چند جوان عراقی نزدیک کانتر شدند. معلوم بود که مشتاق اند بدانند ماجرا چیست، اما سرمان خیلی شلوغ بود و رفتند.
فکرش را هم نمیکردم اما کمی بعد دوباره برگشتند. انگار رفته بودند، دوری زده بودند تا کانتر خلوتتر شود.
جلو آمدند و سر صحبت را باز کردیم و در مورد فعالیتمان و کمپین برایشان توضیح دادیم.
وقتی بارکد آدرس سایت را برایشان اسکن کردیم و وارد سایت شدند، با دیدن محتوا به طرز عجیبی به وجد آمدند و تشکر کردند و رفتند.
نیم ساعت نگذشته بود که برگشتند. البته با دو نفر دیگر. حالا خودشان مبلغ بودند و با ذوق و شوق کمپین را به آن دو معرفی میکردند.
به جرأت میتوانم بگویم از زمان شروع فعالیت کانتر تا امروز، هیچ فرد عراقی، به این اندازه از آشنایی با کمپین خوشحال نشده بود. الحمدلله.
امیدوارم خیلی زود دوباره این جمع را همین اندازه خوشحال ببینم. این بار در دولت کریمه و خوشحال از ظهور حضرت.