بررسی تاریخی و قرآنی دشمنی یهودیان با پیامبران الهی و دلایل این دشمنی
در طول تاریخ پیامبران الهی برای هدایت انسانها فرستاده شدهاند، اما همیشه با استقبال مواجه نشدهاند. در قرآن کریم و منابع تاریخی، بنیاسرائیل به عنوان قومی شناخته میشوند که در موارد متعددی با پیامبران الهی دشمنی کرده، برخی از آنان را به قتل رسانده و متون دینی را تحریف کردهاند.
بنیاسرائیل که خود را قوم برگزیده خداوند برای دریافت وحی می دانند، در تاریخ ادیان نقش مهمی داشتهاند. نقشی که در تضاد با این ادعای آنان بوده است؛ گزارشهایی از نافرمانی، دشمنی یهودیان با پیامبران الهی و حتی قتل پیامبران توسط این قوم در قرآن کریم، عهد عتیق و منابع تاریخی آمده است. یکی از برجستهترین موارد دشمنی یهودیان با حضرت عیسی علیه السلام است که در کتابهای تاریخی فراوانی بازتاب یافته است.
گزارشهای مهم دیگری هم در رابطه با دشمنی یهودیان با پیامبران الهی وجود دارد که از جملۀ آنها میتوان به داستان حضرت یحیی، حضرت زکریا، ارمیای نبی، اشعیای نبی، حضرت داوود و حضرت سلیمان اشاره کرد. داستان مخالفتها و آزارهایی که بنی اسرائیل به حضرت موسی وارد کردند هم برای همگان آشکار است و در مقالات دیگری به آنها پرداخته ایم. در این مقاله به بررسی چگونگی و دلایل دشمنی یهودیان با پیامبران الهی خواهیم پرداخت.
دشمنی یهودیان با حضرت عیسی علیه السلام
حضرت عیسی یکی از پیامبران بزرگ الهی است که در میان بنیاسرائیل برانگیخته شد. او برای هدایت قوم خود فرستاده شد و آنان را به ایمان، توحید و اصلاحات اجتماعی بر اساس آموزه های حقیقی حضرت موسی علیه اسلام فراخواند، اما این دعوت با واکنش منفی بزرگان یهود و گروهی از مردم مواجه شد. بزرگان مذهبی یهود، از جمله کاهنان و فریسیان، حضرت عیسی را تهدیدی برای منافع خود میدیدند. او با انتقاد از فساد در نظام دینی یهود و تأکید بر بازگشت به آموزههای اصیل الهی نفوذ این بزرگان در میان مردم را خدشه دار کرده بود. در انجیل متی حضرت عیسی فریسیان و علمای یهود را به نفاق و تحریف آموزههای دینی متهم میکند:«وای بر شما، ای کاتبان و فریسیان ریاکار! که شریعت را سنگین و غیرقابلتحمل میکنید، اما خود حتی انگشتی برای برداشتن آن تکان نمیدهید.»[1]
بزرگان یهود نه تنها حضرت عیسی را تکذیب کردند، بلکه برای قتل او تلاش کردند. قرآن کریم به این مسئله اشاره میکند:
«وَقَوْلِهِمْ إِنَّا قَتَلْنَا ٱلْمَسِيحَ عِيسَى ٱبْنَ مَرْيَمَ رَسُولَ ٱللَّهِ… وَمَا قَتَلُوهُ وَمَا صَلَبُوهُ وَلَـٰكِن شُبِّهَ لَهُمْ…»[2]
در این آیه تأکید شده که یهودیان ادعا میکنند، عیسی را به صلیب کشیدهاند، اما او توسط خداوند نجات یافت. بر اساس منابع تاریخی و اناجیل بزرگان یهود با تحریک رومیان، حضرت عیسی را متهم به کفر و توهین به شریعت یهود کردند. این اقدامات در نهایت به محاکمه او در محکمه پونتیوس پیلاطس (حاکم رومی) منجر شد.
دشمنی یهودیان با حضرت زکریا علیه السلام
حضرت زکریا یکی از پیامبران بزرگ بنیاسرائیل و پدر حضرت یحیی بود. نام زکریا علیه السلام 7 بار در قرآن کریم آمده است. در سوره انعام آن حضرت کنار شماری دیگر از پیامبران الهی و از ذریه حضرت ابراهیم (ع) یاد شده است. حضرت زکریا در قرآن به عنوان یکی از پیامبران الهی یاد شده است که در دوران خود به دعوت به عبادت خداوند و اصلاح جامعه پرداخت. در قرآن زکریای نبی به عنوان مردی عفیف، باایمان و پدری مهربان شناخته میشود که پس از سالها دعا برای داشتن فرزند خداوند حضرت یحیی علیه السلام را به او هدیه کرد:« يَا زَكَرِيَّا إِنَّا نُبَشِّرُكَ بِغُلَامٍ اسْمُهُ يَحْيَىٰ لَمْ نَجْعَلْ لَهُ مِنْ قَبْلُ سَمِيًّا »[3]
در تورات نیز حضرت زکریا به عنوان یکی از پیشوایان مذهبی و پیامبران بنیاسرائیل معرفی شده است، اما در این منابع درباره قتل حضرت زکریا جزئیات زیادی ذکر نشده است. بر اساس برخی روایات اسلامی و متون تاریخی حضرت زکریا توسط یهودیان کشته شد. در قرآن بهطور مستقیم به کشته شدن حضرت زکریا اشاره نشده است، اما در بسیاری از روایات اسلامی آمده است که او به دلیل مخالفت با فساد دینی و اجتماعی که در جامعه یهود رخ داده بود، به شهادت رسید. همچنین اشاره میکنند که حضرت زکریا به دلیل انتقاد از رهبران دینی و فساد آنان، توسط بنیاسرائیل به قتل رسید.
برخی از منابع تاریخی یهودی و اسلامی، بر اساس روایات موجود، بیان میکنند که حضرت زکریا در داخل معبد یا در مکانی عمومی کشته شد. در این زمینه اختلافاتی در منابع وجود دارد، اما آنچه که مسلم است این است که بررسی منابع تاریخی در دشمنی و مخالفت بنی اسرائیل با این پیامبر الهی جای هیچ شکی باقی نمی گذارد.
دشمنی یهودیان با حضرت یحیی علیه السلام
حضرت یحیی (John the Baptist) یکی دیگر از انبیای بنی اسرائیل است که به اصلاحگری دینی و اجتماعی پرداخت. یحیی علیه السلام به دلیل صراحت لهجه در بیان حقیقت و مخالفت با فساد با دشمنیهای شدیدی روبه رو شد که سرانجام به شهادت او انجامید. تولد حضرت یحیی یکی از معجزات الهی است که در متون مقدس مسیحی و اسلامی به آن اشاره شده است. قرآن کریم یحیی را به عنوان یکی از پیامبران بزرگ الهی معرفی میکند که از همان کودکی دارای علم و حکمت الهی بود. خداوند ویژگیهای برجستهای مانند؛ عفت و پاکدامنی، مهربانی و خوشرفتاری با والدین، تقوا و زهد برای او برمیشمارد. همین ویژگی ها سرنوشت او را به گونه ای رقم زد که علاوه بر انبیاء در میان شهدا نیز قرار گرفت. در انجیل لوقا (۱:۵۷-۶۶) آمده که یحیی فرزند زکریا و الیصابات است. الیصابات سالخورده و نازا بود، اما به لطف دعای زکریا و اراده خداوند، یحیی را به دنیا آورد. قرآن نیز تولد یحیی علیه السلام را به عنوان نشانهای از قدرت خداوند ذکر کرده است.[4]
یحیی در تورات و انجیل به عنوان پیامبری بزرگ معرفی شده است که مردم را به توبه و بازگشت به خدا دعوت کرد. او در میان مردم به تقوا، زهد و شجاعت شهرت داشت.
«در آن روزها یحیی ظاهر شد و میگفت: توبه کنید، زیرا پادشاهی آسمان نزدیک است.»[5]
در قرآن، یحیی به عنوان پیامبری عفیف، مهربان و راستگو توصیف شده است.[6]
یحیی به شدت از فساد رهبران دینی و اجتماعی بنیاسرائیل انتقاد میکرد. او کاهنان یهود را به ریاکاری و سوءاستفاده از دین متهم میکرد و از مردم می خواست تا زندگی خود را با تعالیم الهی هماهنگ کنند.
«چون دید که بسیاری از فریسیان و صدوقیان برای تعمید به سوی او میآیند، گفت: ای نسل افعیان! چه کسی به شما هشدار داد که از غضب آینده بگریزید؟»[7]
بر اساس متون تاریخی حضرت یحیی به دلیل انتقاد از هیرودیس پادشاه وقت کشته شد. روایات گوناگون از این اتفاق موجود است که البته در تمام آنها به ازدواجی نامشروع اشاره شده است. مطابق این روایات هیرودیس قصد داشت با دختر برادر خود، سالومه، یا زن برادر خود مادر سالومه[8] و یا با زنی زانیه به همین نام ازدواج کند در هر صورت چنین ازدواجی مخالف تورات بود و حضرت یحیی این عمل را خلاف شریعت موسی اعلام کرد[9] و به همین دلیل مورد کینه و غضب قرار گرفته و سر از تنش جدا شد.
در قرآن ماجرای شهادت یحیی به صورت مستقیم ذکر نشده است، اما در آیات متعددی به دشمنی بنیاسرائیل با پیامبران و قتل آنان اشاره شده است.
«لَقَدْ أَخَذْنَا مِيثَاقَ بَنِي إِسْرَائِيلَ وَأَرْسَلْنَا إِلَيْهِمْ رُسُلًا ۖ كُلَّمَا جَاءَهُمْ رَسُولٌ بِمَا لَا تَهْوَىٰ أَنْفُسُهُمْ فَرِيقًا كَذَّبُوا وَفَرِيقًا يَقْتُلُونَ.»[10]
برخی از مفسران، این آیه را اشارهای به شهادت حضرت یحیی و حضرت زکریا میدانند که توسط بنیاسرائیل به قتل رسیدند. شهادت یحیی نشاندهنده شدت فساد در جامعه یهودی آن زمان بود و این فساد به ویرانی جامعه و سرزمین آنان انجامید. زندگی و شهادت حضرت یحیی در مسیحیت و اسلام به عنوان نمونهای از ایستادگی در برابر فساد و بیعدالتی شناخته شده است.
بررسی دشمنی یهودیان با ارمیای نبی در منابع گوناگون
حضرت ارمیا (Jeremiah) یکی از پیامبران بزرگ بنیاسرائیل و شخصیتی کلیدی در تاریخ این قوم است. او در قرن هفتم پیش از میلاد در اورشلیم زندگی میکرد و مأموریت یافت تا مردم را به توبه و بازگشت به خداوند دعوت کند. کتاب ارمیا در عهد عتیق، که به این پیامبر منسوب است، نقش او در هدایت قوم بنیاسرائیل و حوادث زندگیاش را روایت میکند. طبق کتاب ارمیا او در خانوادهای از کاهنان به دنیا آمد. ارمیا در عنفوان جوانی توسط خداوند برای پیامبری برگزیده شد:
«پیش از آنکه در رحم مصور شوی، تو را شناختم و پیش از آنکه از رحم بیرون آیی، تو را تقدیس نمودم و تو را نبی برای امتها قرار دادم.»[11]
مأموریت اصلی ارمیا هشدار به بنیاسرائیل درباره گناهانشان، بهویژه بتپرستی، ظلم و فساد دینی و اجتماعی بود. او تأکید میکرد که این اعمال بنیاسرائیل را از برکت الهی محروم خواهد کرد و سرانجام به نابودی آنان میانجامد. یکی از پیامهای مهم ارمیا پیشگویی نابودی اورشلیم و معبد سلیمان به دلیل بیتوجهی بنیاسرائیل به دستورات الهی بود. او هشدار داد که اگر بنیاسرائیل به گناهان خود ادامه دهند، توسط بابلیان مورد حمله قرار خواهند گرفت.
«من به ایشان گفتم: از فرمان من پیروی کنید، تا خدای شما باشم و شما قوم من شوید… اما گوش ندادند و در سختدلی خود گام برداشتند.»[12]
«از این رو خداوند میگوید: من تمام قبایل شمالی را آورده و نبوکدنصر، پادشاه بابل، بنده خود را خواهم فرستاد تا این سرزمین را ویران کند.»[13]
ارمیا به دلیل پیامهای صریح و هشدارهای شدید خود، با مقاومت و دشمنی شدید بزرگان و عامه مردم روبهرو شد. آنان سخنان او را تهدیدی برای ثبات سیاسی و اجتماعی دانسته و او را مورد آزار و اذیت قرار دادند. بزرگان یهود، ارمیا را به توهین به خدا و خیانت متهم کرده و او را زندانی کردند.[14] او بارها هدف توطئههایی برای قتل قرار گرفت. پیشگویی ارمیا درباره نابودی اورشلیم و معبد سلیمان به حقیقت پیوست. در سال ۵۸۶ قبل از میلاد، نبوکدنصر، پادشاه بابل، به اورشلیم حمله کرد و آن را ویران ساخت. بسیاری از بنیاسرائیل به بابل تبعید شدند.
دشمنی یهودیان با ارمیای نبی بر اساس روایات تلمود
در تلمود، ارمیا به عنوان پیامبری مطرح شده که نقش بزرگی در هدایت قوم یهود داشته است. برخی منابع یهودی او را مدافع عدالت و حقیقت میدانند، اما اذعان میکنند که او به دلیل صداقت خود مورد خشم بزرگان قرار گرفت.
دشمنی یهودیان با ارمیای نبی بر اساس منابع اسلامی
در قرآن کریم، نام ارمیا به صراحت ذکر نشده است، اما برخی از مفسران مسلمان، اشارات قرآن به پیامبران بنیاسرائیل را شامل او نیز میدانند. به ویژه در آیات مربوط به تکذیب و قتل پیامبران توسط یهودیان: «وَقَتْلِهِمُ الْأَنْبِيَاءَ بِغَيْرِ حَقٍّ.»[15]
دشمنی یهودیان با حضرت اشعیا
حضرت اشعیا یکی دیگر از پیامبران بنیاسرائیل است که در متون مختلف به کشته شدن او اشاره شده است. در بسیاری از منابع تاریخی یهودی و اسلامی حضرت اشعیا به دلیل پیامهای اصلاحطلبانهاش و انتقاد از فساد اجتماعی و دینی کشته شده است. منابع یهودی اشاره میکنند که حضرت اشعیا در دوران سلطنت منسی به قتل رسید.
دشمنی یهودیان با حضرت داوود و حضرت سلیمان
در متون اسلامی و یهودی حضرت داوود و حضرت سلیمان نیز با دشمنانی مواجه بودند که در تلاش بودند تا آنان را از رسیدن به قدرت یا اجرای دستورات الهی باز دارند؛ اگرچه این پیامبران به قتل نرسیدند، اما دشمنی با آنان در برخی منابع تاریخنگاری مشاهده میشود.
دشمنی حتی با فرشتۀ وحی!
حضرت جبرئیل فرشته وحی و فرستاده الهی، یکی از مقدسترین شخصیتهای آسمانی در ادیان ابراهیمی است. او وظیفه رساندن پیامهای الهی به پیامبران را بر عهده دارد و در قرآن[16]، تورات[17] و انجیل صراحتا به عنوان فرشتۀ وحی معرفی شده است. با این حال در متون یهودی متأخر مانند تلمود، ارتباط مستقیمی میان جبرئیل و نزول وحی به پیامبران کمتر دیده میشود.
قرآن کریم به طور مستقیم به دشمنی یهودیان با جبرئیل اشاره میکند:
«بگو: هر کس با جبرئیل دشمنی ورزد، بدانید که او با اذن خداوند این قرآن را بر قلب تو نازل کرده است… هر که با خدا و فرشتگان و جبرئیل و میکائیل دشمنی کند، همانا خدا دشمن کافران است.»[18]بر اساس برخی روایات اسلامی، یهودیان مدینه (مانند بنینضیر و بنیقریظه) به پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) گفتند که جبرئیل دشمن ماست؛ زیرا:
1.جبرئیل فرشته قهر و عذاب است، نه رحمت. آنان مدعی بودند که میکائیل (فرشته رحمت و باران) دوست آنان است، اما جبرئیل را دشمن خود میپنداشتند.
برخی از یهودیان جبرئیل را فرشتهای میدانستند که عذاب الهی را به قومهای گناهکار میآورد. آنان او را مسئول مجازاتهایی میدانستند که در تاریخ بر سر بنیاسرائیل آمده است، مانند تخریب معبد توسط بابلیان.
2.جبرئیل در هنگام نزول وحی، به پیامبری حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) اشاره کرد، در حالی که یهودیان مدینه، به ویژه علمای آنان، انتظار داشتند که پیامبر آخرالزمان از نسل بنیاسرائیل باشد؛ وقتی دیدند که این پیامبر از نسل اسماعیل است، از پذیرش او سر باز زدند و بهانههای مختلفی برای مخالفت آوردند، از جمله ادعای دشمنی با جبرئیل.
پیامدهای دشمنی یهودیان با جبرئیل
الف. انکار وحی الهی
دشمنی یهودیان با جبرئیل، بخشی از دشمنی یهودیان با پیامبران الهی بود. این رفتارها، بارها در قرآن محکوم شده است: «آیا هرگاه پیامبری برای شما چیزی آورد که با هوای نفس شما سازگار نبود، تکبر ورزیدید؟ برخی را تکذیب کردید و برخی را کشتید.»[19]
ب. ادامه کینهورزی تاریخی
دشمنی یهودیان با جبرئیل، نشانهای از حسادت، لجاجت و عدم پذیرش حقایق الهی است که در طول تاریخ باعث انحراف آنان شده است.
دشمنی با پیامبران؛ عادت بنی اسرائیل
آنچه تا این قسمت از مقاله پیرامون دشمنی یهودیان با پیامبران الهی گفتیم؛ تنها با تکیه بر روایات مشترک یهودی و اسلامی بود. در متون و احادیث اسلامی با اعماق بسیار گسترده تری از دشمنی یهودیان با پیامبران الهی روبه رو میشویم. در حدیثی از پیامبر اسلام نقل شده است که:«ای ابو عبیده! بنیاسرائیل در اوایل یکروز، 43 پیامبر را در یک زمان کشتند، پس از آن 112 نفر از بنیاسرائیل برای امر به معروف برخاستند که آنها را هم در آخر همان روز کشتند.»[20] در روایت دیگری آمده است که:«وقتی عبداللَّه بن عمر فهمید امام حسین علیه السلام قصد رفتن به سمت کوفه را دارد، به نزد آنحضرت آمد تا حضرتشان را به اطاعت و فرمانبرداری از رژیم اموی سفارش کند. امام در جواب وی فرمود: ای پسر عمر! آیا نمیدانی که نشانه پستی دنیا در نزد خدا آن است که سر بریده حضرت یحیی به انسان آلوده و زشتکرداری از آلودگان بنیاسرائیل هدیه شد؟! آیا نمیدانی که بنیاسرائیل تا جایی پیش رفتند که بامدادان میان طلوع فجر تا طلوع خورشید هفتاد پیامبر الهی را به شهادت رساندند و سپس (بدون احساس زشتی و فاجعه این جنایت هولناک) به خرید و فروش پرداختند؛ چنانکه گویی هیچ فاجعهای به وجود نیاوردهاند؟!»[21] همچنین از امام باقر علیه السلام آمده است که:«…شیوه بنیاسرائیل آن بود که یک پیامبر را میکشتند، در حالی که دو پیامبر دیگر ایستاده (و منتظر کشته شدن) بودند و دو پیامبر را میکشتند، در حالی که چهار تن دیگر از آنان ایستاده بودند تا اینکه در یک روز هفتاد پیامبر را کشتند و بازار کشتار آنها تا پایان روز برقرار بود»[22]
مطابق با این روایات و آیات زیادی از قرآن کریم که به آنها اشاره کردیم؛ دشمنی یهودیان با پیامبران الهی به ناحق بوده است و آنان پیامبران را به صورت یک امر مستمر به شهادت میرساندند تا جایی که این کار برایشان به عادت تبدیل شده بود. در ادامه به دلایل این دشمنی میپردازیم.
دلایل و نتایج دشمنی یهودیان با پیامبران
یکی از دلایل اصلی دشمنی یهودیان با پیامبران الهی، حفظ منافع دنیوی و سیاسی خود بود. بسیاری از پیامبران الهی در زمانهای مختلف با فساد اجتماعی، دینی و سیاسی در میان بنیاسرائیل مواجه شدند و خواستار اصلاحات بودند. این اصلاحات معمولاً تهدیدی برای قدرت و منافع رهبران و علمای یهود به شمار میرفت.
این نوع دشمنیها معمولاً به خاطر منافع دنیوی و ترس از تغییرات عمده در نظام سیاسی و اجتماعی رخ میداد. محبوبیت پیامبران در میان مردم عادی، جایگاه بزرگان را تهدید میکرد و برخی از بزرگان یهود به مقام و جایگاه پیامبران حسادت میورزیدند.
داستان پیامبران الهی و تعامل آنان با بنیاسرائیل نمادی از مبارزه حق و باطل در تاریخ است. دشمنی یهودیان با پیامبران الهی، فرشتگان الهی و حتی تحریف تورات معمولاً به دلیل تلاش پیامبران برای اصلاحات اجتماعی و دینی و تهدیدی که برای منافع سیاسی و مذهبی رهبران یهود به شمار میرفت، رخ داده است. لجاجتهای بنی اسرائیل در پذیرش ربوبیت خدا دلیل تمامی این دشمنی ها و کینه توزی هاست. بنی اسرائیل خود را قوم برگزیدۀ خدایی میدانستند، اما آنان خدای خیالی خود را میپرستیدند و خدای حقیقی را به درستی نمی شناختند و این برگزیده بودن را به جای اینکه در جهت هدف خداوند از خلقت انسان معنا کنند و برای تشکیل تمدن الهی بر زمین تلاش کنند؛ در جهت منافع مادی و دنیایی خود معنا می کردند.
این طرز نگرش و برداشت در رفتار آنان نسبت به پیامبران الهی هم تسری پیدا کرده و در نتیجه همواره بنی اسرائیل را از مسیر درست تاریخ منحرف کرده و در برنامۀ شیطان به عناصری کلیدی تبدیل کرد؛ زیرا شیطان تنها از طریق دست آویزهایی مانند کینه، جهل و لجاجت میتواند به درون یک انسان و یک ملت نفوذ کند. دست آویزهایی که بررسی تاریخ بنی اسرائیل و چگونگی دشمنی یهودیان با پیامبران الهی موجود بودن این صفات در میان بنی اسرائیل را به وضوح نشان میدهد. یهودیان همواره سعی کرده اند که دین خدا را به سمت خود کج کنند. این دشمنیها ناشی از عوامل متعددی همچون غرور ملی، فساد اجتماعی و ترس از تغییر بوده است. همچنین تحریف تورات که یکی از اتهامات متوجه یهودیان است، مسیر هدایت را برای نسلهای بعدی دشوارتر کرد؛ با این حال، نباید این رفتارها را به تمام یهودیان تعمیم داد. مطالعه این رفتارها و نتایج آنها درسی برای پذیرش هدایت و دوری از تعصب و مقاومت در برابر حقیقت است.
[1] متی 23:13
[2] سوره نساء، آیه 157
[3] سوره مریم، آیه 7
[4] سوره مریم آیۀ 5
[5] انجیل متی (۳:۱-۲: )
[6] سوره مریم، آیه ۱۲
[7] انجیل متی (۳:۷: )
[8]انجیل متی: )۱۴:۳-۱۲
[9] انجیل مَرقُس 6:19
[10] سوره مائده، آیه ۷۰
[11] ارمیا ۱:۵
[12] ارمیا ۷:۲۳-۲۴
[13] ارمیا ۲۵:۸-۹
[14] ارمیا ۳۷:۱۵
[15] سوره نساء، آیه 155
[16] سوره بقره، آیه ۹۷
[17]کتاب دانیال ۸:۱۶ «و صدایی انسانوار شنیدم که جبرئیل را فراخواند و گفت: این رؤیا را برای این مرد تفسیر کن.»
[18] سوره بقره، آیه ۹۷-۹۸
[19] سوره بقره، آیه ۸۷
[20] طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه، بلاغی، محمد جواد، ج 2، ص 720، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، 1372ش.
[21] ابن نما حلی، جعفر بن محمد، مثیر الأحزان، ص 41، قم، مدرسه امام مهدی، چاپ سوم، 1406ق.
[22] کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 8، ص 116 – 117، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق
2 پاسخ ها
مطلب جامع و مفید بود.
و چیزی که میشه گفت اینه که این خصلتها در همه هست و خیلی باید مراقب بود
ممنون از اینکه آگاهی ما رو بالا میبرین