1. خانه
  2. slash
  3. فلسطین در آخرالزمان
  4. slash
  5. بررسی تفاوت های یهودیت و صهیونیسم از منظر تاریخی و ایدئولوژیکی

بررسی تفاوت های یهودیت و صهیونیسم از منظر تاریخی و ایدئولوژیکی

بررسی تفاوت های یهودیت و صهیونیسم از حیث تاریخی و ایدئولوژیکی

یهودیت و صهیونیسم چه تفاوت هایی دارند؟

برخی افراد یهودیت و صهیونیسم را به هم مرتبط می دانند؛ در حالی که که این دو جهان بینی دارای باورها، ارزش ها و اهداف متفاوتی هستند. یهودیت به عنوان یک دین و شیوۀ زندگی، هزاران سال است که راهنمای مردم یهود بوده و اصول معنوی، اخلاقی و انسانی را با محوریت تعالیم تورات ترویج می کند؛ اما صهیونیسم یک ایدئولوژی سیاسی نسبتاً جدید است که بر پایه ملی گرایی یهودی بنا شده و با تفکری نژادپرستانه سعی در تأسیس یک سرزمین مستقل برای یهودیان دارد؛ اگرچه صهیونیست ها خود را یهودی و جزئی از جامعۀ یهودیان می دانند، اما وقتی در فلسفۀ شکل گیری این جنبش و منش سیاسی و اجتماعی آن ها دقت می کنیم، متوجه می شویم که یهودیت و صهیونیسم نه تنها قرابتی باهم ندارند، بلکه عملکرد صهیونیسم در بسیاری جهات کاملاً بر ضد آموزه های دین یهود است. در ادامه به چند مورد از مهم ترین تفاوت های یهودیت و صهیونیسم اشاره می کنیم و ریشه های تاریخی و ایدئولوژیکی این دو مفهوم را مورد بررسی قرار می دهیم.

تفاوت یهودیت و صهیونیسم از لحاظ منشأ شکل گیری

دین یهود از جمله ادیان توحیدی و ابراهیمی با پیشینه ای بیش از چهار هزار سال است. پیامبر این دین حضرت موسی (علیه السلام) و کتاب آسمانی آن تورات است. حضرت موسی (علیه السلام) از پیامبران اولوالعزم الهی بوده و دارای مقام بسیار والایی است. خداوند در قرآن کریم بیش از هر پیامبر دیگری به ایشان اشاره کرده و داستان زندگی او و روابطش با قوم بنی اسرائیل را شرح داده است[1].

در کنار یهودیت، مفهومی به نام صهیونیسم وجود دارد که اغلب به دلیل برداشت های اشتباه از معنی آن،  با یهودیت مترادف در نظر گرفته می شود؛ در حالی که یهودیت و صهیونیسم دو مفهوم کاملاً مجزا هستند. صهیونیسم یک ایدئولوژی سیاسی است که بر ملی گرایی یهودی و تأسیس یک سرزمین مستقل برای یهودیان متمرکز است. آغاز صهیونیسم مدرن به قرن هجدهم و دوران روشنگری یهودیان برمی گردد. این ایدئولوژی پس از حملات خشونت آمیز ضد یهودی در روسیه در سال 1881 گسترش یافت و به یک جنبش سیاسی توسط «دوست داران صهیون» منجر شد. آن ها در سال 1882 گروه هایی از یهودیان جوان و مشتاق را برای تأسیس اولین مستعمرات جدید به فلسطین اعزام کردند. این مرحلۀ اولیه با مشارکت تئودور هرتسل که او را پدر صهیونیسم نامیده اند، به اوج خود رسید و در نهایت منجر به اشغال فلسطین و تأسیس دولت اسرائیل در این سرزمین شد.[2]

تفاوت یهودیت و صهیونیسم از منظر صلح در مقابل خشونت

از آنجا که صهیونیسم یک حزب و تشکیلات سیاسی بوده و اهداف توسعه طلبانه و نژادپرستانه دارد، مبانی فکری آن نیز با تعالیم تورات متفاوت و در بسیاری از اوقات کاملاً متضاد است. یکی از این تضادهای بارز در عرصۀ صلح و پرهیز از جنگ طلبی است. بر اساس آیات تورات، مردم باید به دنبال صلح باشند و کار نیک انجام دهند و از جنگ و خونریزی پرهیز کنند. یهودیان باید با همۀ انسان ها رفتاری یکسان داشته و با غیر یهودیان نیز مهربان باشند:

  • «از بدی روی بگردان و نیکی کن؛ صلح را بجوی و در پی آن باش. چشمان خداوند بر درستکاران است و گوش های او به فریادشان توجه دارد.»[3]
  • «کسی که خون انسان را بریزد، خون او نیز به دست انسان ریخته خواهد شد، زیرا خداوند انسان را به تصویر خود آفرید»[4]
  • «هنگامی که یک غریبه در میان شما در سرزمین تان سکونت کند، به او آزار نرسانید. غریبه ای که در میان شما ساکن است باید مانند بومی شما مورد محبت قرار گیرد. او را مانند خودتان دوست بدارید، زیرا شما نیز در مصر غریبه بودید. من خداوند، خدای شما هستم»[5]
  • «هیلل می گفت: از شاگردان هارون باشید، صلح را دوست داشته و در پی آن باشید، انسان ها را دوست بدارید و آن ها را به سوی تورات نزدیک کنید»[6]

این آیات با ایدۀ صهیونیست ها که معتقدند یهودیان و غیر یهودیان نمی توانند با یک دیگر همزیستی داشته باشند، کاملاً در تضاد است. از زمان تأسیس دولت اسرائیل، صهیونیست ها جنایات وحشتناکی را علیه فلسطینیان مرتکب شده اند؛ تا جایی که سازمان عفو بین الملل در گزارش خود مقامات اسرائیلی را به ارتکاب آپارتاید علیه فلسطینیان متهم کرده است. آپارتاید یکی از اشکال تبعیض نژادی و سرکوب سیستماتیک است که غالباً به وسیلۀ طیف اکثریت حاکم بر جامعه نسبت به گروه اقلیت اعمال می شود و آن ها را از بسیاری از حقوق طبیعی و انسانی شان محروم می کند. آپارتاید مصداق آشکار نقض حقوق بشر بوده و یک جرم بین المللی است.[7]

تفاوت در منش رفتاری یهودیت و صهیونیسم

یکی دیگر از موارد تقابل و تضاد یهودیت و صهیونیسم در منش رفتاری و سبک زندگی طرفداران این دو جریان است. حضرت موسی (علیه السلام) به عنوان پیامبر یهودیت و کسی که خداوند او را الگوی یهودیان قرار داده و ایشان را به تبعیت از منش و رفتار او دعوت کرده، چوپانی بود که با دست خالی و تنها با تکیه بر اراده و قدرت الهی به مقابله با فرعون برخاست که از لحاظ امکانات مادی بالاترین قدرت زمان خود بود. علیه ظلم و ستم فرعون قیام کرد و تلاش کرد حقوق ستمدیدگان و اقشار ضعیف جامعه را از قدرت مندان و زورگویان پس بگیرد. این قیام علیه ظلم که از قدرت ایمان و دلسوزی سرچشمه می گرفت و به ویژگی برجستۀ زندگی و رسالت موسی (علیه السلام) تبدیل شد، در تضاد آشکار با اهداف صهیونیسم قرار دارد. صهیونیست ها بر خلاف آموزه های دین یهود و برای رسیدن به اهداف سیاسی و توسعه طلبانۀ خود با قدرت های متکبر و زورگو هم پیمان شده و به عوامل و خدمتگزاران آن ها تبدیل شده اند و در این راه از هیچ ظلمی نسبت به اقشار ضعیف در هیچ کجای دنیا فروگذار نمی کنند.[8]

تفاوت دیدگاه یهودیت و صهیونیسم بر سر بازگشت به سرزمین مقدس

بر اساس متون دینی یهود قوم بنی اسرائیل به سرزمین مقدس بازخواهند گشت، اما این بازگشت پس از ظهور حضرت مسیح رخ خواهد داد. در زیر چند آیه که این مفهوم را بیان می کنند، آورده شده است:

  • «در آن روز، خداوند بار دیگر دست خود را دراز خواهد کرد تا بازماندگان قوم خود را از آشور، از مصر سفلی، از مصر علیا، از کوش، از عیلام، از بابل، از حمات و از جزایر مدیترانه بازگرداند. او برای ملت ها پرچمی برخواهد افراشت و تبعیدیان اسرائیل را گرد هم خواهد آورد؛ او مردمان پراکنده یهودا را از چهار گوشه زمین جمع خواهد کرد»[9]
  • «خداوند می گوید: روزهایی خواهند آمد که من قوم خود اسرائیل و یهودا را از اسارت بازخواهم گرداند و آنان را به سرزمینی که به اجدادشان برای تملک داده بودم، بازخواهم گرداند.»[10]
  • «به آنان بگو این است گفته خداوند متعال: من بنی اسرائیل را از ملت هایی که به آنجا رفته اند بیرون خواهم آورد. آنان را از اطراف جمع خواهم کرد و به سرزمین خودشان بازخواهم گرداند»[11]
  • «این است گفته خداوند لشکریان: ببینید، من قوم خود را از سرزمین شرق و سرزمین غرب نجات خواهم داد و آنان را به میان اورشلیم خواهم آورد، تا در آنجا ساکن شوند و آنان قوم من خواهند بود و من خدای آنان خواهم بود، در وفاداری و درستی.»[12]

به دلیل همین تعالیم،در ابتدای شکل گیری صهیونیسم در اروپا، بسیاری از خاخام های ارتدوکس پیروان خود را از ارتباط با صهیونیسم منع می کردند؛ زیرا معتقد بودند این کار برخلاف طرح الهی برای نگه داشتن یهودیان در تبعید تا زمان ظهور مسیح است. آنان با پایان دادن اجباری به تبعید مخالفت می کردند و به جای آن، هدایت الهی و پایبندی به سنت ها را به یهودیان توصیه می کردند؛ البته ایشان سفرهای زیارتی به فلسطین را مجاز می دانستند، اما این موضوع به معنای حمایت از مهاجرت یهودیان به فلسطین نبود.[13]

در کنار این گروه خاخام های برجسته دیگری مانند ال قلای، گوتماخر و قالیشر نیز بودند که از ایدۀ بازگشت به سرزمین فلسطین حمایت کرده و پایه های صهیونیسم مذهبی را بنا نهادند. حمایت این افراد به شکل گیری جنبش هایی نظیر «گوش امونیم» منجر شد. طرفداران این جنبش استقرار یهودیان در کرانۀ باختری و نوار غزه را به عنوان حقی الهی قلمداد می کردند و آن را وظیفه ای دینی برای رستگاری کامل قوم یهود و ظهور مسیح می دانستند.[14]

نژادپرستی صهیونیسم در تقابل با آموزه های یهودیت

بر اساس آموزه های تورات همه یهودیان بدون توجه به نژاد، رنگ یا پیشینه شان، باید از شأن و جایگاه اجتماعی یکسانی برخوردار باشند. در این کتاب آمده است:

  • پس خداوند انسان را به تصویر خود آفرید؛ او مرد و زن را به تصویر خداوند آفرید .[15]
  • عدالت را منحرف نکنید؛ نه به فقیر و نه به بزرگ منش جانبداری نکنید، بلکه همسایه تان را به عدالت قضاوت کنید .[16]
  • از قضاوت بر اساس ظاهر دست بردارید و به درستی قضاوت کنید.[17]
  • زیرا که یهوه، خدای شما، خدای خدایان و سرور سروران است. او خدای بزرگ، قدرتمند و باعظمتی است که هیچ تبعیضی قائل نمی شود و رشوه نمی گیرد .[18]
  • پس پطرس شروع به صحبت کرد: اکنون حقیقتاً می فهمم که خداوند تبعیض قائل نمی شود[19].
  • اما درباره کسانی که بسیار مورد احترام بودند – هرچه بودند برای من تفاوتی نمی کرد؛ خداوند تبعیض قائل نمی شود. آن رهبران چیزی به من اضافه نکردند .[20]
  • و ای اربابان، همین را برای بردگان خود انجام دهید. از تهدید دست بردارید، زیرا می دانید که او که ارباب آن ها و شماست در آسمان است و نزد او تبعیضی وجود ندارد[21].

با وجود آموزه های صریح تورات دربارۀ برابری یهودیان، صهیونیست ها هرگز با همۀ یهودیان به طور یکسان رفتار نکرده اند. از روزهای اولیه تأسیس رژیم صهیونیستی رهبران آن بین یهودیان اشکنازی سفیدپوست (یهودیانی از اروپای مرکزی یا شرقی) و سفاردی ها (یهودیانی که در آمستردام، شمال آفریقا و خاورمیانه مستقر بودند)، تبعیض قائل می شدند.

سفاردی ها، به ویژه یهودیان یمنی، به عنوان نیروی کار ارزان قیمت در فلسطین به کار گرفته می شدند.[22] برخلاف کارگران خلاق و آرمان گرای اشکنازی،[23]سفاردی ها دربارۀ  شرایط زندگی در فلسطین فریب خوردند و بیش از ۱۰ هزار نفر آن ها قبل از جنگ جهانی اول به فلسطین مهاجرت کردند. آن ها به کار سخت کشاورزی در شرایط نامناسب گمارده می شدند و اغلب نیز در محیط های پر ازدحام و غیربهداشتی زندگی می کردند که منجر به شیوع گستردۀ بیماری و مرگ ومیر نوزادان در میان این جمعیت شد. گزارش های سوءاستفاده توسط مالکان و ناظران اشکنازی نشان دهنده استثمار این افراد توسط آنها بود.[24]این رفتار با سفاردی ها به دلیل حس برتری جویی اروپایی بود که سفاردی ها را از لحاظ فرهنگی پست تر می دید و آن ها را از مزایای سوسیالیستی که به کارگران اروپایی داده می شد، محروم می کرد.[25]به طور مشابه، یهودیان اتیوپیایی در اسرائیل نیز با تبعیض سیستماتیک ضد سیاه پوستان، از جمله خشونت پلیس، مواجه هستند که این موضوع منجر به برپایی اعتراضاتی علیه بدرفتاری و خشونت پلیس با این افراد شده است.[26]

به طور کلی می توان گفت یهودیت و صهیونیسم دو مقولۀ کاملاً مجزا هستند. صهیونیسم نوعی بدعت در آیین یهود محسوب می شود که با سوء استفاده از این آیین الهی و با تکیه بر ابزار و وسایل ظالمانه، سعی دارد محدودۀ وسیعی از کرۀ زمین را تحت سلطۀ خود درآورد.

 

[1] امام خمینی، صحیفه امام. تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (دفتر امور بین الملل)، ۲۰۰۸، جلد ۷، ص ۲۷۰.

[2] پاپه، ایلان. ده افسانه درباره اسرائیل. انتشارات ورسو، ۲۰۲۴، فصل ۳.

[3] مزمور ۳۴: ۱۴-۱۵

[4] پیدایش ۹: ۶

[5] لاویان ۱۹: ۳۳-۳۴

[6] مشنا (پیریکه آووت ۱: ۱۲)

[7] عفو بین الملل. «آپارتاید اسرائیل علیه فلسطینیان: سیستم ظالمانه تسلط و جنایت علیه بشریت.» احیای جهان سوم ۳۵۰ (۲۰۲۲): ۴۰-۴۳.

[8] امام خمینی، صحیفه امام. تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (دفتر امور بین الملل)، ۲۰۰۸، جلد ۷، ص ۲۷۰.

[9] اشعیا ۱۱: ۱۱-۱۲

[10] ارمیا ۳۰: ۳

[11] حزقیال ۳۷: ۲۱

[12] زکریا ۸: ۷-۸

[13]کدوری، الی. ملی گرایی. آکسفورد، ۱۹۹۳، ص ۷۰.

[14] آوینری، شلومو. ساخت صهیونیسم مدرن: خاستگاه های فکری دولت یهود. انتشارات بیسیک، ۱۹۸۱، ص ۱۸۷–۲۰۹.

[15] پیدایش ۱: ۲۷

[16] لاویان ۱۹: ۱۵

[17] یوحنا ۷: ۲۴

[18] تثنیه ۱۰: ۱۷

[19] اعمال رسولان ۱۰: ۳۴

[20]غلاطیان ۲: ۶

[21] افسسیان ۶: ۹

[22]شوحات، الا. «سفاردی ها در اسرائیل: صهیونیسم از دید قربانیان یهودی آن.» سیاست های فرهنگی ۱۱ (۱۹۹۷): ۱۳

[23] زروبابل، یاکوف. عَلی خییم. تل آویو: انتشارات کتابخانه ی.ل. پرتز (۱۹۶۰): ۳۲۶-۳۲۷ (عبری)

[24] میر، یوسف. فراتر از صحرا (اسرائیل: وزارت دفاع)، ۱۹۷۳، ص ۱۹-۲۰ (عبری)

[25] درویان، نیضا. «نه با فرش جادویی.» اورشلیم: مؤسسه تحقیقاتی بن صوی برای پژوهش درباره جوامع اسرائیل در شرق (۱۹۸۲): ۱۳۴-۱۴۸

[26] درک زندگی سیاه پوستان اسرائیلی.» ملت، ۳۰ ژانویه ۲۰۲۴

اشتراک گذاری در
مقالات مشابه
کامنت خود را بگذارید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *