغول می‌کند که‌ نه‌ توان سـعادتمند کردن او در دنیا را دارد و نه‌ توان ساختن‌ حیات آخرتی‌ و ابدی‌ را.

در فرهنگ‌ بشـر از راهنمایی‌های‌ خداوند و انبیا محروم اسـت‌ و فقط‌ بر اسـاس فکر ناقص‌ و محدودِ انسـانِ بریده از آسـمان زندگی‌ می‌کند. عقل‌ انسـان از درك بسـیاری‌ از حقایق‌ و قواعد جهان و نیز ابعاد وجودی‌ خود عاجز اسـت‌. با این‌ که‌ هزاران سـال از تاریخ‌ علم‌ بشـر می‌گذرد، هنوز هیچ‌ انسـانی‌ جرأت نکرده اسـت‌ که‌ ادعا کند حتی‌ یکی‌ از مخلوقات خداوند مثل‌ یک‌ اتم‌، الکترون، ســلول، گیاه یا حیوان و… را به‌طور کامل‌ و بدون هیچ‌ مجهولی‌ شــناخته‌ است‌.

با این‌ وجود بشــر آنقدر متکبر و مغرور اســت‌، که‌ خود را از راهنمایی‌ خداوند و رهبران الهی‌ بی‌نیاز می‌داند و با این‌ علم‌ آمیخته‌ با هزاران مجهول ادعای‌ رهبری‌ جهان و انســان‌ها را می‌کند. در اثر همین‌ حماقت‌ اســت‌ که‌ کار جهان به‌ این‌ جا کشـیده شـده اسـت‌. در هیچ‌ جایی‌ از زمین‌، هیچ‌ کشـوری‌، هیچ‌ شـهری‌، هیچ‌ خانه‌ای‌ نیسـت‌ که‌ در آن آثار وحشتناك تمدن جاهلانه‌ کنونی‌ وجود نداشته‌ باشد. بشر بدون هدایت‌های‌ الهی‌، سرنوشتی‌ جز سرگردانی‌ و گرفتاری‌ در انواع ظلم‌ و فساد نخواهد داشت‌.

اشتراک گذاری در

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *