چرا همدلی و وفاداری تنها شروط ظهور و تشکیل دولت کریمه است؟
نقطه نهایی آینده زمین و انسان، تشکیل حکومت جهانی و دولت کریمه امام زمان (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) است. تشکیل و ایجاد هر مجموعه، نهاد، حکومت و دولتی نیاز به تحقق شرایطی دارد و برای تشکیل این دولت هم مثل سایر مجموعهها، نخستین قدم این است که شروط ظهور تحقق پیدا کند. امام زمان (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) در نامهای که هزار سال پیش به شیخ مفید نوشتند، همدلی و وفاداری همه مردم را شروط ظهور معرفی کردند.[1]
همدلی و وفاداری معانی مختلفی دارند، ولی باید معنی خاص آنها بهعنوان شروط ظهور را بدانیم. وفاداری یعنی بتوانیم بخشهای پایینی وجودمان را فدای بخش فوقعقلانی و انسانی خود کنیم. وفادار کسی است که پای کار امام زمانش میایستد و امام را بر بقیه شئونات زندگی خود ترجیح میدهد.
یکی از معانی همدلی بهعنوان شروط ظهور هم این است که بزرگان، اساتید و نخبگان دور هم جمع شوند و برای حل مسائلی مثل آوارگی و استضعاف فرزندان و یتیمان امام زمان (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) فکر و برنامهریزی کنند، اما چرا از میان این همه خصوصیات مهم مانند برخورداری از قدرت نظامی و فرهنگی امام این دو خصوصیت یعنی همدلی و وفاداری را به عنوان تنها شروط ظهور یاد کردهاند؟ ویژگی مهم و اساسی این دو خصوصیت چیست؟ چگونه میتوانیم با تزریق همدلی و وفاداری در راستای تشکیل دولت کریمه تمدنسازی کنیم؟
در این مقاله چند مورد از مصادیق شروط ظهور یعنی همدلی و وفاداری را نام برده و به نقش آنها در رفع موانع ظهور اشاره میکنیم.
تشکیل دولت کریمه آرزویی به عمق تاریخ
گفتیم که هدف نهایی تمام انبیا تشکیل حکومت و ایجاد جامعه اسلامی بوده است و در رأس تمام این تلاشها، مجاهدتهای رسولالله و پس از ایشان ائمه طاهرین قرار میگیرد. همه دغدغه اهلبیت (علیهمالسلام) تشکیل حکومت اسلامی بوده است، تا با رسیدن به این هدف حاکمیت معصوم بر جامعه امکانپذیر شده و مردم بتوانند تمام تواناییها و استعدادهای انسانی خود را شکوفا کنند.
معصومین این دغدغه خود را بارها و در احادیث مختلف در غالب دلدادگی و عشق برای خدمت به امام زمان (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) و سربازی زیر چادر ایشان بیان کردهاند[2]؛ زیرا ایشان همان موعودی هستند که این هدف را ممکن میکنند؛ همانطور که در مقالات قبلی بررسی کردیم، ائمه تمام تلاش و توان خود را برای اثرگذاری در این هدف صرف کردهاند[3] و نمونههای زیادی از این راهبرد بلندمدت را در سیره ائمه بررسی کردیم؛ اقداماتی مانند اعزام امیرالمومنین به یمن، انتخاب کوفه به عنوان مرکز خلافت، آموزش و گسیل کردن فقها و دانشمندان به ایران و سایر سرحدات اسلامی، تشکیل شبکه وکالتی، دستور به ترک وطن و هجرت به ایران، تشکیل و تجهیز حوزه علمیه در شهر قم و سایر اقداماتی که همه در جهت زمینهسازی برای تشکیل تمدن نوین اسلامی در طول عمر 250 ساله امامت تا زمان غیبت امام زمان و برای تحقق شروط ظهور ایشان انجام شده است، اما این راهبردهای سیاسی چه ارتباطی با افزایش همدلی و وفاداری داشته و چگونه میتواند به این دو مؤلفه منجر شده و شروط ظهور را محقق کند؟
اولین شرط ظهور؛ وفاداری
پس از مدت زمان کوتاه حکومت امیرالمؤمنین دیگر حکومت جامعه به دست متخصص معصوم نبوده است و به همین دلیل فرصت آموزش صحیح دین به وجود نیامده؛ در نتیجه اغلب افراد در جهان خود را نه به عنوان یک انسان بلکه با شاخصههای چهار بخش حیوانی وجود معنا میکنند؛ یعنی خود را بسته به میزان ثروت، جنسیت، شغل و علم تعریف میکنند. با این تعریف غلط طبیعی است که فهم ما از خود، جهان، خدا و هدف خلقت هم نادرست و ناکامل باشد. آموزش نادرست دیگری که به سبب بیبهره ماندن از حاکمیت امام رواج پیدا کرده، مربوط به اصول و فروع دین است، که در این تقسیم بندی نادرست تولی و تبری به عنوان فروع دین معرفی میشوند؛ درحالی که تولی و تبری همان مسأله ولایتپذیری است که بر اساس آموزههای معرفت نفس، تمامی دین است.
انسان موجودی بینهایت است که به زمین آمده تا توان بینهایت خود را به فعل برساند و برای این منظور نیازمند تبعیت از مربی و راهنمایی کامل و معصوم است؛ تولی و تبری در واقع چینش دوستیها و دشمنیها بر اساس ریاضیاتی است که امام ارائه میکند. دلیل مجهور ماندن ائمه در طول تاریخ، شهادت، انزوا، تنهایی و نادیده گرفته شدن ظلمهایی که به معصومین روا شده، توسط جامعه مسلمانی، همین کم اهمیت جلوه کردن تولی و تبری بوده است.
یکی از دلایل غیبت امام زمان هم همین مسأله بوده است؛ جان امام در خطر بود و بسیار محتمل بود که اجتماعی که سیزده معصوم را پیش از ایشان به شهادت رسانده و هنوز ادعای مسلمانی داشتند، نسبت به شهادت ایشان هم واکنش خاصی بروز ندهند. پس یکی از دلایل غیبت امام معصوم از جامعه در امان نبودن جان ایشان بود؛ درنتیجه یکی از شروط ظهور وفاداری بیان شده است، یعنی مردم باید پیش از ظهور امام اثبات کنند، که توانایی محافظت از جان ایشان را دارند.
دومین شرط ظهور؛ همدلی
خداوند در قرآن اختیار بشر را به عنوان ناموس خود معرفی کرده است و این یعنی هدایت بشر به اجبار ممکن نیست. از جمله آیاتی که به این معنا پرداختهاند، میتوان به آیه 56 سوره مبارکه قصص «إِنَّكَ لا تَهْدِي مَنْ أَحْبَبْتَ»، آیه 22 سوره مبارکه غاشیه «لَسْتَ عَلَيْهِمْ بِمُصَيْطِرٍ»، آیه 3 سوره مبارکه انسان « إِنَّا هَدَينَٰهُ ٱلسَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرٗا وَإِمَّا كَفُورًا»، آیه 256 سوره مبارکه بقره «لا إِکْراهَ فِی الدِّینِ» و آیه 11 سوره مبارکه رعد «إِنَّ اللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ» اشاره کرد. از منظر خدا هر فرد و گروهی باید خود برای رسیدن به هدایت و قرار گرفتن در مسیر رشد انسانی تلاش کند؛ زیرا اگر اختیار از انسان گرفته شود، انسانیت او بیمعنا و پوچ خواهد شد. جهالت مردم و قدرت و حسادت طاغوتها دو عاملی بوده که در طول تاریخ زندگی بشر بر زمین همیشه مانع از تشکیل حکومت الهی بوده است؛ دومین عامل در شروط ظهور یعنی مودت و همدلی اینجا معنا پیدا میکند. همدلی و مودت به معنای پای کار بودن، خواستن و تلاش قلبی و دوستی همراه با عمل است؛ همدلی و مودتی که در نهایت منجر به نابودی طاغوت و تشکیل تمدن صالحان خواهد شد.
همان طور که گفتیم تمدن نوین اسلامی باید به اختیار انسانها تشکیل شود و انسانها باید با اختیار خود امام را انتخاب کنند. این به این معناست که باید به فهم لزوم و ضرورت حضور امام در زندگی خود دست پیدا کنیم؛ اگر با خودشناسی به نقطهای برسیم که هدف خلقت را درک کرده و مسیر زندگی خود را برای رسیدن به این هددف برنامهریزی و مهندسی کنیم، به همدلی و وفاداری دست پیدا میکنیم؛ به گونهای که دیگر مشکلات فردی برایمان اهمیتی نداشته و برای رفع موانع رشد انسانی خود و سایر انسانها تلاش خواهیم کرد.
در حکومت امام زمان اختلاف و دو دستگی وجود ندارد، عصبانیت، لجاجت، زودرنجی، مقایسه و مسابقه وجود ندارد، مردم وقف هم میشوند و فضایی مانند آنچه که در راهپیمایی اربعین میبینیم بین آحاد اجتماع جاری است. زمانی که همه مردم به این روحیه برسند و دیگر خودشان را به هیچ کس ترجیح ندهند، عشق انسانی به قدری بر قلبها حاکمیت پیدا میکند، که انسان حتی کسانی را که همدین، همکیش، هموطن و هممذهب او نیستند، دوست میدارد.
این نکته همان تجلی همدلی و وفاداری در بین انسانهاست؛ یعنی رسیدن به نقطهای که همه افراد بدانند تنها مشکل روی زمین، نبودن امام و متخصص معصومی است، که بتوان در سایه او به رشد انسانی دست یافت و بتوان در سایه او بر سایر ابعاد وجود پیروز شد. این فهم اگر ایجاد شود، همه انسانها دست در دست هم برای از میان برداشتن موانع ظهور تلاش میکنند، که این تلاش جمعی خود مصداق تحقق شروط ظهور است.
یکی از پیش شرطهای ظهور امام زمان (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) و تشکیل دولت کریمه وجود فرهنگی جهانی است که تشنه حضرت باشد و ایشان را طلب کند. فقر فرهنگی یکی از مهمترین عوامل غیبت طولانی امام زمان (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) است و این فقر به معنای این است، که بیشتر مردم جهان درک درستی از انسان بودن خود و معنای زندگی خود ندارند؛ اگر میخواهیم آن اتفاق باشکوه را با چشمهای خود ببینیم و یا در مسیر آیندهسازی و تشکیل حکومت موعود صالحان نقشی ایفا کنیم، باید اول از همه در وجود خود همدلی و فاداری نسبت به امام را ایجاد کرده و پس از آن نسبت به زندگی تمامی مردم جهان احساس مسئولیت داشته باشیم؛ زیرا همانطور که در این مقاله بررسی کردیم همدلی و وفاداری تنها شروط ظهور امام زمان (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) بوده و برای تحقق وعده ظهور ایشان باید این دو خصوصیت در میان مردم جهان ایجاد شود؛ زیرا زندگی در دولت کریمه امام زمان بدون آمادگی برای زیستن در شرایط آن و بدون سنخیت با ریاضیات آن امکانپذیر نخواهد شد.
[1] وَ لَوْ اَنَّ اشْیاعَنا وَفَّقَهُمُ اللّهُ لِطاعَتِهِ عَلَی اجْتِماع مِنَ الْقُلُوبِ فِی الْوَفاءِ بِالْعَهْدِ عَلَیْهِمْ لَما تَاَخَّرَ عَنْهُمُ الْیُمْنَ بِلِقائِنا وَ لَتَعَجَّلَتْ لَهُمُ السَّعادَةُ بِمُشاهَدَتِنا عَلی حَقِّ الْمَعْرِفَةِ وَ صِدْقِها مِنْهُمْ بِنا فَما یَحْبِسُنا عَنْهُمْ اِلاّ ما یَتَّصِلُ بِنا مِمّا نَکْرَهُهُ وَ لا نُؤْثِرُهُ مِنْهُمْ؛ طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج، مصحح محمد باقر موسوی خرسان، مشهد، المرتضی، ۱۴۰۳ ق، ج ۲، ص ۴۹۸
[2] لَوْ أَدْرَکْتُهُ لَخَدَمْتُهُ أَیامَ حَیاتِی؛ اگر من درکش کنم، تمام عمر خادم او خواهم بود؛ امام محمد باقر علیه السلام
[3]وَلَا تَسْتَبْدِلْ بِنا غَيْرَنا.. عَلَيْكَ يَسِيرٌ، وَهُوَ عَلَيْنا كَثِيرٌ؛ امام رضا علیهالسلام